۱۳۸۵ تیر ۱۳, سه‌شنبه

عملي ديگر فراي قانون اساسي

اين كه مقام رهبري سياست‌هاي كلي در مورد اصل 44 قانون اساسي را ابلاغ كرده است يعني چه؟ من مي‌فهمم كه تاثيرش بر اقتصاد چيست، قطعا اگر درست اجرا شود به خصوصي سازي كمك بسياري مي‌كند اما سوال اين است كه اين «ابلاغ» در كجاي قانون بر عهده‌ي ايشان گذاشته شده است؟ بهتر است براي روشن شدن موضوع اصل 44 را دوباره بخوانم:

«نظام‏ اقتصادي‏ جمهور اسلامي‏ ايران‏ بر پايه‏ سه‏ بخش‏ دولتي‏، تعاوني‏ و خصوصي‏ با برنامه‏ ريزي‏ منظم‏ و صحيح‏ استوار است‏. بخش‏ دولتي‏ شامل‏ كليه‏ صنايع بزرگ‏، صنايع مادر، بازرگاني‏ خارجي‏، معادن‏ بزرگ‏، بانكداري‏، بيمه‏، تامين‏ نيرو، سدها و شبكه‏ هاي‏ بزرگ‏ آبرساني‏، راديو و تلويزيون‏، پست‏ و تلگراف‏ و تلفن‏، هواپيمايي‏، كشتيراني‏، راه‏ و راه‏ آهن‏ و مانند اينها است‏ كه‏ به‏ صورت‏ مالكيت‏ عمومي‏ و در اختيار دولت‏ است‏. بخش‏ خصوصي‏ شامل‏ آن‏ قسمت‏ از كشاورزي‏، دامداري‏، صنعت‏، تجارت‏ و خدمات‏ مي‏ شود كه‏ مكمل‏ فعاليتهاي‏ اقتصادي‏ دولتي‏ و تعاوني‏ است‏. مالكيت‏ در اين‏ سه‏ بخش‏ تا جايي‏ كه‏ با اصول‏ ديگر اين‏ فصل‏ مطابق‏ باشد و از محدوده‏ قوانين‏ اسلام‏ خارج‏ نشود و موجب‏ رشد و توسعه‏ اقتصادي‏ كشور گردد و مايه‏ زيان‏ جامعه‏ نشود مورد حمايت‏ قانون‏ جمهوري‏ اسلامي‏ است‏. تفصيل‏ ضوابط و قلمرو و شرايط هر سه‏ بخش‏ را قانون‏ معين‏ مي‏ كند.»

حدود 13 بار! اين اصل 44 را خواندم اما هيچ راهي براي تغيير آن توسط رهبري نديدم، تنها در ابلاغيه‌ي ايشان آمده كه « بنا بر پيشنهاد مجمع تشخيص مصلحت نظام بند ج سياستهاي كلي اصل 44 قانون اساسي ج.ا.ا. مطابق بند 1 اصل 110 ابلاغ مي‌شود » در صورتي كه در بند 1 اصل 110 آمده است: « وظايف‏ و اختيرات‏ رهبر: 1 - تعيين‏ سياست‌ها كلي‏ نظام‏ جمهوري‏ اسلامي‏ ايران‏ پس‏ از مشورت‏ با مجمع تشخيص‏ مصلحت‏ نظام ‏». آنچه ايشان دستورش را داده تغيير اين اصل قانون اساسي است، قانون اساسي صراحت دارد كه بانكداري و بيمه و ... در اختيار دولت است.
امروز به كنايه به سردبير يكي از خبرگزاري‌ها گفتم اگر يكي بلند شود و بگويد كه رهبري بر چه اساسي چنين گفته يا اينكه توجيه قانوني آن را بپرسد آيا جرات داري خبرش را ارسال كني؟! اين كه نه توهين است نه تشويش اذهان عمومي، اما اين دوست من گفت كه «نه، درست مي‌گويي، اما اين كار نياز به تغيير قانون اساسي داشت كه در اين شرايط داخلي امكان تغييرش نيست، پس اين بهترين راهكار بود»!

خنديدم و ديگر چيزي نگفتم، آخر چه مي‌توان گفت، حالا هم من اينجا نوشتم، چه كسي مگر مي‌خواند، هيچ هيچ هيچ.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

الف ) لـطـفا بــــی رحــمـانـه نــقــد کــنــیــد!
ب ) آدرس ایمیل: aliasghar55@gmail.com