۱۳۸۶ مهر ۲۰, جمعه

لسينگ يا مولانا

دستيابي سركار خانم «دوريس لسينگ» به جايزه‌ي نوبل ادبي را بايد به ملت رشيد ايران تبريك گفت چون بي ترديد اين موفقيت برگ زريني در كارنامه‌ي فرهنگي دولت خدمتگذار آقاي احمدي‌نژاد است كه در خاطره‌ها ثبت خواهد شد. اگر نبود مقاومت مثال زدني اين شير زن ايراني، امروز شاهد بوديم كه مانند گذشته ايرانيان به اين مقام دست نمي‌يافتند. عصبانيت استكبار البته به اين دليل است كه علي رغم تلاش‌ها براي ندادن آن جايزه به يك ايراني، با افشا گري خبرگزاري‌ها ايراني، حتي نتوانستند ايراني تبار بودن آن خانم را انكار كنند و به آن اعتراف كردند.

امروز خبرگزاري فارس خبري «فوري» فرستاد با اين تيتر كه «نويسنده ايراني تبار برنده‌ي نوبل ادبي شد» و در متن آن آمده بود كه «دوريس لسينگ نويسنده‌ي ايراني تبار در كرمانشاه متولد شده است».
در واقع به نظر خبرگزاري فارس، ايراني تبار بودن به اين است كه كسي در ايران به دنيا آمده باشد! اين خانم هشتاد و هشت سال پيش از پدر و مادري انگليسي كه براي مدت كوتاهي در كرمانشاه اقامت كرده بودند به دنيا آمده و بعد از شش سال ايران را ترك كردند. يعني اين شد دليل ايراني بودن؟!

يا ايسنا هم در تيتر خبر نوشته بود «دوريس لسينگ نام ايران را به نوبل ادبيات برد»، و در متن آن هم آمده بود «دوريس لسينگ - نويسنده‌ي انگليسي متولد ايران - مسن‌ترين برنده و يازدهمين برنده‌ي زن جايزه‌ي نوبل ادبيات است، كه براي نخستين‌بار نام ايران را به اين جايزه برد.»
يعني چه كه براي نخستين بار نام ايران را به اين جايزه برد؟ يعني نام ايران را در سيني گذاشت و برد تقديم روح آقاي نوبل كرد؟! يعني ما بايد دلمان خوش باشد كه برنده‌ي جايزه‌ي نوبل ادبي در ايران به دنيا آمده است؟

از اين كار نتيجه‌اي نمي‌گيريم، زوري كه نمي‌توانيم كسي را ايراني جلوه دهيم، حتما فردا رييس جمهور هم بايد بيانيه‌ي تبريك بدهد؟!

به هر حال اگر كسي براي ايران دلش مي‌سوزد، كمك كند تا مولاناي خودمان از دستمان نرود و به دست تركيه بيافتد، لازم نيست كسي را به زور «ايراني‌تبار» بخوانيم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

الف ) لـطـفا بــــی رحــمـانـه نــقــد کــنــیــد!
ب ) آدرس ایمیل: aliasghar55@gmail.com