امروز كه آقاي احمدينژاد رفته بود دانشگاه تهران، فارغ از همهي اتفاقاتي كه افتاد، به نظرم شعارهاي داده شده از سوي دانشجويان قابل بررسي است. اگر قرار بود عادل فردوسيپور توي يك جلسهي نود حاشيهي مراسم سخنراني را بررسي كند قطعا همهي دانشجويان را «دانشجونما» ميخواند، همهي آنها را.
گفتم فارغ از اين كه كدام گروه بيشتر حق دارد يا نه، ببينيد چقدر نسبت به هم فحاشي ميكنند، آرزوي مرگ همديگر و انحلال تشكلهاي ديگر را دارند، ميخواهند كه صاحب هر فكر «ديگر»ي را از دانشگاه بيرون كنند و برخي هم به تملق و چاپلوسي ميپردازند، فقط ادعاي اين را دارند كه «دانشجو» هستند! البته دانشجويان حامي دولت فعلي خوش به حالشان است و «ايرنا» خبرگزاري رسمي دولت، همهي شعارهاي آنها را البته به دروغ اما شعارهايي «اسلامي» گزارش ميكند! تعدادي از شعارهاي امروز را به صورت درهم نوشتهام تا قبل از فكر كردن به اين كه از چه دهاني بيرون آمده، ببينيم اصلا در شان دانشگاه هست كه چنين شعارهايي در آن سرداده شود؟
ـ احمدينژاد پينوشه، ايران شيلي نميشه
ـ آزادي انديشه با سوت و كف نميشه
ـ استاد نامسلمان اخراج بايد گردد
ـ الله اكبر، خامنهاي رهبر
ـ انقلاب فرهنگي، تكرار بايد گردد
ـ انجمن دروغي تعطيل بايد گردد
ـ بسیجی بی حیا اسم حسین رو نبر
ـ بسیجی حیا کن دانشگاه رو رها کن
ـ تحكيم آمريكايي، انحلال، انحلال
ـ توپ تانک بسیجی دیگر اثر ندارد
ـ حکومت زور نمیخوایم - پلیس مزدور نمیخوایم
ـ حکومتی فاشیستی نمی خوایم نمی خوایم
ـ دانشجوي زنداني آزاد بايد گردد
ـ دانشجو ميميرد، ذلت نميپذيرد
ـ رییس جمهور فاشیست دانشگاه جای تو نیست
ـ زندانی سیاسی آزاد باید گردد
ـ مرگ بر منافق
ـ مرگ بر دیکتاتور
ـ مرگ بر استبداد
ـ مرگ بر ضد ولايت فقيه
ـ مرگ بر وطنفروش
ـ محمود احمدی نژاد عامل تبعیض و فساد
ـ محمود احمدی نژاد عامل هر فقر و فساد
ـ منافق حياكن دانشگاه رو رهاكن
ـ منافق برو گمشو
ـ نظامی حیا کن دانشگاه رو رها کن
ـ وزير ... استعفاء استعفاء
البته شايد فقط از محتواي چند پلاکارد بتوان دفاع كرد مثلا «در کلمبیا آری در تهران نه؟ "و "اینجا هم کلمبیا است! "؛ منظورشان اين بوده كه نسبت به پاسخ ندادن رییس جمهور به مطالباتشان انتقاد داشتند، چون علي رغم درخواستهاي قبلي منتقدان نتوانستند حتي در جلسهي سخنراني رييس جمهور حاظر شوند چه برسد كه به اين كه بتوانند از او سوالي بپرسند و مطالباتشان را مطرح كنند.
در پلاكاردهايي نيز كه بخشي از دانشجويان در دست داشتند، اخراج اساتیدی از جمله دکتر بشیریه، دکتر سمتی، دکتر کدیور، دکتر عالم زاده و دکتر دهقان مورد انتقاد گرفته بود؛ كه ببينيد «مرتضي كيا»، عضو بسيج دانشجويي دانشكدهي حقوق در اين باره چه فرموده است: «آنچه كه امروز اشتباه گرفته شده اخراج يك عده دانشجو و استاد «منافق» است كه برخي آن را اخراج فكر و انديشه ميدانند.» من كه از اين ادبيات عرق شرم بر پيشانيام نشست كه چقدر آدم ميتواند دريده باشد، واقعا متاسفم.
يا يكي از دانشجويان (نميدانم يا اخراجيهاي) دانشگاه امیر کبیر هم در يكي از تجمعات معترضانه در حياط دانشگاه مثل يك لات چاله ميدان به قديمي بودن بلندگوي تجمع اين گونه اعتراض كرده: «متاسفم که در این دانشگاه برای اعتراض، بوق خربزه فروشی در دست گرفته اید!»
يك نكتهي بي ربط هم در آخر بگويم. يك دانشجوي حامي دولت در تجمع بسيج دانشجويي در پشت تريبون خطاب به بخشي از دانشجويان منتقد گفته: «دانشگاه جاي چپهاي ماركسيستي و لنينيستي نيست چرا كه ماركسيسم و لنينيسم حتي در خارج از مرزهاي ايران و در تمام جهان به موزهها سپرده شده است. شما با اين كارتان بهترين خدمت را به امپرياليسم ميكنيد، شما اسمتان را چپ گذاشتهايد ولي با پرچمدار ضدامپرياليستي يعني دكتر احمدينژاد اينگونه برخورد ميكنيد.»
جالبه كه اين دوست بسيجي حواسش نيست همين چند روز پيش بسيج دانشجويي دانشگاه تهران، پسر و دختر «چه گوآرا»ي كمونيست را به دانشگاه تهران آورد، به آنها تريبون داد تا بگويند كه پدرشان (كه بسيجيان افتخار ميكنند او را با شهيد چمران مقايسه كردهاند)، خدا را نميپرستيده و تنها پيامبرش هم فيدل كاسترو بوده است.
