1 - جاي همهي شما خالي، اوايل هفته دو روز رفته بودم جزيرهي كيش و تو اون دو روز چند ساعتي به جاي همهي شماها توي سواحل خليج فارس هميشه نيلگون قدم زدم. يك بار ديگه توي سال 73 خليج فارس رو از ساحل بندر ماهشهر ديده بودم. با اينكه خليج فارس از من كه بچهي نوشهر مازندران هستم و الان هم تهران زندگي ميكنم صدها كيلومتر فاصله داره، اما ما همه فرزندان ايرانيم و مادر خود را دوست داريم، چه خليج فارس باشد چه سيستان و بلوچستان، از تبريز تا مشهد و همه جاي ايران انگار شهر خودمه، باورتون نميشه كه چه حالي ميكردم با خليج فارس؛ پاچهي شلوارم را بالا زدم و چند ساعت توي آن راه رفتم، ...
2 - مسووليت توري كه ما باهاش رفته بوديم با چند تا از اعضاي بسيج دانشجويي دانشكدهي روابط بينالملل وزارت خارجه بود كه با واسطهي يكي از دوستان مطهره خانم، ما هم همراهشان رفتيم. تيپ يكي دو تا از بسيجيها تو كيش ديدني بود، شلوار جين، صورت تيغ زده، يكي هم ريش پرفسوري بدون سيبيل. نوع حركات و رفتارش هم در نوع خود جالب بود، اصلا به نظر نميرسيد كه عضو بسيج باشه، ميگفت كه شش ماه از سربازيش با رفتن به بسيج كم ميشود!
3 - فقط به خاطر همراهي مطهره خانم رفته بودم و همين راضي كننده بود وگرنه، كيش كه اينقدر ازش تعريف ميكنند هيچي نداره به غير از چند تا هتل و چند تا فروشگاه كه مسافران بيچاره بايد عين حمالها از اين يكي به اون يكي بروند و به قول خودشون سوغات بخرند؛ اما اين سوغات مال اونجا كه نيست، مال فرنگه! پاهام ديگه زق زق ميكرد، له و لورده شده بودم، خير سرم دو روز مرخصي گرفته بودم كه استراحت كنم. در كل خوب بود، اما به هيچ كس توصيه نميكنم كه به كيش بروند مگر اينكه همسر مهربانشان از آنها خواسته باشد!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
الف ) لـطـفا بــــی رحــمـانـه نــقــد کــنــیــد!
ب ) آدرس ایمیل: aliasghar55@gmail.com