۱۳۸۵ دی ۱۳, چهارشنبه

درجا زدن در دهه‌ي سي

دوست جوانم «محمدرضا يزدان‌پناه» گل پسري است با يك دنيا آرزو؛ در وبلاگ يكي از دوستان كامنتي گذاشته است كه به يادداشت قبلم با عنوان «امام خميني و بحران هسته‌يي» مربوط مي‌شود:

« نظر من اینه که هم تو هم علی شفیعیان هنوز در دهه‌ي 30 درجا زده‌اید و خیال میکنید مملکت، امروزه پر از امثال مدرسه و دنیا همونجوره که 50 سال پیش بود. من فقط امیدوارم نتیجه‌ي این تحلیل‌های فضایی تو هم یه روزی به همون جایی برسند که در مسائل داخلی رسید. »

فقط نفهميدم منظورش از دهه‌ي 30 چه بود! معمولا همه‌ي دوستان را به هر دليلي و در هر بحثي - فرق ندارد در فوتبال باشد يا يه قول دو قول - به دهه‌ي 60 متهم مي‌كرد، اما به من لطف دارد، براي همين انگار دهه‌ي من ويژه است! بابا اي ول من كه 55 تازه به دنيا آمده‌ام چطور در دهه‌ي 30 «درجا» مي‌زنم؟! حداقل به من مي‌گفت دهه‌ي شصتي، بالاخره مي‌گفتيم در آن زمان گل كوچيك بازي مي‌كردم اما دهه‌ي 30 كه پدرم هم نوجوان بود!

اميدوارم دوست جوانم از من نرنجد، براي او براي رسيدن به همه‌ي آرزوهايش دعا مي‌كنم، از جمله ...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

الف ) لـطـفا بــــی رحــمـانـه نــقــد کــنــیــد!
ب ) آدرس ایمیل: aliasghar55@gmail.com