۱۳۸۶ اردیبهشت ۱۰, دوشنبه

پلي‌تكنيك، كار انجمن و بسيج نبود

با شناختي كه من از فعاليت‌هاي دانشجويي دارم، معتقدم انتشار نشرياتي كه در دانشگاه امير كبير يا همان پلي تكنيك تهران شر شد، قطعا از بيرون دانشگاه هدايت شده بود، نه بچه‌هاي انجمن اسلامي دانشجويان و نه اعضاي بسيج دانشجويي آن دانشگاه اهل چنين كاري نيستند، هر چند هر دو طرفشان به راديكال‌ترين روش‌ها دست مي‌زنند اما اين كار آنها نبوده।


همان جرياني كه در سال 80 بدنه‌ي تحكيم را دو نيم كرد، همان مركزي كه در اين سال‌ها در انجمن‌هاي اسلامي تفرقه انداخت و آنها را چند تكه كرد و تمام تلاشش را براي راديكال كردن آنها به كار برد، همان مركز امروز آن نشريات را به صورت جعلي منتشر كرد تا شرش گردن دو طرف را بگيرد و هر كدامشان طرف مقابل را مقصر بداند و به جان هم بيافتند।

(سنگ فرش ايچري شهر، شهر قديمي باكو)


بر جوانان حرجي نيست كه احساساتي نشوند و دانشگاه را به هم نريزند، آن هم در دانشگاه امير كبير، آن هم در شرايطي كه از لحاظات اول همان دست‌هاي محرك بيرون دانشگاه موضوع را رسانه‌يي مي‌كنند و هم رسانه‌هاي خبري ديگري كه بدشان نمي‌آيد از آب گل آلود براي خود ماهي بگيرند، حالا همه‌ي نگاه‌ها به ابراز احساسات دانشجويان جوان است كه حركتي «اين وري» يا «آن وري» كنند، شايد اگر آدمي 50 ساله هم باشد احساساتي شود چه برسد به جوان 18 يا 20 ساله।


در هر حال برخي پلي تكنيك را خاكريز اصلي دشمن خود مي‌دانند، چه اين طرفي‌ها و چه آن طرفي‌ها؛ براي همين بيشترين فشارها را دانشجويان بي گناه پلي تكنيك تحمل مي‌كنند، هزينه‌اش را هم همين دانشجويان بيچاره مي‌پردازند। شايد باورش سخت باشد ولي براي بعضي دستگاه‌ها و سيستم‌ها به راه انداختن فتنه‌يي مثل انتشار همين نشريات، واقعا مثل آب خوردن است، حورتي مي‌كشند بالا و بقيه‌ي سناريو را اجرا مي‌كنند.

(با چند دوست در بخشي از كارخانه، باكو)

ديروز جملاتي از آقاي محمديان كه نماينده‌ي رهبري در دانشگاه‌هاست خواندم، به نظرم آن هوشمندي نماينده‌ي قبلي را ندارد؛ شايد نمي‌داند كه با چه كساني بايد كار كند، دانشجويان جوان حساس و پر جنب و جوشي كه حتي اگر تصور كني عملي را اشتباه انجام مي‌دهند، بايد با صبر و تحمل راه گفت و گو را با آنها باز كني، اما ببينيد چطور بخشي از دانشجويان را كساني خوانده كه به قول او اهداف نظام سلطه را ترجمه مي‌كنند! بخوانيد «... و از سوي ديگر نيز چيزي كه نظام سلطه به آن دلبسته است عرصه‌هاي فكري و دانشگاهي است؛ البته جمع كوچكي از دانشجويان به دليل كم‌اطلاعي و گاهي به طمع خوب جلوه كردن در نظام سلطه سخنان و اهداف آنها را ترجمه و بومي‌سازي مي‌كنند و اعتقادات مردم را ناديده مي‌گيرند و بر زحمات اين ملت براي بازگشت به هويت خود و اعتلاي آن بي‌اعتنايي كرده و به عنوان نماينده‌اي از قشر دانشگاه صحبت مي‌كنند ...»।


آيا ايشان اگر پسر يا دخترش هم به قول خودش «به دليل كم آگاهي»، كاري را بكند اين چنين جمله‌اي مي‌گويد كه جوان برعكس تحريك شود و لج كند يا با او صحبت مي‌كند و تلاشش را براي نزديك‌تر شدن به او صرف مي‌كند؟ آقاي محمديان را به كمي مدارا با دانشجوياني توصيه مي‌كنم كه اتفاقا از چنين حرف‌هايي بيشتر حساس شده‌اند و گاهي به لج‌بازي مي‌افتند।

(فرش فروشي در ايچري شهر، شهر قديم باكو)


امشب كه مي‌داند چند دانشجوي اميركبير خواب ندارند و در چه تشويشي هستند، چند تايشان را فردا به دانشگاه راه نمي‌دهند يا مي‌دهند، آيا دادگاهي و بازداشت هم مي‌شوند؟! اما آن طرف در بيرون دانشگاه، بازي‌گردان در فكر خودش است و به دانشجويان فكر نمي‌كند، هدف وسيله را برايش توجيه مي‌كند، به همين راحتي.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

الف ) لـطـفا بــــی رحــمـانـه نــقــد کــنــیــد!
ب ) آدرس ایمیل: aliasghar55@gmail.com