۱۳۸۷ خرداد ۷, سه‌شنبه

خواب و بيداري آقاي كروبي

در تكميل حرف آقاي عبدي و در واقع براي رفع كاستي كه او اشاره كرده نكته اي را مي نويسم. بايد با صداي بلند و به هر بهانه اي كه شده بحث را دوباره باز كنيم و در افكار عمومي درست و حسابي جا بياندازيم كه اصلاح طلبان علت شكست در انتخابات هاي اخير را قهر مردم با صندوق ها مي دانند نه تقلب در شمارش آرا و دخالت در ريختن غير قانوني؛ که يا اصلا نبود يا بسيار جزيي بود، به حدي كه هميشه در همه ي انتخابات ها بالاخره هر چند ناچيز اتفاق مي افتد اما در نتيجه تاثير ندارد.
تقلب گسترده اصلا ممكن نيست، با وجود اين همه ناظر و بازرس و عوامل اجرايي و نمايندگان كانديداها، تصور تقلب گسترده هم خيالي بيش نيست. هر كسي كه تاكنون در انتخابات پاي صندوق بوده مي داند كه نمي شود تقلب گسترده بشود، همه پاي صندوق هستند، هر كسي از طرف يك جايي نماينده است، صندوق را هم بعد از پايان راي گيري مي شمارند و تمام مي شود، فرآيند خصوصي بين يكي و دو نفر نيست كه بشود هماهنگشان كرد.
درباره ي علت قهر مردم با صندوق راي، يا نا اميدي از نحوه ي عمل اصلاح طلبان در هشت سال دوره ي خاتمي بود و يا رد صلاحيت شدن كانديداهاي مورد نظر. اين هر دو راهكار خود را دارد، اما اگر بتوانيم جابياندزيم كه بله، تقلب شده بود وگرنه ليست ما با همين تعداد شركت كننده هم راي مي آورد، خودمان را گول زده ايم.
از اين لحاظ شايد نامه ي مشترك آقايان خاتمي و كروبي هم اشتباه بود، چون همه ي اصلاح طلبان مي دانند در تهران اين تعداد شركت كننده جزو راي سنتي جناح راست هستند و در همه ي انتخابات ها هم شركت مي كنند و رايشان مشخص است. شايد بهتر بود آن نامه ي مشترك هم به خودمان نوشته مي شد كه چرا نتوانستيم زمينه ي حضور مردم را از طرق اصلاحي مهيا كنيم و اگر هم معتقد بوديم كه زمينه مهياست، بايد نامه اي خطاب به مردم نوشته مي شد و با آنها وارد گفت و گو مي شديم كه چرا شركت نكردند؛ كه البته اين دومي به خودمان هم برمي گشت كه چرا نتوانستيم آنها را به پاي صندوق ها بكشانيم.
احتمال مي دهم آقاي خاتمي در باره ي آن نامه ي مشترك با آقاي كروبي كمي عجله كرد. آقاي كروبي بيشترين نفع را از آن نامه برد كه توانست آقاي خاتمي را با خود هماهنگ كند و بقبولاند كه تقلبي شده است!
بعد از شكست آقاي كروبي در انتخابات رياست جمهوري، او كه بسيار جوگير شده بود شكست خود را به گردن تقلب در انتخابات در يك ساعتي انداخت كه شب شمارش آرا خوابش برده بود! خب، گيريم به همه قبولاند كه خوابش مشكل زا بوده است، اين بار در انتخابات مجلس كه ليستش در تهران راي نياورد آيا باز هم خوابش برده بود؟ اگر دوباره خوابيده بوده و فكر مي كند تقلب شده، كه افتضاح است، حتي نمي تواند از يك ساعت خوابش براي مملكت بزند! اگر هم اين بار نخوابيده بود و باز هم ادعا مي كند تقلب شده، كه باز بدتر، يعني خواب و بيداري آقاي كروبي تاثيري ندارد، پس خاصيت اين بنده ي خدا چيست؟ تنها از بين بردن اعتماد مردم به صندوق راي است.
عزيز دل من! آقاي منتجب نيا سر ليست حزب آقاي كروبي در انتخابات اخير جزو شصت هفتاد نفر اول هم نشده، بعد مي رود نامه مي نويسد كه من نفر اول تا پنجم بودم. اين حرف مثل سم مي ماند براي انتخابات، ديگر كسي اعتماد نمي كند كه در انتخابات شركت كند. بعد اسم خود را مي گذارند «اعتماد ملي»!
لذا حرف آقاي عبدي كاملا صحيح است كه مي گويد يا تقلب مي شود كه بنابر اين دعوت كردن به شركت در چنين انتخابات هايي غير اخلاقي است، يا تقلب نمي شود كه در آن صورت چنين تبليغاتي كاملا غير اخلاقي است. البته من اضافه مي كنم كه حتي هر كدام از اين دو مورد باشد، به غير از غير اخلاقي بودن، خيانت به دموكراسي هم است. اين ملت براي اين كه به همين حد از انتخابات هاي دست و پا شكسته هم برسند، حبس كشيدند، شكنجه شدند، انقلاب كردند، جانباز و شهيد دادند، و همچنان هم مبارزه ي سياسي مي كنند، يك شبه براي اين كه در يك انتخابات شكست خورديم كه نبايد بزنيم زير بازي.
البته شكست ما گاهي شكست در جلوگيري از فيلترهاي اشتباه شوراي نگهبان است، گاهي شكست در عملي كردن وعده هايي است كه به مردم داديم و هكذا.
« شكست ما، قهر مردم با صندوق هاي راي بود، مردم را نتوانستيم بياوريم، در شمارش آرا تقلب نشد »
توضيح: منظورم از تقلب فقط در شمارش آراست، وگرنه ردصلاحيت غيرقانوني مخالفان سياسي كه بسيار رواج دارد، خودش تقلب است. تاكيدم بر امكانپذير نبودن دست بردن در شمارش آرا از اين لحاظ است كه اگر تقلب در آن بخش را بخواهيم ممكن بدانيم، آن وقت وقتي در يك انتخابات كانديدايي داشتيم رويمان مي شود ملت را دعوت به مشاركت كنيم وگرنه به قول عبدي چوپان دروغگو مي شويم!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

الف ) لـطـفا بــــی رحــمـانـه نــقــد کــنــیــد!
ب ) آدرس ایمیل: aliasghar55@gmail.com