گفتم فارغ از اين كه كدام گروه بيشتر حق دارد يا نه، ببينيد چقدر نسبت به هم فحاشي ميكنند، آرزوي مرگ همديگر و انحلال تشكلهاي ديگر را دارند، ميخواهند كه صاحب هر فكر «ديگر»ي را از دانشگاه بيرون كنند و برخي هم به تملق و چاپلوسي ميپردازند، فقط ادعاي اين را دارند كه «دانشجو» هستند! البته دانشجويان حامي دولت فعلي خوش به حالشان است و «ايرنا» خبرگزاري رسمي دولت، همهي شعارهاي آنها را البته به دروغ اما شعارهايي «اسلامي» گزارش ميكند! تعدادي از شعارهاي امروز را به صورت درهم نوشتهام تا قبل از فكر كردن به اين كه از چه دهاني بيرون آمده، ببينيم اصلا در شان دانشگاه هست كه چنين شعارهايي در آن سرداده شود؟
ـ احمدينژاد پينوشه، ايران شيلي نميشه
ـ آزادي انديشه با سوت و كف نميشه
ـ استاد نامسلمان اخراج بايد گردد
ـ الله اكبر، خامنهاي رهبر
ـ انقلاب فرهنگي، تكرار بايد گردد
ـ انجمن دروغي تعطيل بايد گردد
ـ بسیجی بی حیا اسم حسین رو نبر
ـ بسیجی حیا کن دانشگاه رو رها کن
ـ تحكيم آمريكايي، انحلال، انحلال
ـ توپ تانک بسیجی دیگر اثر ندارد
ـ حکومت زور نمیخوایم - پلیس مزدور نمیخوایم
ـ حکومتی فاشیستی نمی خوایم نمی خوایم
ـ دانشجوي زنداني آزاد بايد گردد
ـ دانشجو ميميرد، ذلت نميپذيرد
ـ رییس جمهور فاشیست دانشگاه جای تو نیست
ـ زندانی سیاسی آزاد باید گردد
ـ مرگ بر منافق
ـ مرگ بر دیکتاتور
ـ مرگ بر استبداد
ـ مرگ بر ضد ولايت فقيه
ـ مرگ بر وطنفروش
ـ محمود احمدی نژاد عامل تبعیض و فساد
ـ محمود احمدی نژاد عامل هر فقر و فساد
ـ منافق حياكن دانشگاه رو رهاكن
ـ منافق برو گمشو
ـ نظامی حیا کن دانشگاه رو رها کن
ـ وزير ... استعفاء استعفاء
البته شايد فقط از محتواي چند پلاکارد بتوان دفاع كرد مثلا «در کلمبیا آری در تهران نه؟ "و "اینجا هم کلمبیا است! "؛ منظورشان اين بوده كه نسبت به پاسخ ندادن رییس جمهور به مطالباتشان انتقاد داشتند، چون علي رغم درخواستهاي قبلي منتقدان نتوانستند حتي در جلسهي سخنراني رييس جمهور حاظر شوند چه برسد كه به اين كه بتوانند از او سوالي بپرسند و مطالباتشان را مطرح كنند.
در پلاكاردهايي نيز كه بخشي از دانشجويان در دست داشتند، اخراج اساتیدی از جمله دکتر بشیریه، دکتر سمتی، دکتر کدیور، دکتر عالم زاده و دکتر دهقان مورد انتقاد گرفته بود؛ كه ببينيد «مرتضي كيا»، عضو بسيج دانشجويي دانشكدهي حقوق در اين باره چه فرموده است: «آنچه كه امروز اشتباه گرفته شده اخراج يك عده دانشجو و استاد «منافق» است كه برخي آن را اخراج فكر و انديشه ميدانند.» من كه از اين ادبيات عرق شرم بر پيشانيام نشست كه چقدر آدم ميتواند دريده باشد، واقعا متاسفم.
يا يكي از دانشجويان (نميدانم يا اخراجيهاي) دانشگاه امیر کبیر هم در يكي از تجمعات معترضانه در حياط دانشگاه مثل يك لات چاله ميدان به قديمي بودن بلندگوي تجمع اين گونه اعتراض كرده: «متاسفم که در این دانشگاه برای اعتراض، بوق خربزه فروشی در دست گرفته اید!»
يك نكتهي بي ربط هم در آخر بگويم. يك دانشجوي حامي دولت در تجمع بسيج دانشجويي در پشت تريبون خطاب به بخشي از دانشجويان منتقد گفته: «دانشگاه جاي چپهاي ماركسيستي و لنينيستي نيست چرا كه ماركسيسم و لنينيسم حتي در خارج از مرزهاي ايران و در تمام جهان به موزهها سپرده شده است. شما با اين كارتان بهترين خدمت را به امپرياليسم ميكنيد، شما اسمتان را چپ گذاشتهايد ولي با پرچمدار ضدامپرياليستي يعني دكتر احمدينژاد اينگونه برخورد ميكنيد.»
جالبه كه اين دوست بسيجي حواسش نيست همين چند روز پيش بسيج دانشجويي دانشگاه تهران، پسر و دختر «چه گوآرا»ي كمونيست را به دانشگاه تهران آورد، به آنها تريبون داد تا بگويند كه پدرشان (كه بسيجيان افتخار ميكنند او را با شهيد چمران مقايسه كردهاند)، خدا را نميپرستيده و تنها پيامبرش هم فيدل كاسترو بوده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
الف ) لـطـفا بــــی رحــمـانـه نــقــد کــنــیــد!
ب ) آدرس ایمیل: aliasghar55@gmail.com