۱۳۸۷ اردیبهشت ۷, شنبه

چه شكستيم تو انتخابات ها

  1. بعد از يك دوش آب گرم، يك ليوان شربت خنك مي‌چسبه، اما بعد از شكست فجيع روز جمعه توي تهران، فقط يادداشت «بزن بريم، به سرعت برق و باد» آقاي پورنجاتي تونست كاري بكنه كه از سرما يخ نزنم. اميدوارم از دوستان اصلاح‌طلبم كسي نااميد نشده باشه.
  2. شركت 11 درصدي تهراني‌ها در دور دوم انتخابات يعني اين كه ما اصلاح‌طلب‌ها كاملا از مردم دور افتاده‌ايم، انگار فرسنگ‌ها با آنها فاصله داريم و هر چه فرياد زديم، هيچ كس نشنيد يا شنيد و باور نكرد يا باور كرد ولي فكر كرد به خاطر موانع نتوانيم از پس كار برآييم. (اين كه تقصير كي بود مهم نيست، مهمه؟)
  3. بالاخره در همين انتخابات غير رقابتي حدود 50 اصلاح‌طلب رفتند مجلس، مباركه. انشالله بتوانيم از شرمندگي راي دهندگان به آنها دربياييم و آنها هم خواسته‌هاي مردم رو به قول معروف استاد كنند.
  4. مخالف اين نيستم كه مثلا نيك‌آهنگ كوثر چرا آنطوري نوشته، بالاخره او هم حق دارد مثل خيلي‌هاي ديگر نظرش را بدهد و اتفاقا آنچنان هم بي راه نگفته، زبانش يه مقدار تند مي‌زند. بالاخره كيهان هم امروز تيتر زده بود كه «ناكامي مطلق اصلاح طلبان در تهران»، اشكال نداره، برداشتش اينه ديگه. مهم اينه كه ما شكستمان را بپذيريم كه مي‌پذيريم.
  5. بايد يك اعترافي كنم، توي مرحله‌ي اول كه از باكو بلند شدم رفتم تهران كه به ليست سي نفره‌ي كانديداها راي بدهم، به يك نفر راي ندادم، يعني هر كاري كردم نتوانستم راضي شوم كه اسمش رو به عنوان يك اصلاح‌طلب بنويسم، اون آقا رفت مرحله‌ي دوم و جزو 10 كانديداي اصلاح‌طلبان بود، همون يك نفر هم از اون ليست راي آورد و نفر سي‌ام تهران شد! (نمي‌دانم آيا خبر خبرگزاري فارس درست بوده كه اين شازده به حول و قوه‌ي 350 هزار بن كه روز انتخابات بين تهراني‌ها پخش مي‌كرده راي آورده يا نه؟!)
  6. باشه، چشم، فقط كار سياسي نمي‌كنيم، از اين به بعد بيشتر از قبل سعي مي‌كنيم وارد جامعه بشيم، از هيچ طرفي راهي نداريم، نه رسانه داريم نه مي‌گذارند وارد قدرت بشيم. اما به خدا قدرت را براي قدرت نمي‌خواستيم، كم نيستند دوستانمان كه براي اين راه هزينه‌هاي سنگين دادند. (قبوله، چند نفر هم شايد اون طوري بودند، مثل شيخ كه ديديد چطوري زمين خورد)
  7. اي مرگ بر آمريكا كه به خواستش رسيد و با هزار حيله و فريب، مردم پايتخت به پاي صندوق‌ها نيامدند و هر چه مقامات عاليه‌ي نظام ما از ملت خواستند، فايده‌اي نداشت و از هر 10 پايتخت نشين فقط يك نفر «انتخاب» كرد.
  8. جناح راستي‌ها يا همون اصولگراها از انتخابات - به ويژه تهران- خوشحالند و جشن گرفته‌اند، به خدا قسم كه كاخ سفيد و صهيونيست‌ها هم از اين نتيجه خوشحالند. در مقابل، اصلاح‌طلب‌ها نگران فاصله‌ي ملت دولت هستند و ملت هم اگر راضي بود با تمام قوا شركت مي‌كرد. بد نيست برادران اصولگراي ما در اين همراهي كمي هم شك كنند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

الف ) لـطـفا بــــی رحــمـانـه نــقــد کــنــیــد!
ب ) آدرس ایمیل: aliasghar55@gmail.com