بسيج فعلي در واقع لاشهي بسيجي است كه فارغ از گرايشات سياسي، جايي بود براي دفاع داوطلبانه در هشت سال تهاجم خارجي. در آن زمان بسيجي مخلص بود و آلودهي سياست نشده بود، اما ...
به تدريج آن داوطلب بودنها به كارمندي و دريافت حقوق مبدل شد و بالتبع علايق داوطلبي هم كمرنگ شد و به پيدا شدن گرايشات سياسي تغيير يافت، هر چند بخشهايي از آن خود را از ورود به بازيها و رقابتهاي سياسي دور نگه داشتند، اما همچنان كه تا پايان جنگ اصلا دعوا يا رقابت بر سر قدرت هم كمتر وجود داشت، بعد از آن بخشهايي از قدرت سياسي هم به سمت سوء استفاده از بسيج رفت، سازماني كه در دورهي جنگ به خوبي سازماندهي شده بود حال ميتوانست به خوبي مورد سوءاستفاده قرار گيرد.
مثلا در دانشگاهها بسيج دانشجويي و بسيج اساتيد شكل گرفته بود براي دور هم جمع شدن كساني كه ميخواهند فارغ از گرايشات سياسي براي دفاع در برابر تهديدات آمادگي لازم را پيدا كنند، اما به تدريج به تنها نيروهايي تبديل ميشوند كه ميتوانند اظهارنظر سياسي كنند و به تبليغ يك گرايش سياسي خاص بپردازند.
از آنجا كه براي تشكيل و حفظ سازماني به بزرگي بسيج، سرمايههاي كشور هزينه شده و ميشود، بايد جلوي اين انحراف را بگيريم. حال كه دولت و مجلس فعلي برادران سياسي آنها قلمداد ميشوند كه با حمايتهاي آنها روي كار آمدهاند، امكان اصلاح آن عملا وجود ندارد، اما اگر انشالله اصلاحطلبان در مجلس هشتم توانستند جايگاه مطلوبي كسب كنند، بايد اقدامي اساسي براي دور كردن بسيج از گرايشات سياسي بكنند تا بيت المال صرف پادويي يك جناح سياسي نشود.
در همين نماز جمعهي گذشته آقاي هاشمي رفسنجاني تذكر بجايي داد كه «هيچ كس نبايد به خود حق بدهد نيروي بسيج را در انحصار جرياني خاص قرار دهد؛ چرا كه اين كار خيانت به كشور، مردم و خود بسيج است. البته خود نيروي بسيج نيز نبايد اجازه دهد از آن استفاده جرياني شود؛ چرا كه كل ملت اين نهاد را بايد به عنوان سرمايهي ملي و ارزشي و به عنوان يك هويت حفظ كنند.»
به تدريج آن داوطلب بودنها به كارمندي و دريافت حقوق مبدل شد و بالتبع علايق داوطلبي هم كمرنگ شد و به پيدا شدن گرايشات سياسي تغيير يافت، هر چند بخشهايي از آن خود را از ورود به بازيها و رقابتهاي سياسي دور نگه داشتند، اما همچنان كه تا پايان جنگ اصلا دعوا يا رقابت بر سر قدرت هم كمتر وجود داشت، بعد از آن بخشهايي از قدرت سياسي هم به سمت سوء استفاده از بسيج رفت، سازماني كه در دورهي جنگ به خوبي سازماندهي شده بود حال ميتوانست به خوبي مورد سوءاستفاده قرار گيرد.
مثلا در دانشگاهها بسيج دانشجويي و بسيج اساتيد شكل گرفته بود براي دور هم جمع شدن كساني كه ميخواهند فارغ از گرايشات سياسي براي دفاع در برابر تهديدات آمادگي لازم را پيدا كنند، اما به تدريج به تنها نيروهايي تبديل ميشوند كه ميتوانند اظهارنظر سياسي كنند و به تبليغ يك گرايش سياسي خاص بپردازند.
از آنجا كه براي تشكيل و حفظ سازماني به بزرگي بسيج، سرمايههاي كشور هزينه شده و ميشود، بايد جلوي اين انحراف را بگيريم. حال كه دولت و مجلس فعلي برادران سياسي آنها قلمداد ميشوند كه با حمايتهاي آنها روي كار آمدهاند، امكان اصلاح آن عملا وجود ندارد، اما اگر انشالله اصلاحطلبان در مجلس هشتم توانستند جايگاه مطلوبي كسب كنند، بايد اقدامي اساسي براي دور كردن بسيج از گرايشات سياسي بكنند تا بيت المال صرف پادويي يك جناح سياسي نشود.
در همين نماز جمعهي گذشته آقاي هاشمي رفسنجاني تذكر بجايي داد كه «هيچ كس نبايد به خود حق بدهد نيروي بسيج را در انحصار جرياني خاص قرار دهد؛ چرا كه اين كار خيانت به كشور، مردم و خود بسيج است. البته خود نيروي بسيج نيز نبايد اجازه دهد از آن استفاده جرياني شود؛ چرا كه كل ملت اين نهاد را بايد به عنوان سرمايهي ملي و ارزشي و به عنوان يك هويت حفظ كنند.»