هدفمندی یارانه ها یک طرح اصلاح طلبانه و ملی است که آرزوی اصلاح طلبان بود ولی قسمت اجرایش را پیدا نکردیم و حالا که دولت آقای احمدی نژاد مشغول اجرایش شده از او تشکر می کنیم و اگر کمکی از دستمان برآید دریغ نمی کنیم.
دوستان توجه داشته باشند که در ارزیابی همه ی رفتارهای دولت آقای احمدی نژاد نباید پیش فرض به حق بودن یا نبودن فلانی و یا میزان قرابت سیاسی با او را مدنظر قرار داد؛ چندی پیش حتی آقای زیبا کلام در تلویزیون از رضا شاه هم به خاطر نیمه ی پر لیوانش به خوبی یاد کرده بود و البته کار درستی کرد.
کاری که از دست ما بر می آید فقط تبیین درست اتفاقی است که دارد می افتد و راهنمایی های کارشناسی برای اجرای بهتر طرح و جلوگیری از تبعات منفی آن است. بالاخره بخشی از مردم طرفدار اصلاحات هستند و لذا باید از این قدرت و نفوذ برای همراه کردن آن بخش از جامعه استفاده کرد. کارشناسان اقتصادی اصلاح طلب همگی موافق اجرای طرح و اصلا بخشی از طراحان طرح اولیه در دوره های قبل هستند. آنها می توانند با ارائه ی راهکار به اجرای مناسب تر آن کمک کنند.
حالا چرا ما نتوانستیم؟ از 76 تا 84 اصولگرایان 80 درصد قدرت را در دست داشتند و اصلاح طلبان 20 درصد. آنها حتی نگذاشتند اصلاح طلبان فرودگاه امام خمینی را افتتاح کند تا نکند به نام اصلاحات تمام شود. تمام طرح ها و لوایح اصلاح طلبان مصوب مجلس ششم با مقاومت شورای نگهبان مواجه شد. آنها جلوی حرکت های اصلاح طلبانه چه در سیاست و چه در اقتصاد را گرفتند، ما اما نباید امروز جلوی این حرکت اصلاح طلبانه ی اقتصادی را بگیریم.
در دوره ی اصلاحات ما که به هدفمندی یارانه ها اعتقاد داشتیم و به قول آقای خاتمی آرزویمان بود. مهمترین اشکال این که برخی نمی خواستند به اسم ما تمام شود برای همین جلویش را گرفتند. ببینید که مجلس هفتم چطور عوامانه با بالا رفتن تدریجی قیمت ها مخالفت کرد و سودای تثبیت قیمت ها را در سر می پروراند اما دوستان همان ها امروز داعیه دار حذف یارانه ها شده اند. به هر حال، مهم نیست، مهم اجرای آن است که تحقق آرزوی ماست.
مشارکت مردم در هدفمندی یارانه ها مانند این است که مردم روزانه درآمدزایی می کنند، یک درآمد زایی ملی. یعنی از هدر رفتن ثروت ملی جلوگیری می شود. در اروپا مردم زمستان در خانه هایشان لباس گرم می پوشند، ما اما در ایران چون برق و گاز تقریبا مجانی است سوخت را هدر می دهیم. این یک مثال است از هدر دادن انرژی. مبلغ این هدر دادن در سال چند ده میلیارد دلار می شود. سر آدم سوت می کشد از سودی که می شود با اجرای طرح به دست آورد.
این مساله شاید برای عوام خوب جا نیافتد، باید تا می شود برایشان توضیح داد که خدای ناکرده تبعات اجتماعی منفی نداشته باشد. البته معتقدم این پول هایی که داده می شود هم باید بعد از یکی دوسال قطع شود. معنی ندارد که پول زیادی دست مردم باشد، با آن می خواهند چه کنند؟ خب کمی بیشتر تلاش کنند، سوخت کمتر مصرف کنند. شاید این فشارها کمی از تنبلی ما ایرانیان بکاهد.
