رهبري امروز در ديدار با جمعي دانشجو نكتهاي را گفت كه اميدوارم از اين به بعد به آن عمل شود: «انتقاد کردن و مطالبه از همهي مسوولان امري طبيعي است، البته نبايد با مسوولان معارضه و دشمني کرد اما اين حرف به معناي انتقاد نکردن و مطالبه نکردن از مسوولان مختلف از جمله رهبري نيست چرا که ميتوان در عين صفا و دوستي، انتقاد هم کرد.»
در حالي رهبري اين حرف را مطرح كرده كه در اين سالها در هيچ تريبوني و روزنامهاي كسي حق انتقاد به رهبري را نداشته، يا تريبون غير قانوني بوده، يا قانوني بوده و با آنها برخورد شده، يا در وبلاگها و سايتهاي اينترنتي مطرح شده كه مخاطبي ندارند يا در روزنامهاي كوچكترين حرف منتقدانهاي نوشته شده و توقيف شده است. بنابر اين خوب است بررسي شود كه آيا در هيجده سال گذشته هيچ انتقادي نسبت به عملكرد رهبري _ فارغ از درست يا غلط بودن برداشتها از عملكرد ايشان _ وجود نداشته و ندارد؟
بخش ديگر سخن رهبري دربارهي پرسشگري دانشجويان اين است: «هميشه گفتهام بايد از روزي بترسيم که جوان و دانشجوي ما انگيزهي طرح مساله و سووال نداشته باشد که به ياري پروردگار امروز اين چنين نيست و همه بايد توان و تلاش خود را به کار گيريم تا روحيهي خواستن و مطالبه در نسل جوان و به ويژه جوانان علمي و دانشگاهي هرچه بيشتر گسترش يابد.»
جوان است و «شور» و «نيرو»ي جواني، بنابر اين همانطور كه نيرو دارد، شور هم دارد و خيلي زود احساساتي ميشود، وجود روحيهي پرسشگري و نقد در يك جوان دانشجو كاملا طبيعي است، من مدعي نيستم كه هيچ كدام از آنها تحت تاثير و تحريك غير قرار نميگيرند و باز هم از ادبيات كنوني همهي دانشجويان منتقد دفاع نميكنم اما بخش قابل توجهي از آن را به حساب شور جواني و همينطور نحوهي پاسخگويي طرف مقابل ميگذارم. مگر ميشود دانشجوياني را هر روز به جرم انتقاد و پرسشگري در سراسر كشور به كميتههاي انظباطي كشاند و يا براي تعدادي از آنها در دادگاهها پرونده تشكيل داد و بعد انتظار داشت حركت اين جوانان همچنان طبيعي بماند، تحريك نشوند و ادبياتشان مانند يك عنصر پختهي سياسي باشد؟!
آقاي خامنهاي در ادامه به نكتهي بسيار خوبي اشاره كرد كه برداشت اشتباه از سخنان قبلي ايشان را منتفي كرد: «حمايت از دولت به معناي تاييد همهي کارهاي آن نيست. دولت کنوني، انصافاً خدمتگزار، پرکار، با ارزش و صددرصد مورد اعتماد است اما اين مسائل به معناي اطلاع رهبري از جزئيات همهي فعاليتهاي دولت و تأييد آنها نميباشد و حمايت از دولت به معناي مخالفت با انتقاد از آن نيست.»
برخي حمايتهاي كامل رهبري از دولت آقاي احمدينژاد در طي دو سال گذشته را به معناي تاييد همهي كارهاي آن و ممنوعيت رسمي انتقاد از دولت ترجمه ميكردند. اما با اين جمله، به نظر ميرسد رهبري انتقادهايي را به عملكرد دولت دارد، به شخصه احتمال ميدهم تا به حال انتقادي را نداشته اما الان به اين نتيجه رسيده است كه عملكرد دولت نهم آن طور كه شعار ميدهند نيست.
