با كمتر كسي كه حشر و نشر داشتم دربارهي ضرورت انتخاب كانديداهاي اصلاحطلب در انتخابات رياست جمهوري اختلاف نظر داشتم، اما وقتي يك بار با دو نگهبان اداره همصحبت شدم فهميدم كه ته دل آنها چيست؟ فقط احمدينژاد بود، اميد به آينده با شعارهاي عدالتخواهانهي او.
آقا محمود احمدينژاد ديروز در قم گفت كه: «ائمهي اطهار(ع) ما همگي شهيد راه عدالت بودند و همهي آنها در راه عدالت شهيد شدند. من اينها را شنيده بودم، اما شنيدن با ديدن و لمس كردن تفاوت بسيار دارد. پيش از اين ميدانستم كه برپايي عدالت سختترين مرحلهي انقلاب اسلامي است. اما بايد اعتراف كنم كه آنچه ميبينم و آنچه تجربه ميكنم بسيار سنگينتر است».
خب، آن كساني كه به تو اميد بسته بودند چه گناهي كردهاند كه جناب عالي تازه فهميدهايد چقدر سخت است؟ حالا مرثيه خواني به چه درد اين جماعت ميخورد؟ مشكل آن بود كه به گفتهي خود، تنها «شنيده» بودي و شعار ميدادي، در حالي كه به اعتراف خودت «شنيدن با ديدن و لمس كردن تفاوت بسيار دارد».
در اين سخنراني از سوءاستفادههايي كه در مجوزها و انحصارات اقتصادي شده و باعث تشكيل شبكههاي انحصاري است سخن گفته، شبكههايي كه «آنقدر قدرتمندند كه حتي ميتوانند در مراجع تصميمگيري مصوباتي داشته باشند».
عمه جان بنده هم ميداند كه شبكههاي دلال مآب اقتصادي و سوءاستفادهچي از جمله قاچاقچيان سيگار وجود دارند، نياز به بازگويي آنچه مردم خود ميدانند نيست، اما اگر تازه كشف كرده كه واويلا.
«اواخر سال 85 ... خواستم كه موضوع افزايش قيمت مسكن را پيگيري كنند ... در روند تحقيقات برخي عوامل شروع به مقاومت كردند و تا امروز اين مقاومتها ادامه دارد، اما بالاخره ... گزارش اين تحقيقات ديروز (سهشنبه 27 فروردين 87) به دست من رسيد و در شوراي راهبردي ارائه شد و مشاهده كرديم كه تحليل روز اول ما حقيقت داشت».
آقاي رييس جمهور! شما كه شعارهاي انقلابي ميدهيد، تحقيقات دربارهي مسكن بايد از 85 تا 87 ادامه داشته باشد؟ چرا اين همه عجله؟ يكهو ميگذاشتيد آخر دوره نتيجهي تحقيقات را اعلام ميكرديد!
و دربارهي وزراي پيشنهادي اول و دوم و سوم براي وزارت نفت گفته كه آدمهاي حزب اللهي و ضد فساد بودهاند كه ميخواستند با فساد و مافيا در وزارت نفت مبارزه كنند! اما كساني مقاومت كردند و شما عقب نشستيد تا وزيري هامانه وزير شد (كه او هم سال گذشته كنار گذاشته شد).
خب، اولا با اين حرف در واقع گفته كه وزيري هامانه آن مشخصات را نداشته. خوش انصاف! او وزير خودت بود، نبايد اينطور خرابش كني. دوم اينكه مگر رييس جمهور انقلابي عقب ميكشد؟ تو كه در برابر «مافياي وزارت نفت»، عقب نشستي، چه بسا در مقاطع مهمتر عقب بنشيني يا كه نشستهاي و صدايش را درنياوردي؟
منم ميتوانم ادعا كنم كه در سال 83 گروهي تلاش كردند كه براي زمين زدن دولت اصلاحات، تورم را به 200 درصد برسانند اما با تلاش و مجاهدت شبانه روزي آقاي خاتمي و هيات دولت، تورم به 12 درصد «تنزل يافت»!
اين چه حرفي است كه به عنوان رييس جمهور مملكت ميگوييد تورم 70 درصد بوده و دولت شما آن را «به 18 درصد تنزل» دادهايد!
آقاي احمدينژاد گفته كه «در روز انتخابات در پاي صندوق راي يكي از خبرنگاران رسانههاي آنها در ميان فشار جمعيت به من نزديك شد و گفت اين انتخابات رفراندومي است كه نشان ميدهد مردم چقدر به سياستهاي دولت علاقه دارند. من به او گفتم اين جمعيت را ببين! ازدحام اين جمعيت نشان دهنده اين مساله است».
شما در تهران راي دادي، مردمي هم كه پاي صندوق آمده بودند و به آن خبرنگار آنها را نشان دادي، جزو همين يك ميليون و نهصد هزار نفري بودند كه در تهران از بين شش ميليون و پانصد هزار واجد شرايط در انتخابات شركت كرده بودند. از اين راي دهندگان، البته اكثريت آنها به طرفداران دولت راي دادند( راي آقاي حداد عادل راي اول تهران و صدر ليست اصولگرايان 820 هزار نفر بود ).
رييس جمهور هم مانند آن خبرنگار قبول كرده كه رفراندوم است، پس آن چهار ميليون و ششصد هزار نفر كه در انتخابات تهران شركت نكردند را چطور تحليل ميكنيد؟ موافق دولت بودند يا مخالف آن؟
گفته كه «دو مسووليت داريم؛ ساختن ايران و اصلاح وضعيت جهان». البته كه ما هم اين مسووليت را براي خود متصور هستم، اما تو اولي را انجام بده، دومي پيشكش!
محمود عزيز! بعد از از انتخابات چند بار آن نگهبانهاي اداره را ديدهام اما وقت نشد از آنها بپرسم الان چه برداشتي از عملكرد منتخبشان دارند، اما اگر اين بار آنها را ببينم ميپرسم و جوابشان را مينويسم، گه گاهي سر بزن تا اگر نوشتم آن را بخواني! اما دوست دارم حدس بزني نظرشان چيست؟
سلام... حرف حسابي نديديم! چه حرف حسابي زديد شما؟؟؟
پاسخحذف