در کنار اصلاح یارانه ها برای اقتصاد بیمار کشور ما چند اصلاح دیگر هم لازم هست که یکی آزادسازی نرخ برابری ارز است. الان قیمت دلار در برابر ریال واقعی نیست، دولت آن را خیلی پایین نگه داشته است اما اگر واقعی شود می تواند به تولید در داخل و صادرات کمک کند. برای همین الان واردات به شدت به صرفه است و تولید به ضرر.
نکته ی دیگر، خصوصی سازی واقعی است، روند خصوصی سازی هم کند است و هم غلط. واگذاری مخابرات به سپاه چه معنی می دهد؟ در پاییز امسال 5 درصد از سهام پست بانک وارد بورس شد اما دولت دلش نیامد که تن به الزاماتش نمی دهد، مدیرعامل را سرخود تعیین می کند؛ بخش خصوصی با این کارها نمی تواند به واگذاری ها اعتماد کند. باید خصوصی سازی را جدی تر بگیریم.
با درآمد حاصل از هدفمندی یارانه ها باید تامین اجتماعی گسترش موثری بیابد. شما ببینید همان کشورهایی که روی انرژی یارانه نمی دهند اما دولت ها برای تامین اجتماعی مردم با هم رقابت شدیدی دارند. وقتی مردم حاضر می شوند که حواسشان به خرجشان باشد، بیشتر تلاش می کنند، پس حق هم دارند که نظام تامین اجتماعی خوبی داشته باشند.
اما بالاخره دولت آقای احمدی نژاد نمی تواند به طور کامل مردم را راضی کند، ما هم اگر بودیم همین طور بود که نواقصی وجود داشت و نارضایتی هایی به وجود می آمد. خب حالا دولت احمدی نژاد سختی های آن را می کشد و اگر ما وفادار به اجرا و ادامه ی آن باشیم می توانیم با وعده ی برطرف کردن نواقص و بهبود اجرای آن، نظر مردم را جلب کنیم.
متاسفانه گویا ستادی مشغول جنگ روانی است و این روزها تلاش وافری دارد که اصلاح طلبان را مخالف طرح هدفمند شدن نشان بدهد. خدا کند برخی دوستان به دام کیهان و رجانیوز و غیره نیافتند.
پینوشت:
حدادعادل، رییس مجلس اصولگرای هفتم، دی ماه ۸۳ پس از مخالفت با کاهش یارانه ها توسط دولت آقای خاتمی گفت: مجلس با طرح تثبیت قیمت ها نخستین قدم را برداشته است و حال که قیمت گاز، برق و تلفن افزایش نمی یابد، مردم می توانند نفس راحتی بکشند.
دوستان توجه داشته باشند که در ارزیابی همه ی رفتارهای دولت آقای احمدی نژاد نباید پیش فرض به حق بودن یا نبودن فلانی و یا میزان قرابت سیاسی با او را مدنظر قرار داد؛ چندی پیش حتی آقای زیبا کلام در تلویزیون از رضا شاه هم به خاطر نیمه ی پر لیوانش به خوبی یاد کرده بود و البته کار درستی کرد.
کاری که از دست ما بر می آید فقط تبیین درست اتفاقی است که دارد می افتد و راهنمایی های کارشناسی برای اجرای بهتر طرح و جلوگیری از تبعات منفی آن است. بالاخره بخشی از مردم طرفدار اصلاحات هستند و لذا باید از این قدرت و نفوذ برای همراه کردن آن بخش از جامعه استفاده کرد. کارشناسان اقتصادی اصلاح طلب همگی موافق اجرای طرح و اصلا بخشی از طراحان طرح اولیه در دوره های قبل هستند. آنها می توانند با ارائه ی راهکار به اجرای مناسب تر آن کمک کنند.
حالا چرا ما نتوانستیم؟ از 76 تا 84 اصولگرایان 80 درصد قدرت را در دست داشتند و اصلاح طلبان 20 درصد. آنها حتی نگذاشتند اصلاح طلبان فرودگاه امام خمینی را افتتاح کند تا نکند به نام اصلاحات تمام شود. تمام طرح ها و لوایح اصلاح طلبان مصوب مجلس ششم با مقاومت شورای نگهبان مواجه شد. آنها جلوی حرکت های اصلاح طلبانه چه در سیاست و چه در اقتصاد را گرفتند، ما اما نباید امروز جلوی این حرکت اصلاح طلبانه ی اقتصادی را بگیریم.