نكتهي ديگر سخنان امروز رهبري هم اين كه وقتي دربارهي تبيين حدود ضدولايت فقيه سوال ميشود ميگويد: «ضديت يعني دشمني کردن اما اگر کسي معتقد به مسالهاي نبود، ضد آن نيست».
اصل طرح اين سوال، پاسخي كه داده و در رسانهها منتشر شده است، در نوع خود بي سابقه است؛ اولين برداشت اين است كه پس همه قبول كردهاند كساني هم هستند كه به اين اصل از اصول قانون اساسي كشور اعتقاد ندارند، حالا بخشي از آنها دشمني هم دارند و بخشي دشمني ندارند! البته پاسخي كه رهبري داده است باز هم كامل نيست، حالا سوال اين است كه دشمني يعني چه؟ دومين برداشت هم از طرز پاسخ به آن سوال در اين ديدار، اين است كه شايد رهبري خواسته بگويد هر كسي كه به اين اصل اعتقاد نداشت نبايد به ضديت متهم نشود و مشمول مجازات مرگ بر ضد ولايت فقيه نشود.
پس سوالم يكي اين است كه «دشمني با ولايت فقيه به چه معني است؟» و دومي اين كه «آيا كسي كه در دلش به ولايت فقيه معتقد نيست، تا چه اندازه ميتواند نظرش را بيان كند؟»
همچنين رهبري تصريح كرد كه نقل سخن از وي كه مثلا در فلان ديدار خصوصي چنين حرفي را بيان كرده درست نيست و اگر حرفي را لازم باشد خود ميزند. چنين كاري مرسوم است كه نزديكان يك مسوول گاهي حرفهاي خودشان را اكثرا با قصد سياسي به او منتسب ميكنند كه مثلا در جلسهي خصوصي فلان طور گفته است؛ اين حرف رهبري از اين لحاظ مهم مينمايد.
پي نوشت:
امروز آقاي هاشمي هم حرفهاي بسيار مهمي دربارهي انتخابات زده: «در شرايطي كه ملت ما آگاه است، «مصلحت» هيچكس نيست كه انتخابات با دخالت هر گوشهاي از نظام در راي مردم مواجه شود. تشخيص صلاحيتها بايد در حد قانون باشد. من هم به اين قانون اشكالاتي دارم اما بايد قانون ملاك قرار گيرد.»
اميدوارم اين حرف آقاي هاشمي پشتوانهي اجرايي هم داشته باشد و خود آقاي هاشمي كه الان به غير رياست بر مجمع تشخيص «مصلحت»، رييس مجلس خبرگان «رهبري» هم هست، براي اجرايي شدن آن از نفوذش استفاده كند.
هاشمي دربارهي رسانهها هم گفته: «امروز ديگر نميتوان جلوي آگاهييافتن مردم را گرفت. اگر روزنامهاي را ببندند، روزنامهاي ديگر راه ميافتد و اگر سايتي بسته شود، سايت ديگري راه ميافتد و با كارهايي از قبيل پيامك، امروز اطلاعرساني جريان دارد. ارتباطات در جهان امروز طوري است كه كسي نميتواند سانسور كند و اگر كسي كسي چنين كاري را انجام دهد تنها خود را بدنام كرده است. رسانهها بايد در نقد آزاد باشند.»
درود!
پاسخحذفمن دنبال عکس، فیلم،و یا هر گونه مشخصات از این دانشجوی قهرمان دانشگاه آزاد هستم که وسط جمعیت بلند شد و به جای تملق و چاپلوسی،به وضعیت دانشگاه آزاد اعتراض کرد..
من فقط یک عکس از ایشون دارم:
http://irapic.com/uploads/1209893087.jpg
با توجه شما قبلا در ایسنا فعالیت می کردید حتما می تونید به من کمک کنید.
من ار دیبهشت سال پیش در شاهچراغ جاوی احمدی نژاد را گرفتم و به عدم رسیدگی به شکایتم از دانشگاه آزا اعتراض کردم، متاسفانه هیچ هیلم و یا عکسی ندارم!
شما میتونید کمک کنید؟
ایمیل من:
shahcheraghphoto at gmail dot com