گزارش سفر خبرنگاران به سيستان و بلوچستان را ديدم، دولت با پايان دور نخست اين سفرهاي استاني دولت آقاي احمدينژاد، خبرنگاران را به اين استان برده بودند تا در جريان ميزان پيشرفت پروژههاي مصوب در اين سفرها قرار دهند.
گزارش يكي از دوستان خبرنگارم در ايسنا (
اينجا كليك كنيد)، تنها يكي از گزارشهايي است كه وقتي ميخواني انگار نه انگار خبرنگار در تهيهي خبر نقشي داشته است، هر چه در اين سفر ديده و از مشاوران رييس جمهور شنيده نوشته، اما نكرده قبل از بررسي موضوع از خود بپرسد در اين گزارش بايد چه چيزي را با چه چيزي مقايسه كنيم و بعد بگوييم به به و چه چه؟ آيا اگر كسي پي ساختماني را نشان داد بايد بنويسم كه وعدهها انجام شده؟
مگر خبرنگار كارمند روابط عمومي است كه آمارسازي كند يا آمارسازيهاي مشاوران رييس جمهور چشمش را كور كند؟ باعث خجالت است اينجا به خبرنگاران محترم يادآور شوم كه شما بايد چشم مردمي باشيد كه تصور ميكنند نمايندگاني براي نظارت بر عملكرد دولت دارند.
برنامههاي پنج سالهي توسعهي كشور و سند چشمانداز بيست ساله حاصل سالها تجربهي متخصصان ماست؛ حالا كه داريم استان به استان، سفرهاي رييس جمهور را بررسي ميكنيم قبل از هر چيز بايد ببينيم آن وعدهها چقدر با برنامهي پنج ساله و سند چشمانداز تفاوت دارد؟ البته اين كارهايي كه انجام شده را بايد بازگو كرد اما آن كارهايي كه طبق برنامه و سند بايد انجام ميشده و نشده هم بايد يادآوري شود.
تصور كنيد كشور را بعد از بيست سال كه بر مبناي يك برنامهي نوشته شده مثل سند چشم انداز جلو رفته باشد و مقايسه كنيد با كشوري كه رييس جمهورش راه ميافتد به استانهاي آن ميرود و در طول سال به جاي برنامه ريزي، برنامههاي يك ساله برايش تعريف ميكند.
اگر قدمي غير از سند برداشته شود كه دارد ميشود يعني اين كه آقاي احمدينژاد دارد پول نفت را كه در اين سالها به بركت بالا رفتن قيمت جهاني، چندين برابر شده است نفله ميكند.
بد به حال آن بدبخت بيچارههايي كه با اين نفله شدن بيت المال، بيشتر ضرر ميكنند، همان پابرهنگاني كه اتفاقا هشتشان گروي نهشان بود و چشم اميدشان به دولت نهم بوده و هنوز هم هست، و بدا به حال گزارشگراني كه به وظايفشان! ... اصلا بگذريم!
حاشيه:
1 - روزنامههاي طرفدار دولت به انتقاد از آقاي شاهرودي مطالبي نوشتهاند، انتقادشان البته با لحن تند و بي سابقهاي نوشته شده، اما بر خلاف سايت بازتاب كه تيتر كرده «
اهانت بيسابقه مقامات و روزنامههاي دولت به آيتالله شاهرودي»، به نظرم جناح راست دارد يواش يواش مزهي انتقاد را ميچشد. هم آقاي شاهرودي حرفي كه به نظرش درست بوده - و البته درست هم هست - را زده كه « تغيير مكرر مدير و وزير چيزي را عوض نميكند » و هم روزنامهي «سياست روز» البته با لحن تند، همراه با كمي بي انصافي، و با كمي هم نكات صحيح، نوشته:«شش سال گذشت و هنوز بر اريكه رياست قضائيه كشور نشستهايد و از وضعيت ويرانه ميناليد. خندهدار نيست؟ آش آنقدر شور است كه به نمايندگان مجلس به بهانه دخالت در كار قاضي، اجازه تحقيقوتفحص نميدهيد و وقتي نمايندگان خواستار رسيدگي به منابع مالي قوه قضائيه ميشوند، حتي آنان را به درون دفترتان هم راه نميدهيد. بله، حق داريد! هر كس جاي شما بود فرافكني ميكرد؛ بهترين دفاع، حمله است. به جاي آنكه سر و ساماني به وضعيت ويرانهاي كه امروز نام ويرانه را هم به زحمت ميتوان بر آن نهاد بپردازيد، درخصوص تغيير وزرا اظهارنظر ميكنيد. بحث، بايد عوض شود. بار اولتان نيست. وقتي سؤال ميشد شما پاسخي نداشتيد. پس آن شد كه شد. سخن از فرار سرمايه به ميان آمد كه بزرگترين فساد اقتصادي، فراري دادن سرمايهها با حرفهاي زايد است. بايد با ناامني اقتصادي مبارزه كرد و الحق كه شما در اين فرافكني موفق بوديد.بله! آقاي شاهرودي شما حق داريد، اما يك چيز را فراموش كردهايد. اين جنجالها روزي تمام ميشود و آنگاه بايد لااقل در آن دنيا پاسخگو باشيد».
3 - آمريكا غلط كرده كه بخواهد سپاه پاسداران را تروريستي اعلام كند؛ اعلام كند هم اتفاق خاصي نميافتد. اما خدايي نبايد كار به اينجاها كشيده شود، فردا مجبوريم بگوييم آمريكا غلط كرده كه بخواهد به ايران حمله كند، بعد هم ميگوييم اگر در راه مبارزه با متجاوز كشته شويم شهيد شدهايم و اشكال ندارد، پس فردا هم ميگوييم كه خب ما تلاش خود را كرديم، اگر كشور ايران از هم پاشيد ما وظيفهي خودمان را انجام داديم. يا اگر يواش يواش تحريمها جدي شوند به همين صورت توجيه كنيم و بگوييم كه آنها تحريم كردند، آنها ظالم هستند. اين حرفها درست اما بايد جو را به صورتي كنترل كنيم كه بدون تند شدن مواضع، ايران به سمت توسعه پيش برود، افتخار به اين كه در افكار عمومي غرب تروريست خوانده شويم كفايت نميكند، هر چند خود بدانيم كه حقيقت چيست. دفتر سياسي جبههي مشاركت هم اقدام محافل تندرو آمريكا در تروريست خواندن سپاه را محكوم كرده است. براي خواندن خبر كامل
اينجا كليل كنيد.
4 - آقاي هاشمی رفسنجاني با انتشار خاطرات جديدش، شاید دارد زمینه را برای مذاكرات دولت نهم با آمريكا فراهم می کند. بعید نیست که چند وقت دیگر ارتباط برقرار شود و آن زمان اگر گفته شود که نظر امام دربارهي مرگ بر آمریکا اين بود كه تا آخر الزمان بايد مطرح شود فکر می کنم تبعات خوبی نداشت!در كنار اينها اميدوارم دولتمردان در اين مذاكرات ايران را ارزان نفروشند!در ضمن فراموش نبايد كرد كه امام گفته بود "هاشمی زنده است، تا انقلاب زنده است". جایگاه هاشمی با کسانی که آن زمان با امام مخالف بودند و الان امام امام می کنند خیلی فرق دارد؛ آن هم كساني كه امام آنها را طرفداران اسلام آمریکایی ميخواند.
5- ميلاد با سعادت امام حسين(ع)، روز پاسدار و ميلاد امام زين العابدين(ع) و ميلاد ابوالفضل العباس روز جانباز مبارك