واكنشها به اظهارات و عقايد آقاي مصباح ادامه دارد. امروز آقای غرویان با تلویزیون هما مصاحبه کرد و الحق که حرفهایش را منطقی مطرح میکرد، و من همچنان در حسرت يك واكنش منطقي از سوي اصلاحطلبان! به اين موضوع هستم نه واكنشي احساساتي.
مصاحبهي آقاي كروبي با شرق هم كه گفته ميشد خيلي مهم باشه، به نظرم بسيار ضعيف بود. ايشان بيشتر از اينكه از با سند و مدرك به نقض حرفهاي مصباح بپردازد، در واقع نظرات خود را دربارهي خود شخص مصباح گفت كه من نميفهمم چه ربطي دارد. حتي برخي از پاسخهايش تاييد حرفهاي مصباح و غرويان است مثلا «نظام شاهنشاهى از نظر امام مشروع نبود ولو آنكه اكثريت آن را مشروع بدانند». از اين که بگذريم وقتي خواندم كه خواستار برخورد با مصباح شده خيلي ناراحت شدم، اين ديگه آخرشه: «در اين مورد كه كسى آمده و اينگونه از امام حرمت شكني مي كند، قداست امام را زير سئوال مى برند، هيچ برخوردى صورت نمى گيرد؟ آيا زير سئوال بردن امام و ولايت فقيه جايز است؟».
ديدم چند نفر از اصلاحطلبان از جمله كروبي و تاجزاده خواستهاند كه مقام رهبري وارد بحث در اين باره شود، چند جمله از ايشان يافتهام؛
خرداد 71 : مشروعيت مجلس به رعايت احكام الهى است، و در نظام اسلامى همهى اركان و اجزاء نظام، چنيناند.
خرداد 78 : هيچ كس در نظام اسلامى نبايد مردم، رأى مردم و خواست مردم را انكار كند. حالا بعضى، رأى مردم را پايه مشروعيت مىدانند؛ لااقل پايه اِعمال مشروعيت است. بدون آراءِ مردم، بدون حضور مردم و بدون تحقّق خواست مردم، خيمه نظام اسلامى، سرِ پا نمىشود و نمىماند. البته مردم، مسلمانند و اين اراده و خواست مردم، در چارچوپ قوانين و احكام اسلامى است.
بهمن 82: در اين كشور و در اين نظام، اسلام با جمهوريت همراه است. جمهوريتِ ما از اسلام گرفته شده و اسلامِ ما اجازه نمىدهد در اين كشور مردمسالارى نباشد. ما نخواستيم جمهوريت را از كسى ياد بگيريم؛ اسلام اين را به ما تعليم داد و املاء كرد. اين ملت، متمسّك به اسلام و معتقد به جمهوريت است. در ذهن اين ملت و در اين نظام، خدا و مردم در طول هم قرار دارند و خداى متعال اين توفيق را داده است كه مردم اين راه را طى كنند.
بهمن 83 : هر دولتى در ايران اسلامى كه به مردم خود تكيه نداشته باشد، مشروع نيست.
اردیبهشت 84 : حضور مردم در انتخابات وسیله ای برای تجلی مشروعیت، نموداری از اقتدار کشور و ملت و باعث مستحکم شدن نظام اجرایی است
مرداد 84 : از طرف كسانى سعى شده كه بين جمهوريت نظام و اسلاميت، رقابتى به وجود بياورند. يكجا بعضىها بگويند روى اسلاميت تكيه شد، جمهوريت تضعيف شد؛ يك عده هم بگويند روى جمهوريت تكيه شد، اسلاميت تضعيف شد. اينطورى نيست. در كشور ما جمهوريت از اسلاميت جدا نيست ... جمهوريت - يعنى مردمسالارى به معناى واقعى كلمه - در اين كشور همواره با اعتقاد به اسلام و حركت در جهت اسلام همراه است
خواندن اين جمله از مصباح در سال 79 نيز خالي از لطف نيست: «كسانى فكر می كنند جمهورى اسلامى دو چيز مركب است، يعنى جمهوريت و اسلاميت، ... برخى آنقدر گستاخ شده اند كه گفته اند اگر جمهوريت با اسلاميت تضاد پيدا كند، جمهوريت مقدم است. اينها در بهترين تعبير، متأسفانه اسلام را نشناخته اند. حكومت اسلامى، نظام اسلامى و جمهورى اسلامى قالب هايى هستند كه اسلام در آنها جلوه مى كند.»
داشتم اظهارات مخالفان غرويان و مصباح را ميخواندم كه به دو جمله از قول امام خميني برخوردم كه برايم جالب بود. 1 - بيانيهي دفتر جمعيت زنان جمهوري اسلامي ايران به نقل از امام: «در جمهوري اسلامي جز در مواردي نادر كه اسلام و حيثيت نظام در خطر باشد، آن هم با تشخيص موضوع از طرف كارشناسان دانا، هيچ كس نميتواند راي خود را بر ديگري تحميل كند و خدا آن روز را هم نياورد.» 2 - امام در سخنراني به تاريخ 25/8/60 فرمودهاند: «حفظ جمهوري اسلامي از حفظ يك نفر ولو امام عصر باشد اهميتش بيشتر است.»
معتقدم با ادامه ی این بحث ها قطعا دیدگاه ها شفاف می شود و شبهات بسیاری که در این سال ها وجود داشته اما علنی نمی شد شاید رفع شوند. همین جملات و آنهایی که در یادداشت قبلی ام در این باره با عنوان «احسنت به آقای غرویان» نقل کرده بودم نشان از تناقضاتی دارد که باید به بحث گذاشته شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
الف ) لـطـفا بــــی رحــمـانـه نــقــد کــنــیــد!
ب ) آدرس ایمیل: aliasghar55@gmail.com