هر وقت من از اخبار براي بابام تعريف ميكنم، اون هم خاطرات جالبي برام تعريف ميكنه. وقتي چند سال پيش صحبت از مبارزه با مفاسد اقتصادي شد گفت كه تو تاريخ معاصر خيلي از اين طرحهاي سرگرم كننده اجرا شده از جمله در زمان شاه، چند تا نمونه با جزئيات برايم تعريف كرد كه چه رنگ و لعابي داشته اما همهاش سركاري بوده است. الان هم به نظر ميرسه اين شعار مسوولان كاملا كشكه، مگر بخواهند و بتوانند عكسش رو ثابت كنند كه بعيد به نظر ميرسه، مردم هم خيلي در اين موارد آگاهند و زود ميفهمند كه داشتان از چه قراره. مبارزه با مفاسد فقط اين نيست كه بگردي ببيني چه كسي دزدي كرده بلكه اول از همه بايد راه دزدي رو بست.
براي مبارزه با مفاسد اقتصادي ستاد و مركز و هيات و كوفت و زهر مار راه مياندازند و جلسه ميگذارند و بيانيه و گزارش ميدهند و طرح و لايحه و مصوبهي هيات دولت ميگيرند كه شاخ غول را خم كنند و مثلا اسامي مفسدان اقتصادي فاش شود، اما عين آن ضرب المثل است كه آفتابه لگن هفت دست، شام و نهار هيچي! يعني اسم هيچ مفسد اقتصادي تا به حال اعلام نشده و البته انگار كشف هم نشده! الحمدالله، مفسد اقتصادي نداريم و ميتوانيم سر راحت بر روي بالش بگذاريم، اين اتفاقاتي هم كه گوشه و كنار شايع ميشود همه دروغ است و همهي راويها دروغگو هستند، پس بايد مركز و ستاد و هيات و دم و دستگاه كشف و انحدام دروغگو بسازيم!
الغرض كه شنيدم جلسات ديدار عمومي هفتگي با آقاي رييس قوهي قضاييه كه به منظور ارتباط رفع و رجوع مشكلات قضايي برگزار ميشه، خودش حواشي جالبي داره. يكي ميگفت يك كسي كه پروندهاي در دادگاهي داشت و طرفش نهادي دولتي بود، براي اين كه پروندهاش را كه 300 ميليون به خاطرش داشت ضرر ميكرد، در آن جلسه حضور پيدا كند و از آقاي شاهرودي دستور تغيير حكم بخواهد، حدود شش ميليون تومان به صورت غير رسمي خرج كرده ولي الحمدالله مشكل اين بندهي خدا حل شده است! خب خدا را شكر.در اين باره دو تذكر دارم:
1 . فارغ از صحت و سقم خبر كه البته آن را اصلا دور از ذهن نميدانم، خبرنگاران محترم حوزهي قضايي بهتر است براي اين كه به بي خاصيتي متهم نشوند، كمي ... هم بكشند و بلند شوند به اين گونه ديدارها بروند و دنبال حاشيههايي اينچنين باشند نه فقط پوشش روال عادي مراسم؛ كه وظيفهي آنهاست. حداقل ببينند چگونه اسامي در ليست ديدارها قرار ميگيرد، يعني عرضهي اين را هم ندارند؟! متاسفم كه بگويم خبرنگاران معمولا به اين جلسات نميروند و فقط خبرش را از طريق فاكس دريافت ميكنند.
2 . قبول دارم كه آقاي شاهرودي شرايط خيلي سختي را دارد، شايد اگر هر كس ديگري هم بود و در راس سيستمي اداري در ايران قرار بگيرد، اگر خودش هم بخواهد به اين راحتيها نميتواند به اصلاح آن دست بزند كه از فردايش ديگر زيردستانش رشوه نگيرند و حق را ناحق و بالاعكس نكنند، اما تذكر ميدهم كه بايد بيشتر جنبيد، بدبين هم كه نباشيم، اين سرعت اصلاحات قضايي كه ايشان مدعي آن است، از لاكپشت هم كمي كندتر حركت ميكند. اين داستان رشوه گرفتن از ديداركنندگان عمومي هم كه اگر صحت داشته باشد افتضاح است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
الف ) لـطـفا بــــی رحــمـانـه نــقــد کــنــیــد!
ب ) آدرس ایمیل: aliasghar55@gmail.com