۱۳۸۶ فروردین ۱۵, چهارشنبه

سبزه‌ي روي قبرها

امروز بعدازظهر با كارگران كارخانه رفتيم به يكي از مناطق اطراف باكو به نام بالاخاني؛ دختر 27 ساله‌ي مصطفي يا «مصطفي معلم» كه از كارگران كارخانه است سه روز پيش فوت كرد، بنده‌ي خدا دخترك بيمار بود و در هفته‌ي گذشته بيماري‌اش يكهو پيشرفت كرد و به رحمت خدا پيوست، خدابيامرز يك پسر دوساله داشت.
مصطفي بيچاره كمرش شكسته، اين همه سال زحمت بكشي براي بچه‌هايت، بزرگشان كني بعد اينطور از دست بروند. خدا به او صبر بدهد، واقعا داغ جوان فراموش نشدني است، عموي 24 ساله‌ام در سال 57 فوت كرد، هنوز براي مادربزرگم و پدرم و برادران و خواهرانش انگار همين ديروز فوت كرده. خدا رفتگان همه را بيامرزه.

ما كه رفتيم كنار قبرستان منتظر شديم، بيشتر از صد مرد آمدند، رفتيم سر خاك مرحومه، مصطفي خيلي شكسته شده بود، حدود 20 دقيقه ايستاديم و قاري قرآن خواند و فاتحه خوانديم. بعد همگي راه افتاديم و تا منزل مصطفي پياده رفتيم، آنجا به نوبت به او تسليت گفتيم و جدا شديم.

وقتي در قبرستان منتظر بوديم من با يكي از بچه‌ها در داخل قبرستان گشتي زدم، قبرستان تقريبا جديد بود، قديمي‌ترين قبرها مربوط به سال 1976 بود (سال تولد من!)، در فرهنگ آنها تخته سنگي بالاي قبرها ايستاده قرار مي‌دهند و روي آن به غير از مشخصات متوفي، معمولا تصوير او نيز حك شده است، بيشترشان اينطور بود.
روي چند تا از مقبره‌ها هم با رسم الخط عربي نام متوفي نوشته شده بود اما معمولا نوشته‌ها با رسم الخط لاتين بودند. روي خيلي از مقبره‌ها سبزه‌ي نوروز هم ديدم گذاشته بودند.

حاشيه : امروز هم چند نفر از شهروندان باكو به شوخي و جدي مي‌گفتند ششم ماه آمريكا حمله مي‌كنه، نظرت چيه، اين يارو احمدي‌نژاد چي ميگه؟!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

الف ) لـطـفا بــــی رحــمـانـه نــقــد کــنــیــد!
ب ) آدرس ایمیل: aliasghar55@gmail.com