امشب از باكو با پدرم در نوشهر تلفني صحبت ميكردم، براي تبريك عيد سعيد غدير. معمولا با هم دربارهي سياست هم صحبت ميكنيم، گفت چطوري؟ گفتم من خوبم اما براي ايران نگرانم. گفت چرا؟ گفتم نگران ادامهي همين بحثهاي تحريم. جملهاي گفت و گوشي را به مادرم داد. گفت كه از من بعيد ميدانست اين گونه حرف بزنم. گفت در مناسبات بين الملل فقط قدرت است كه عامل تعيين كننده است و گفت كه نبايد از حرفت كوتاه بيايي؛ براي همين گفت كه نگران نبايد بود.
نگذاشت من هم حرفم را بزنم كه براي چه نگرانم. من اصل اين حرف را كاملا درست ميدانم در تمام تحليلهايم هم نوشتهام، بر استقامت هم تاكيد دارم؛ اما نگرانم، نگران اين كه با بالا گرفتن تنش بين ايران و غرب بازي نتيجهاي باخت باخت داشته باشد، هر چند در آن صورت هم باخت ما كمتر خواهد بود اما هزينهاي كه خواهيم داد به ضرر ماست.
اميدوارم با تدبير و رهبري جناب آقاي خامنهاي، مسوولان ايراني بتوانند بهترين راه را براي كاهش تنش ايران و كشورهاي متخاصم در پي بگيرد. ايران را مطمئنم كه ايرانيها توانايي و تجربهي كافي براي رفع بحران پيش آمده دارند، فقط بايد بتوان از آن پتانسيل استفاده كرد كه انشاءالله بشود.
اگر تا به حال هم كم كاريهايي داشتهايم امروز نبايد نشست و دست روي دست گذاشت، اين همه ديپلمات و فعال سياسي كه ميتوانند در اين كار موثر باشند تا بتوان بهترين راه را پيش گرفت. بهتر هم ميدانم اشتباهات را كنار بگذاريم و بعدا به بررسي آن بپردازيم، امروز روي كار است براي جلوگيري از تنش و دستيابي به حق و حقوق هستهيي ايران.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
الف ) لـطـفا بــــی رحــمـانـه نــقــد کــنــیــد!
ب ) آدرس ایمیل: aliasghar55@gmail.com