امروز هواپيماي ديگری سقوط كرد و 12 نفر كشته شدند. هر چه فكر كردم كه سقوط پي در پي هواپيما در كشوري مثل ما كه تعداد پروازهايش به نسبت بسيار كم است چه دليلي دارد و مقصر آن چه كسي است، به جوابي نرسيدم الا اينكه خودم را مقصر ديدم.
خبرنگارم اما حتي نتوانستم دين دوستان از دست رفتهام در حادثهي سي130 را كه پيگيري وقوع آن حادثه بود ادا كنم؛ به خدا رويم نميشد اين را بگويم اما نميتوانستم هم اعتراف نكنم.
اگر من و ديگر دوستان خبرنگارم كه شايد اكنون به حق به مثابه عناصري بي خاصيت از طرف مردم تصور ميشويم، تنها به رسالت خودمان آگاه ميبوديم چقدر خوب بود، ...
واقعيت اين است كه ما جماعت خبرنگار الان چشم جامعه نيستيم، نميدانم چه هستيم اما هر چه باشيم آن كه بايد، نيستيم!
روند توسعهي ايران خيلي به ما اصحاب رسانهها بستگي دارد، اما نه به ماي كنوني، ماي متحول شده كه خوب ببيند و بنمايد.
من احساس شرم ميكنم، در مقابل همهي مردم، وطن، دين، فرهنگ و تمدنم، بايد به خود بياييم؛ و اول از همه اين را به خودم ميگويم.
يادداشتهاي مرتبط:
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
الف ) لـطـفا بــــی رحــمـانـه نــقــد کــنــیــد!
ب ) آدرس ایمیل: aliasghar55@gmail.com