اما بر خلاف دور اول كه تقريبا سي درصد تهرانيهاي واجد شرايط شركت كردند، اگر حضور تهرانيها كه سياسيترين حوزهي انتخابيهي كشور است در دور دوم بالاي پنجاه يا شصت درصد باشد، ميتواند يك پيام سياسي خوبي داشته باشد كه اولا از اوضاع سياسي و اقتصادي كشور منظورم دولت آقاي احمدينژاد است، راضي هستند يا نه؟
البته در دور اول تهرانيها با شركت نكردن در انتخابات به نظرم اعتراض خود را اعلام كردند، اما اگر در دور دوم شركت بالايي داشته باشند در واقع به صورت ايجابي گفتهاند كه كدام رويكرد را براي ادارهي كشور بيشتر ميپسندند.
به هر حال مفسران شركت نكردن تهرانيها را به انواع مختلفي تفسير ميكنند، مثلا حاميان دولت ميگويند كه اكثريت شركتكنندگان به ما راي دادند كه حرف درستي است، اما اصلا به كساني كه راي ندادهاند اشارهاي نميكنند، از اين موضوع هم راضي هستند كه مخالفان اصلا در انتخابات شركت نميكنند، در واقع اگر مخالفانشان در انتخابات شركت كنند و بخواهند راه ديگري را رقم بزنند آنها ناراحت ميشوند وگرنه اصلا مخالفانشان بميرند هم مهم نيست، فقط اكثريت آنها كه شركت ميكنند، حتي اگر 100 هزار نفر هم باشند به آنها راي بدهند!

من در دور اول براي راي دادن از باكو به تهران آمدم، اما واقعيتش براي اين دور اصلن امكان شركت را ندارم، خيلي ناراحتم، يك ماشين بار از ابوظبي برايم ميآيد كه بايد خودم اينجا باشم، يك نفر فني براي تعمير دستگاهي از ايران به اينجا ميآيد كه بايد اينجا باشم، بعد از تعطيلات كمي سفارشهايم زياد شده و بايد بالاي سر توليد و فروش باشم، تهرانيها جاي من را خالي كنند، يعني حداقل چند صد هزار نفر از تهرانيهاي عزيز كه در دور اول راي نداده بودند به جاي من در انتخابات شركت كنند.
شركت نميكنيد؟ ببينيد در يك كشتي هستيم، اگر مجلسيان دربارهي مثلا بنزين تصميم بگيرند اثرش را روي همهي ما خواهد گذاشت، نميگويند كه اين قانون مخصوص آنهايي است كه راي دادهاند يا نه! شايد برخي از آنهايي كه راي ميآورند بتوانند از برخي كارهاي اشتباه دولت جلوگيري كنند.
حتا بيشتر از همه فكر ميكنم بحران رواني فعلي در ادارهي كشور كه بيشتر از همه ناشي از وضعيت اقتصادي است، ميتواند با راي بالاي مردم تهران سر و سامان پيدا كند. مثلن تصور كنيد كه پنج ميليون نفر در پايتخت در دور دوم به حاميان دولت راي بدهند، قطعا دولت تكليفش را ميداند كه چه كار كند. يا مثلن اگر پنج ميليون پايتخت نشين به كانديداهاي اصلاحطلبان در دور دوم راي بدهند دولت قطعا مجبور ميشود كه به سرعت در رويكردهاي اقتصادي و سياسي كنونياش تجديدنظر كند تا كشور از بحران فعلي نجات يابد. تصور كنيد كه الان آقاي حداد عادل كه احتمالا دوباره رييس مجلس ميشود در تهران تنها 870 راي آورده است، اگر تعداد بالايي از مردم تهران در انتخابات شركت كنند و كانديداهايي دو، سه يا چهار برابر او راي بياورند چه تاثيري ميتواند داشته باشد و چه پيامي خواهد داشت؟
درك ميكنم كه راي ندادن هم صدا دارد، اما راي دادن صدايش بلندتر از راي ندادن است كه هر تفسيري از آن ميتوان كرد. به هر حال من حضور كم تهرانيها مثل دور اول را باعث گرگيجهي مسوولان و آمدن به صحنهي پنج شش ميليون تهراني در دور دوم را راه حل بحران فعلي كشور ميدانم، بحراني كه يا مسكن، يا بنزين، يا برنامههاي اجتماعي يا سياستهاي حوزهي سياسياش بالاخره حداقل يكي از آنها روي زندگي هر كدام از ما تاثير ميگذارد.
اگر من به شخصه جزو كساني بودم كه راي نداده بودم و چنين پيشنهادي به من ميشد، اول از همه ميگفتم حالا شايد هم چنين روشي صداي خوبي داشته باشد اما از كجا معلوم كه يك دفعه اين همه شركت كنند و صدايي كه ميخواهيم را بدهد؟ خب اينجا نميشود منتظر ماند تا همه بيايند و از قبل ثبت نام كنند تا ببينيم آيا همه قبول ميكنند يا نه؟! هر كسي به اين نتيجه رسيد، يا علي بگه و جمعه به پاي صندوقها برود.
» حجتالاسلام انجوي نژاد:عقل ما را نمی توانید بایکوت کنید
پاسخحذفتهدیدات تلویحی حجاریان
پیرموذن:به ایران باز نخواهم گشت!
درد و دل دانش جعفری با شهروندی ها!
مانور تجمل و مرثیه ای برای فرهنگ انقلاب
» تجمع اعتراض آمیز جلوی روزنامه اعتمادملی
پاسخحذفتغییرات اساسی در تیم رسانه ای دولت
پاسخحذف