حرفهاي بعضي از سياستمدارهاي خودمون، منو ياد فيدل كاسترو مياندازد، او بيشتر از 50 سال است كه به بركت وجود «دشمن»، كوبا را سر پا نگه داشته و در سراسر دنيا هم كساني طرفدار او هستند.
كاسترو بسيار پير و بيمار است، اما وقتي چند روز پيش سازمان سيا از وخامت بيماري او شايعاتي را منتشر كرد، براي زنده نگه داشتن روحيهي طرفداران و مردم كوبا، در يك مراسمي حدود پنج ساعت ايستاده سخنراني كرد.
البته وقتي جوانتر بود برخي از سخنرانيهايش حدود هفت ساعت طول ميكشيد و همين كار نماد ايستادگي او در برابر دشمن و نظام سرمايهداري بود! طرفدارنش در سراسر دنيا حرفهاي او را ميخواندند.
اما مهم نتيجهي كار است، وضع كوبا چطور است؟ تا آنجا كه شنيدهام معمولا در آمارهاي جهاني يكي از آخرينهاست! به به، چه نتيجهاي دارد اين دشمن تراشي!!! به نظر من كه سيستم فيدلي ديگر ناكارآمد است.
ما هم دچار بيماري كاستروييسم هستيم، هم در بين مسوولان و هم فعالان سياسي. در اظهارات مسوولان هميشه موانع به دشمن نسبت داده ميشود، اين هم به دولت جديد تنها مربوط نميشود، مسوولان قبلي هم چنين فرافكنيهايي داشتند.
همچنين فعالان سياسي حتي اصلاحطلب هميشه مشكلات و موانع را در دشمن ميديدند و نه در خود! يادم هست كه چند وقت پيش دكتر آقاجري، اصلاحطلبان را به دوري از چنين روشي توصيه كرده بود.
«من و دوستانم پاك و منزه هستيم و دشمنان مانع رسيدن ما به اهداف متعالي هستند!». يه سوال: اگر «دشمن» وجود نداشت چي ميشد؟!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
الف ) لـطـفا بــــی رحــمـانـه نــقــد کــنــیــد!
ب ) آدرس ایمیل: aliasghar55@gmail.com