غضنفراي اصلاحات دو گروهند؛ يكي اعتماد ملي شيخ مهدي كروبي كه دنبال قدرته و اطرافيانش هم صد و هشتاد درجه با خودش متفاوتند، لاييكها تا مديران سابق. يكي هم همبستگي و مردمسالاري كه مردمسالاري از اولش درپيت بود اما همبستگي بعد از فوت مرحوم قندهاري، به دست اصغرزاده و راه چمني افتاد و به اين وضع درآمد.
غضنفرها دربارهي اصلاحات تعريف معريف ندارند چون اصلا هدفشون فقط غنايم سياسي و قدرته؛ هيچ رفتار دموكراتيكي هم حتي درون حزب خودشون ندارند. آقاي كروبي وقتي تو مجمع روحانيون نظراتش رو اكثريت تاييد نكردند خداحافظي كرد و يه حزب ديگه زد! و دوباره دبيركل مادام العمر شد! تو همبستگي بعد از آقاي قندهاري، هميشه دعوا سر دبيركليه و هميشه چند شوراي مركزي و دبيركل و كوفت و زهرمار داشتند، مردمسالاي هم كه كنار همبستگي راه افتاد مثل همبستگي شده.
اتفاقا غضنفرها همگي روزنامه هم دارند، چه كروبي كه ملغمهاي از لاييكترين روزنامهنويسها كنار شيخ در خط امام قلم ميزنند! همبستگي سالهاست كه اول از همه آبروي حزب خودش را با دعوايي كه بر سر مديرمسوولي آن هست برده. مردمسالاري هم به عنوان نخودي هر روز منتشر ميشود.
آنها هميشه باعث مضحكه قرار گرفتن و تخريب وجههي اصلاحات هستند، عملكرد گذشتهي غضنفرها بررسي كردن دارد، آن از كروبي، چهها نكرده بود كه مردم آنگونه بعد از مجلس سوم سالها كنارش گذاشته بودند و خدا شانس بدهد كه با دوم خرداد به لطف اصلاحات دوباره رو آمد، در دوران اصلاحات هم اتفاقا سد راه شد و چه خدماتي كه به ضداصلاح طلبان نكرد. ماجراي پول گرفتنش از شهرام جزايري كه هنوز در ذهن همهي مردم مثل خورشيد ميدرخشد و هالهي نور آن دور سر اصلاحات مانده!
جناب مهندس اصغرزاده هم كه تعريف لازم ندارد، با لطف همين جوان پرشور بود كه شوراي شهر اول تهران شكست خورد و ضربهي اصلي به ادامهي مشاركت سياسي مردم و روند اصلاحات خورد؛ حتي شايد نحوهي عملكرد بد او كه كانديداي دفتر تحكيم وحدت بود تحكيميها را به جان هم انداخت. آقاي كواكبيان هم كه تنها سابقهاش اين است كه چند سالي است يك حزب كوچك راه انداخته و يك شبه با چند كيلو لوبيا و نخود چند تا جبههي سياسي جديد تشكيل داد، جبههي تحكيم دموكراسي و اين حرفها!
اين غضنفرهاي سياسي تا به حال يك سر سوزن هم براي اصلاحات هزينه ندادند، هر چه بوده سود بوده و هزينههايي كه ديگران برايشان دادهاند. اگر توقيف روزنامهاي بوده تنها مربوط به روزنامههاي اصلاحطلبان بوده نه آنها، دادگاه و زندان هم مال همانها!
غضنفرها مانند گروههاي غير اصلاحطلب، سهامدار راديو تلويزيون هستند و هر شب اظهاراتشان عليه اصلاحات و اصلاحطلبان در 20:30 پخش ميشود. الان يكي از هدفهاي آنها هم گرفتن تاييديه از جناح راست است، براي همين دنبال خوش رقصي هستند تا بلكه با فروش اصلاح طلبان بتوانند سهمي در مجلس هشتم براي خود بخرند!
شعار غضنفرها تنها سير كردن شكمها با شعارهاي پوپوليستي مانند شعار 50 هزارتوماني آقاي كروبي است تا بلكه مردم زير خط فقر از فشار اقتصادي به شعارهاي ظاهر فريب راي بدهند! اما آنها مانند جناح حاكم براي حل مشكلات توسعهيي و اقتصادي مملكت راه حل ندارند، مسكنهايي را شعار ميدهند.بالاخره غضنفرها تفاوتشان با اصلاح طلبان اين است كه به دليل اين بي بهره بودنشان از داشتن هدف مشخصي غير از كسب قدرت، تنها دنبالهرو هستند، در واقع موتورشان خاموش است و در واگنهاي باري قطار اصلاحات جا خوش كردهاند و تنها باعث اضافه وزن در حركت ميشوند!
انشالله خدا اين واگن باريها را از قطار اصلاحات چي؟ جدا؟! نكنه اما بارهاش رو هدايت كنه!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
الف ) لـطـفا بــــی رحــمـانـه نــقــد کــنــیــد!
ب ) آدرس ایمیل: aliasghar55@gmail.com