الان فقط باید تشویق کنیم که درست اجرا شود، پیشنهاد بدهیم، عیب هایش را هم نشان بدهیم. از مردم بخواهیم که همراهی کنند. بگوییم که ما هم اگر بودیم همین کار را می کردیم و واقعا هم می کردیم، حالا شاید با کمی تفاوت. مثلا پرداخت نقدی به مردم و یا میزان این مبلغی که به حساب مردم ریخته می شود و یا نحوه ی استفاده از درآمد حاصله شاید متفاوت می بود اما در ضرورت اصل طرح هیچ شکی نداشته و نداریم و نخواهیم داشت.
این مساله شاید برای عوام خوب جا نیافتد، باید تا می شود برایشان توضیح داد که خدای ناکرده تبعات اجتماعی منفی نداشته باشد. البته معتقدم این پول هایی که داده می شود هم باید بعد از یکی دوسال قطع شود. معنی ندارد که پول زیادی دست مردم باشد، با آن می خواهند چه کنند؟ خب کمی بیشتر تلاش کنند، سوخت کمتر مصرف کنند. شاید این فشارها کمی از تنبلی ما ایرانیان بکاهد.
در کنار اصلاح یارانه ها برای اقتصاد بیمار کشور ما چند اصلاح دیگر هم لازم هست که یکی آزادسازی نرخ برابری ارز است. الان قیمت دلار در برابر ریال واقعی نیست، دولت آن را خیلی پایین نگه داشته است اما اگر واقعی شود می تواند به تولید در داخل و صادرات کمک کند. برای همین الان واردات به شدت به صرفه است و تولید به ضرر.
نکته ی دیگر، خصوصی سازی واقعی است، روند خصوصی سازی هم کند است و هم غلط. واگذاری مخابرات به سپاه چه معنی می دهد؟ در پاییز امسال 5 درصد از سهام پست بانک وارد بورس شد اما دولت دلش نیامد که تن به الزاماتش نمی دهد، مدیرعامل را سرخود تعیین می کند؛ بخش خصوصی با این کارها نمی تواند به واگذاری ها اعتماد کند. باید خصوصی سازی را جدی تر بگیریم.
با درآمد حاصل از هدفمندی یارانه ها باید تامین اجتماعی گسترش موثری بیابد. شما ببینید همان کشورهایی که روی انرژی یارانه نمی دهند اما دولت ها برای تامین اجتماعی مردم با هم رقابت شدیدی دارند. وقتی مردم حاضر می شوند که حواسشان به خرجشان باشد، بیشتر تلاش می کنند، پس حق هم دارند که نظام تامین اجتماعی خوبی داشته باشند.
اما بالاخره دولت آقای احمدی نژاد نمی تواند به طور کامل مردم را راضی کند، ما هم اگر بودیم همین طور بود که نواقصی وجود داشت و نارضایتی هایی به وجود می آمد. خب حالا دولت احمدی نژاد سختی های آن را می کشد و اگر ما وفادار به اجرا و ادامه ی آن باشیم می توانیم با وعده ی برطرف کردن نواقص و بهبود اجرای آن، نظر مردم را جلب کنیم.
متاسفانه گویا ستادی مشغول جنگ روانی است و این روزها تلاش وافری دارد که اصلاح طلبان را مخالف طرح هدفمند شدن نشان بدهد. خدا کند برخی دوستان به دام کیهان و رجانیوز و غیره نیافتند.
پینوشت:
حدادعادل، رییس مجلس اصولگرای هفتم، دی ماه ۸۳ پس از مخالفت با کاهش یارانه ها توسط دولت آقای خاتمی گفت: مجلس با طرح تثبیت قیمت ها نخستین قدم را برداشته است و حال که قیمت گاز، برق و تلفن افزایش نمی یابد، مردم می توانند نفس راحتی بکشند.