۱۳۸۵ بهمن ۶, جمعه

نگران باشيم، نترسيم

چه هواي باحالي داره اين باكو، چند شب پيش بادي آمد كه فكر مي‌كردي شهر رو زير و رو كنه، اما هوا همچنان از يك ماه پيش تا به حال آفتابي شده و انگار اينجا بهاره.


مطهره خانم همچنان تهران است و بايد چند آزمايش ديگر بدهد؛ دكتر هنوز تشخيص نداده كه كليه‌هاش چه مشكلي پيدا كرده.


رفتن خاتمي به داووس بازتاب خوبي داشت، به خصوص كه گفته ايران و آمريكا به جاي افزايش تنش با هم درباره‌ي موضوعات مختلف گفت‌وگو كنند. والله اين سيد الان از اون وقتي كه رييس جمهور بود فايده‌اش بيشتر شده.


بعضي از بچه‌هاي اصلاح‌طلب بد جوري اين روزها نگران شرايط هستند، يكي همين حامد وفايي دوست خوبم كه سابقا در ايسنا با هم همكار بوديم و تونم چند وقت پيش رفته. پري شب چت مي‌كرديم هي مي‌گفت كه اين يارو رو ببين مي‌گه اصلا نگران نيستم و حمله كدومه. گفتم بابا بالاخره احمدي‌نژادم رييس جمهوره، داره يك كشور رو اداره مي‌كنه، فقط با خاتمي متفاوته، نظام هم احمدي‌نژاد رو داره كه مي‌ره به آمريكاي لاتين هم خاتمي رو كه مي‌ره به داووس. گفتم تو بازي بزرگ يا نبايد وارد مي‌شديم يا حالا كه وارد شديم بايد تا آخرش بريم، البته اون مي‌گفت كه امام خميني پس چرا اون كار رو كرد؟ گفتم بالاخره شايد يه زماني هم لازم بشه عقب بكشيم اما اون هم به جاش، نمي‌شه تو هر بحراني هي عقب نشست. نگراني به جاي خود، اما نترسيم.


آقا اين پرسپوليسي‌ها چه سوسكي شدند تو تهران؛ 4 تا نوش جان كردند و دم نزدند! ماشاءالله.


عكس: اين عكس مال حدود يك سال پيشه كه خانم معصومه ابتكار آمده بود ايسنا؛ ببخشيد رفته بود!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

الف ) لـطـفا بــــی رحــمـانـه نــقــد کــنــیــد!
ب ) آدرس ایمیل: aliasghar55@gmail.com