۱۳۸۹ اردیبهشت ۷, سه‌شنبه

نامه جبهه مشارکت به کمیسیون ماده ۱۰ احزاب

بسمه تعالی

جناب آقای عباس زاده مشکینی، دبیر محترم کمسیون ماده ۱۰ قانون فعالیت احزاب و جمعیتها

با سلام

عطف به نامه شماره ۱۰۱۰۱/۴۳ مورخ ۲۸/۱/۸۹ با ستحضار می رساند:

۱- یکی از اصول مترقی و پیشرفته در کشورهای برخوردار از نظام مردمسالارپذیرش تکثر و فعالیت آزاد احزاب با نگرش های مختلف و حضور مختارانه افراد در آنهاست. بر پایه همین نگرش با پیروزی انقلاب اسلامی ملت بر نظام حزب ستیز شاهنشاهی اصل ۲۶ قانون اساسی جمهوری اسلامی تصویب گردید که اعلام میدارد :” احزاب، جمعیت‏ها، انجمن‏های سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناخته‌شده آزادند، مشروط به این که اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند. هیچ‌کس را نمی‌توان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت.” براین مبنا اصل برفعالیت آزاد احزاب است

۲- بررسی بی طرفانه پرونده این حزب در کمیسیون ماده ۱۰ قانون فعالیت احزاب ایجاب می کرد از نماینده این حزب دعوت به عمل می آمد و پس از استماع نظرات و توضیحات نماینده حزب فارغ از دیدگاههای سیاسی و جناحی نسبت به ادعاهای مطروحه در باره حزب تصمیم گیری واظهار نظر میشد.

۳- کمسیون ماده ۱۰ احزاب در اخطار قبلی مورد اشاره در نامه صرفا ادعاهائی کلی و غیر مستند را مطرح نموده که جبهه مشارکت طی نامه شماره ج- م – ۸۸۱۶۰ در تاریخ ۳۱/۵/۸۸ جوابیه قانونی خود را ارسال نموده است، ضمن اینکه بیان ادعای بدون استدلال و غیر مستند مخالف صریح اصول حقوقی بوده و فاقد وجاهت قانونی میباشد.

۴- موارد مطرح شده در نامه اخیر نیز ادعاهائی کلی و فاقد استناد و بدون مشخص نمودن مصداق هایی از فعالیت های حزب است که کمسیون ماده ۱۰ مدعی مغایرت آن ها با برخی از بندهای ماده ۱۶ قانون احزاب شده است. در صورت مشخص شدن دقیق مصادیق فعالیتهای مورد نظر کمیسیون ، جبهه مشارکت ایران اسلامی پاسخ لازم را ارائه خواهد نمود.

۵- با توجه به اینکه هیچیک از مواد قانون احزاب صراحت ندارد که توقیف پروانه یک حزب مانع از ادامه فعالیت های آن حزب میشود ضمن اینکه تبصره ۲ ماده ۱۵ همین قانون صراحت دارد که:” ظرف یکماه از تاریخ ابلاغ توقیف و یا اعلان آن در یکی از روزنامه های کثیر الانتشار , گروهی که پروانه او توقیف شده است می تواند بدادگاه شکایت کند. دادگاه ظرف سه ماه رسیدگی نموده رای قطعی صادر خواهد نمود. ” وطبعا انجام شکایت و اقدامات تبعی آن مستلزم ادامه فعالیت حزب است، بطور طبیعی دراین تبصره ادامه فعالیت حزب تا صدور رای قطعی توسط دادگاه پذیرفته شده است. بنابراین اینکه در نامه آمده است :” که تا تعیین تکلیف در مرجع قضایی، از هرگونه فعالیت خودداری کنند. ” فاقد هرگونه وجاهت قانونی و حقوقی است .

از آنجا که ماده ۱۳ قانون احزاب صراحت دارد :” مرجع رسیدگی به شکایات گروهها از کمیسیون موضوع ماده ۱۰ محاکم دادگستری با رعایت اصل ۱۶۸ قانون اساسی میباشد و رای صادره قطعی است.” امیدواریم کمیسیون احزاب بجای سخت گیری و مانع تراشی و نگاه حذفی به فعالیت احزاب تلاش و همت خود را معطوف به عملیاتی کردن اصل ۱۶۸ نماید، که براساس قانون احزاب باید از سال ۱۳۶۰ برای رسیدگی به جرائم احزاب عملیاتی می شد و تاکنون انجام نشده است، تا احزاب بتوانند در دادگاهی علنی با حضور هیات منصفه از تصمیم کمیسیون شکایت نموده و از عملکرد خود دفاع نمایند و افکار عمومی نیز در جریان کامل موضوع قرار گیرند. در غیراینصورت تصمیم کمیسیون وحتی رای صادره در دادگاهی بدون رعایت اصل ۱۶۸ و حضور هیئت منصفه می تواند محل مناقشه بوده و حاکی از نوعی اراده سیاسی و جناحی برای حذف یک حزب سیاسی رقیب باشد .

۶- با توجه به این نکات و برخلاف نظر ارائه شده در نامه مذکور ادامه فعالیت حزب جبهه مشارکت ایران اسلامی کاملا قانونی است و هیچ مرجعی به جز مرجع قضائی اختیاری برای منع فعالیت آن ندارد و در قانون احزاب نیز فعالیت احزاب مشروط به داشتن پروانه یا عدم توقیف پروانه فعالیت آنها نشده است. لذا ادامه فعالیت جبهه مشارکت به هیچ وجه منع قانونی ندارد.

