علي آقا: «از حدود يك ماه قبل خيلي لحنت در مورد احمدي نژاد عوض شده چه تغييري پيش آمده؟ حمايت از يك كنفرانس دولتي با اهداف سياسي؟!! خيلي عجيبه؟ راستي چقدر در مورد هولوكاست مي دوني كه انجور در موردش موضع ميگيري؟» (با اشاره به يادداشت «مخالفان هولوكاست در ايران»)
احمد آقا: «چيزي كه در مورد نوشتههاي تو در وبلاگت منو از همه بيشتر متعجب كرده اين ليست سايتها و وبلاگهايي هست كه در ستون دست راست گذاشتي. من همه رو مرور كردم و همه رو بدون استثنا سر زدم و تا اونجايي كه وقتم اجازه ميداد مطالبشون رو خواندم. حالا تعجب و حيرت من اينه كه ۹۹ درصد اين آدمهاي كه تو بهشون لينك دادي با حرفها و نظرات تو هيچ سنخيتي ندارند و ميتونم حدس بزنم كه اكثرشون اصلاً شرم دارند كه تو بهشون لينك دادي. حالا ميگي نه؟ يه نظرخواهي بكن و ببين چند نفرشون مايل هستن كه تو بهشون لينك بدي.»
كامنتهاي اين دو نفر برايم جالب بود، صريح و بيپرده، اما اصلا جا نخوردم چون كاملا قابل پيشبيني بود. نميدونم كه اين علي آقا چند وقته بلاگم رو ميخونه، همين طور احمد آقا. معتقدم نبايد با هم تعارف داشته باشيم، نبايد من چيزهايي رو بنويسم كه بهش معتقد نيستم يا به خاطر ملاحظات الكي هي قايم موشك بازي كنيم و به هم دروغ بگيم، براي همين نوشتههايم واقعا از درونم است، بدون ملاحظه و تعارف. يه يادداشتي حسين درخشان نوشته با عنوان «شوريدن»، احتمال داره پي ببريد كه چقدر لازمه آدم با خودش تعارف نداشته باشه چه برسه با ديگران! اگه همه عليه خودمون بشوريم دنيا گلستان ميشود، نه؟
علي آقا! مگه گفتههاي آقاي خاتمي كه رييس جمهور بود حمايت چشم و گوش بسته از دولت محسوب ميشد كه حالا حمايت از يك گفتهي احمدينژاد اين طوري باشه؟! از طرفي خود تو دربارهي هولوكاست چقدر ميدوني؟ واقعا تو معتقدي روايت صهيونستها از هولوكاست متني است مقدس كه نميشود در آن شك كرد؟ قطعا تو هم قبول داري كه هر چيزي قابل بررسي است از جمله هولوكاست. تازه اگه يه ذره تحقيق كني ميبيني كه خيليها تو دنيا هستند كه با تحقيق ثابت كردهاند حداقل جنايات در قضيهي هولوكاست در اون حد نبوده.
و احمد آقا! واقعا از اين كه وقت گذاشتي و موشكافانه بلاگم رو بررسي كردي ممنون. اما قبول كن كه افكار اينقدر متكثر شده كه دربارهي مسائل سياسي مختلف فيالواقع نظرات هيچ دو نفري دقيقا شبيه به هم نيست. از طرفي من چند وقت پيش در يادداشت «اصلاحات دوم را كليد بزنيم» نوشتم كه ميخواهم نقد كنم، نقد خود و دوستانم، آن هم نقدي بيرحمانه، قضاوتهايم هم فارغ از پيشزمينههاي ذهني خواهد بود. مثلا من به روشهاي دموكراتيك براي حكومت معتقدم و مصباح يزدي به غير دموكراتيك، اما اين دليل نميشه كه وقتي ميخواهم دربارهي اظهارات اخير او و غرويان قضاوت كنم، جوگير بشم و نگويم كه حرف او منطقيتر است تا حرف خيلي از به اصطلاح اصلاحطلبها. كسي با اين حرف مخالفه؟
احمد آقا: «چيزي كه در مورد نوشتههاي تو در وبلاگت منو از همه بيشتر متعجب كرده اين ليست سايتها و وبلاگهايي هست كه در ستون دست راست گذاشتي. من همه رو مرور كردم و همه رو بدون استثنا سر زدم و تا اونجايي كه وقتم اجازه ميداد مطالبشون رو خواندم. حالا تعجب و حيرت من اينه كه ۹۹ درصد اين آدمهاي كه تو بهشون لينك دادي با حرفها و نظرات تو هيچ سنخيتي ندارند و ميتونم حدس بزنم كه اكثرشون اصلاً شرم دارند كه تو بهشون لينك دادي. حالا ميگي نه؟ يه نظرخواهي بكن و ببين چند نفرشون مايل هستن كه تو بهشون لينك بدي.»
كامنتهاي اين دو نفر برايم جالب بود، صريح و بيپرده، اما اصلا جا نخوردم چون كاملا قابل پيشبيني بود. نميدونم كه اين علي آقا چند وقته بلاگم رو ميخونه، همين طور احمد آقا. معتقدم نبايد با هم تعارف داشته باشيم، نبايد من چيزهايي رو بنويسم كه بهش معتقد نيستم يا به خاطر ملاحظات الكي هي قايم موشك بازي كنيم و به هم دروغ بگيم، براي همين نوشتههايم واقعا از درونم است، بدون ملاحظه و تعارف. يه يادداشتي حسين درخشان نوشته با عنوان «شوريدن»، احتمال داره پي ببريد كه چقدر لازمه آدم با خودش تعارف نداشته باشه چه برسه با ديگران! اگه همه عليه خودمون بشوريم دنيا گلستان ميشود، نه؟
علي آقا! مگه گفتههاي آقاي خاتمي كه رييس جمهور بود حمايت چشم و گوش بسته از دولت محسوب ميشد كه حالا حمايت از يك گفتهي احمدينژاد اين طوري باشه؟! از طرفي خود تو دربارهي هولوكاست چقدر ميدوني؟ واقعا تو معتقدي روايت صهيونستها از هولوكاست متني است مقدس كه نميشود در آن شك كرد؟ قطعا تو هم قبول داري كه هر چيزي قابل بررسي است از جمله هولوكاست. تازه اگه يه ذره تحقيق كني ميبيني كه خيليها تو دنيا هستند كه با تحقيق ثابت كردهاند حداقل جنايات در قضيهي هولوكاست در اون حد نبوده.
و احمد آقا! واقعا از اين كه وقت گذاشتي و موشكافانه بلاگم رو بررسي كردي ممنون. اما قبول كن كه افكار اينقدر متكثر شده كه دربارهي مسائل سياسي مختلف فيالواقع نظرات هيچ دو نفري دقيقا شبيه به هم نيست. از طرفي من چند وقت پيش در يادداشت «اصلاحات دوم را كليد بزنيم» نوشتم كه ميخواهم نقد كنم، نقد خود و دوستانم، آن هم نقدي بيرحمانه، قضاوتهايم هم فارغ از پيشزمينههاي ذهني خواهد بود. مثلا من به روشهاي دموكراتيك براي حكومت معتقدم و مصباح يزدي به غير دموكراتيك، اما اين دليل نميشه كه وقتي ميخواهم دربارهي اظهارات اخير او و غرويان قضاوت كنم، جوگير بشم و نگويم كه حرف او منطقيتر است تا حرف خيلي از به اصطلاح اصلاحطلبها. كسي با اين حرف مخالفه؟