برف هم نعمتي است كه از آن شمال نشينان تهران است. امروز عيد سعيد قربان و تعطيل بود؛ من و مطهره خانم هم به عادت مالوف براي ديد و بازديد و تبريك عيد به فاميل سر زديم؛ در چند نقطهي تهران. كمي بالاتر از فلكهي صادقيه، توي محلهي باغ فيض، برف چند سانتي نشسته و همچنان ميبارد، اما چند ساعت بعد آب ميشود و ارتفاع آن از دو سه سانت بيشتر نميشود.
بالاتر كه رفتيم، ارتفاع بيشتر و بيشتر ميشد، منطقهي ولنجك و بام تهران؛ اصلا انگار پيست اسكيه، تو پاركها بچهها و بزرگترها مشغول برف بازي بودند، دختر و پسرهاي به ظاهر با وضع اقتصادي خوب با هم بازي ميكردند، پسرها با ماشينهاي گرانقيمت در بخشهايي از خيابانها روي برف سر ميخورند، توي بعضي از سراشيبيها هم كه برف زيادي جمع شده يه مشت آدم رو ميديديم كه با لاستيك و كيسه و هر چي ميتوانستند سر ميخوردند. اسكي به دستها و ماشينهايي كه چوب اسكي حمل ميكردند را هم زياد ميشد ديد كه در راه رفتن يا آمدن از توچال بودند و خلاصه در بالا بالاها همه با برف حالي ميكردند و خوش ميگذراندند.
وقتي رفتيم به خيابان هاشمي كه از ميدان جمهوري پايينتر است، كمي باران ميباريد. به محسن كه بچهاي حدود 10 ساله است گفتم برف بازي كردي؟، گفت اينجا كه برف نيامده! نميدانم اصلا او تا آخر زمستان برف ميبيند يا نه؛ فقط بايد دود تهران مال او باشد؟
پايينتر نرفتيم، نميدانم آيا پايينتر اين حداقل باران ميبارد يا فقط نصيبشان سيلهاي ناشي از برف و باران است؟
راستي؛ خوشا به سعادت آنهايي كه امروز در حج بودند؛ كنار خانهي خدا. مطهره خانم توي تيرماه عمره رفته بود و خيلي حال كرده بود؛ دوست دارد كه سال آينده هم برود؛ نميدانم آيا امكان اقتصادي آن را داشته باشيم. البته ميگويند كه تا نروي نميتوان معنويت آن را درك كرد، پس براي همه آرزو ميكنم كه اگر تمايلي داشتند امكانش فراهم شود و يا به قول معروف «بطلبد».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
الف ) لـطـفا بــــی رحــمـانـه نــقــد کــنــیــد!
ب ) آدرس ایمیل: aliasghar55@gmail.com