در پایان یادآوری می شود که جبهه مشارکت ایران اسلامی درچارچوب نظام و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران شکل گرفته و همواره در همین چارچوب فعالیت کرده است ، والبته به مقتضای شرایط منتقد جدی اقدامات و سیاستهائی بوده است که بدون توجه به منافع ملی و مصالح کشور و مردم دنبال می شده و حاصل آن تضعیف پایه های نظام و فاصله گیری از اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی برهبری امام خمینی (ره) بوده است وتا زمانی که امکان فعالیت برای آن مقدور و ممکن باشد در این مسیر گام برخواهد داشت و برعهدی که بسته است پایدار خواهد ماند.

رئیس هیئت اجرائی

محسن صفائی فراهانی

۱۳۸۹ فروردین ۲۶, پنجشنبه

لزوم موضعگیری موسوی در برابر 5+1

ای کاش کر و کور بودیم، هیچ نمی دیدیم و نمی شنیدیم، کاش حداقل لال بودیم و صدایمان درنمی آمد، ای کاش جوهر قلممان خشک شده بود، یعنی اصلا نمی نوشتیم، اما کر و کور و لال نیستیم، پس نه خود را به کری بزنیم، نه کوری و نه لالمونی بگیریم.

این روزها فشار غرب بر ایران مجددا اوج گرفته است، هر چند آنها همواره چنین فشاری را به هر بهانه ای به ما وارد می کرده اند اما امروز غرب و نه تنها غرب که حتی روسیه و چین می خواهند از فرصت اختلاف درونی ما سود ببرند.

آنها به خوبی آگاهند که تا قبل از انتخابات پارسال، تنها عده ی معدودی از ایرانیان از دخالت ها و فشارهای غرب به نفع مقاصد گروهی استفاده می کردند، اما به قطع و یقین اتفاقات سال گذشته بستر مناسبی برای ماهی گیری آنها از این آب گل آلود فراهم آورده است.

آنهایی که سال گذشته در رسانه هایشان از بخشی از مردم ایران حمایت می کردند، نه برای دلسوزی؛ که برای این روزها بود تا میوه ی شیرین آن را برای ادای دین آن خدمات بچینند؛ و آن توجیه کردن فشارهای غرب است و حداقل اینکه در مقابل این فشارها موضع سکوت اتخاذ شود.

و چه جالب برخی دوستان نادان که تصور می شد نحوه ی رفتار بازیگران جهانی را بشناسند، بازی آنها را می خورند و متاسفانه منافع ملی را نمی بینند؛ نمی بینند که بازی های پارسال همگی برای این بود که غرب بتواند نیروهایی از درون همین مملکت برای خنثی کردن بخش دیگری استفاده کند.

وقتی در خانه ای دعوایی می شود، به محض احساس حضور یه غریبه، اهالی آن خانه برای آبروداری و البته برای حفظ خانواده در مقابل خطرات بیرونی، سعی می کنند که وحدتشان را نشان بدهند؛ هر چند شاید برخی نخواهند کوتاه بیایند اما دیگران باید با کمی از خود گذشتگی سعی کنند که غریبه نتواند از اختلاف آنها سوءاستفاده کند.

از دوستان می خواهم به خود بیایند و از هر طریق ممکن این را به غرب و نیز روسیه و چین بفهمانند که ایرانیان در مقابل غریبه ها متحدند. خدا نکند که دوستی از روی تکبر و خودپسندی، در مواقع حساس هم فقط به سرزنش سیاست های سیاستمدارانی بپردازد که خود رقیبشان است و با انداختن همه ی تقصیرها به گردن آنها، عمل اشتباه خود را توجیه کند.

به سایت برخی از طرفدانمان سری بزنیم، مثلا سایت کلمه یا سحام، درباره ی خبرهای تهدید ایران چه می نویسند؟ آیا غیر از انعکاس همان خبرهای دستگاه پروپاکاندای غرب برای وحشت انداختن بین ایرانیان آن هم به نقل از منابع غربی، موضع یا واکنش قاطعانه ای هم می بینیم؟ آیا موضع گیری در قبال چنین تهدیداتی، صرفا وظیفه ی دولتهاست؟ یا وظیفه ی یک جناح سیاسی است؟

به طور مشخص از آقایان موسوی و کروبی می خواهم که با استفاده از تجربه ی شکست خورده ی سال گذشته، امسال را با اتخاذ مواضع اصولی و نه احساسی آغاز کنند و برای گام نخست، موضعی قاطع در برابر زیاده خواهی ها و قلدری های 5+1 بگیرند تا اولا به شکسته شدن دیوار بی اعتمادی بخشی از ایرانیان به بخشی دیگر کمک شود و نیز حساب های غرب را به هم بریزند.

پینوشت:
دوستان ما در جبهه ی مشارکت در آخرین جلسه ی شورای مرکزی که در همین هفته برگزار شد در مقابل اظهارات اوباما موضعگیری بجایی کرده اند.

پینوشت دوم:
نوروز آمد و رفت و به رغم اینکه شیرینی آزادی برخی دوستانمان را چشیدیم، اما در بند بودن سایر دوستان و برگشتن برخی از همین دوستان آزاد شده به زندان، ناراحت کننده  بود. دوستانم از آزادی ها و رویکرد مثبت دستگاه قضایی بسیار راضی بودند و امیدواریم که دوستان آن طرفی کمی واقع نگرتر باشند، اگر آرامش خوب است همه باید برای رسیدن به آن همت مان را بالا ببریم در حالی که سال گذشته کمتر کسی سال گذشته اساسا برای سعادت ایران و ایرانی همتی داشت و کاری کرد.