۱۳۸۴ اسفند ۸, دوشنبه

تغيير ايدئولوژي!

دوستي برايم پيغامي گذاشت و من پاسخش دادم، امروز او پاسخ مجددي نوشته كه عينا آورده‌ام؛ چون اين دوست عزيز درباره‌ي مرتضي اصلاح‌چي هم ادعاهايي كرده، براي مرتضي پيغام گذاشته‌ام تا اگر خواست جوابي بدهد.
«علي اصغر جان! قربان نام باصفايت بروم. نام حقير خيلي ارزش آن را ندارد كه شما از آن باخبر شوي. مهم حرفي بود كه عرض كردم و خيلي ممنونم كه با سرعت و با احساس مسئوليت به آن پاسخ دادي.
من قصد رنجاندن خاطر شما را نداشتم . اگر هم از تعبير دست پرورده ناراحت شدي مرا ببخش. منظوري نداشتم . آقاي فاتح هم شخصيت محترمي است كه در اصول خودش پايمردي دارد و دست پرورده بودن ايشان هم خيلي چيز بدي نيست!
منظور بنده اين بود كه شما جوالدوز كه به ديگران مي‌زنيد يه نيمچه سوزني هم به خود فرود آوريد. بالاخره همه‌ي گروه ها و جريانات ممكن است اعوجاجاتي داشته باشند يا در مسير حركت يك جاهايي بلغزند و حتي اقدامات نامعقول داشته باشند.
اين دوستاني كه بحث عمليات استشهادي را مطرح مي كنند و در جاهاي مختلف برنامه مي‌گذارند ممكن است خام باشند يا اقدامات آنها از نظر ما داراي ايراد باشد اما اينقدر سركوفت زدن و تمسخر و تهاجم به آنها معلوم نيست درست باشد. الان شما خودتان در ايسنا چقدر از عمليات استشهادي فلسطيني‌ها و لبناني‌ها حمايت مي‌كنيد. البته كار درستي هم هست.
همين چند روز پيش بچه‌هاي انجمن تهران براي آقاي خالد مشعل جلسه خيلي خوبي گذاشتند و آن همه از ايشان و مقاومت فلسطين اعلام حمايت كردند. البته بقيه طيف هاي دانشجويي هم حضور داشتند. به راستي مگر همين خالد مشعل و حماس نبودند كه برنامه‌ي حركت استشهادي را در فلسطين ساماندهي مي‌كردند؟ مگر آمريكا و غرب به آنها تروريست نمي‌گفتند؟ در همين داخل كشور چقدر بعضي طيف‌ها جمهوري اسلامي را به خاطر حمايت از حماس سرزنش مي‌كردند؟ اما الان كه حماس در انتخابات پيروز شده بچه‌هاي انجمن تهران براي او برنامه بزرگداشت مي گيرند. به راستي اگر قبل از پيروزي حماس همين برنامه در دانشگاه تهران برگزار مي‌شد چقدر به انجمن گير مي‌دادند؟ چقدر از جانب حتي همفكران خودشان سرزنش مي‌شدند؟ نمي‌خواهم اين دوستان استشهادي داخل ايران را با حماس و ... مقايسه كنم كه تفاوت از زمين تا آسمان است. اما اين قدر حمله كردن و بلكه تمسخر آنها هم درست نيست. بويژه آنكه غير از يك ثبت نام خشك و خالي و چند برنامه‌ي تبليغي كار ديگري كه نكرده‌اند.
القصه، هدف آن بود كه شما به عنوان يك عزيزي كه در سلامت نفس و صداقتش ترديد ندارم متوجه اين نكته باشي كه خداي ناكرده در چرخش قلم انصاف را فراموش نكني.
در مورد سنجش دين و ايمان افراد هم بنده دستگاه تقوا سنج ندارم اما وقتي طرف فرياد مي‌زند كه انديشه‌ي ديني را قبول ندارد ديگر بنده نمي‌توانم بگويم انشاءالله گربه است! خواهش مي‌كنم يك سري به وبلاگ آقاي اصلاحچي عضو هيئت رئيسه شوراي تهران دفتر تحكيم كه ايسنا هم هر از چند گاهي با او مصاحبه مي‌كند بزنيد. ايشان صريحا اعلام كرده كه سوسياليسم را بر دين ترجيح مي‌دهد. بنده نمي‌گويم ايشان يا ديگراني چون ايشان نظرشان را نگويند يا حق اعتقاد به چيزي را ندارند اما اينكه دبير انجمن اسلامي (توجه كنيد انجمن اسلامي) دانشگاه علامه باشند و آن وقت انديشه‌ي ديني را قبول نداشته باشند خيلي نكته‌ي قابل تاملي است!
اين ديگر بحث تكثر ديدگاه و پلوراليسم و اين سنخ مباحث نيست، يك رفتار است كه به قول بچه‌هايي كه براي خود آقاي اصلاحچي كامنت گذاشته‌اند، نفاق است، مثل همان حركتي كه در بحث تغيير ايدئولوژي سازمان مجاهدين خلق اتفاق افتاد. آقاي عطري و افشاري را هم كه خود شما نوشتي و گفتي.
حال انصاف بده كه انتشار فرم استشهادي قابليت پرداختن و نگراني دارد يا رفتاري كه برخي اعضاي انجمن اسلامي و دفتر تحكيم دارند. والله اعلم بمافي الصدور.»

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

الف ) لـطـفا بــــی رحــمـانـه نــقــد کــنــیــد!
ب ) آدرس ایمیل: aliasghar55@gmail.com