نيك آهنگ يكهو احساساتي ميشه، همين چند روز پيش كه يه يادداشت آقاي مزروعي رو خونده بود شروع كرد به اصلاحطلبها دري وري گفتن. برايش نوشتم: «آقا اين ايرادها به خود من و تو هم هست، هر چند نوشتهي آقاي مزروعي كاملا مشخص است كه منظورش از آن «ما» چيست؛ اصلا از كجا برداشت كردي كه منظورش اين است كه آن «ما» از نظر آقاي مزروعي معني منفي دارد؟ واقعا خودت را به آن راه ميزني؟! من وكيل وصي كسي نيستم، اما انصاف داشته باش حتي در گير دادن.»
نوشت: «سلام برادر عضو جبهه مشارکت. باکو خوش میگذرد؟ شما که مستانهتر کامنت گذاشتهای! اگر لطف کنی به من جواب بدهی که چرا برادران مسوولیت کارهای دهه شصت را نمیپذیرند ممنون خواهم شد. گرچه گفتهای وکیل ایشان هم نیستی، ولی یادت باشد، عضویت در حزب تبعات زیادی دارد.»
حتما نيك آهنگ كوثر آن جملهي با معناي «بابا ما خودمون قاتل بوديم» رو يادش هست؛ خب بابا خودت هم يه روز از همين قماش بودي، اگه خوب يا كه بد. هر وقت تو دربارهي اين كه چرا در دوم خرداد از خاتمي و اصلاحطلبها حمايت كردي و دنبالشون راه افتادي و حالا پشيموني، جواب دادي، بقيه هم دربارهي كارهايي كه در گذشته كردهاند جواب ميدهند.
يك بار يادم هست كه در حاشيهي نمايشگاه مطبوعات سال 78 توي يكي از سالنهاي جانبي آقاي گنجي رو ملت داشتند ميپيچوندن كه تو دههي 60 چه كاره بودي و چه و چه. گفت بابا بله من پاسدار بودم، همهي كارهايي هم كه كردم را قبول دارم، اما آن كارها مال آن فضا و زمان بود، همهي ما و شما در آن مقطع يك طور ديگر فكر ميكرديم، حالا هم من عوض شدهام هم شما كه از من ميپرسيد. اين را از بابت دفاع از نيك آهنگ كردم تا اگر از كردههاي خود در زمان اصلاحات پشيمان شده زياد ناراحت نباشد اما از نظر من كه اتفاقا اشتباهات نيك آهنگ هم با همين منطق پذيرفتني است.
مثلا در بهبوحهي اصلاحات و به راه افتادن آن جنبش مردمي عظيم آقاي نيك آهنگي كه رفته بود روي آنتن و روز به روز بزرگتر ميشد جو گرفتش و اصلا فكر نكرد كه كشيدن آن كاريكاتور توهين آميز از مصباح يزدي ضربهاي شديد به اصلاحات ميزند. خيليها با آن كاريكاتور فكر ميكردند كه اصلاحطلبها با دين و اسلام مخالفند، بالاخره لباس عالم ديني براي اين مردم محترم است، خودش هم همينطور. نيك آهنگ آن را نميفهميد؟ ميگذارم پاي جواني و احساساتي شدنش.
اما اين يك را چه؟ در همين يادداشتي كه در بارهي آقاي مزروعي نوشته به نوعي بهترين نقش براي فعالان سياسي را چوپاني گوسفندان ميداند! ببينيد نگاه اين برادر ما چقدر جديده؛ از نظرش مردم عين «گوسفندان»ي هستند كه نياز به «چوپان» يا «سگ نگهبان گله» دارند.
نوشته : «چیزی که اذیتم میکند این است که حس میکنم اين جماعت از جنس اصلاحات نبودند. همین. آیا از گرگ میتوان خواست که نگاهبان گله باشد؟ گرگی که مثلا سعی کرده باشد را قالب سگ چوپان قرار گیرد و انجام وظیفه کند. هر چه فکر میکنم نمیتوانم بپذیرم گلهبانان ما "اصلاح" شده بودند. راهبران اصلاحات حتی اگر پوستین به تن کنند و گوسفند بنمایانند، "گرگ"هایی هستند که انتظار بیجا نمیتوان از آنها داشت.»
خب نيك آهنگ كه ملت را گله ميبيند اصلا نگاهش با نگاه اصلاحي نميخواند كه بخواهد آنها را با معياري واحد بسنجد. اتفاقا درد اصلي همين نگاه است كه در ديدگاههاي خشك مذهبي هم مانند نيك آهنگ است و هيچ فرقي ندارد.
من كه اميدوارم نيكي جون اصلاح بشه، همين جور كه اميدوارم خودم هم اصلاح بشم.
عكس: اين عكسهاي روز تولد مريم كوچولو بچهي اكبر حدادي است، دوست خوبم همان روز يعني حدود 20 روز پيش برايم فرستاده بود.
حاشيه: اطلاعيهي شاخهي دانشجويي جبههي مشاركت دربارهي احضار دانشجويان به كميتهي انضباطي
حاشيه: اطلاعيهي شاخهي دانشجويي جبههي مشاركت دربارهي احضار دانشجويان به كميتهي انضباطي
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
الف ) لـطـفا بــــی رحــمـانـه نــقــد کــنــیــد!
ب ) آدرس ایمیل: aliasghar55@gmail.com