روز چهارم فروردين كه تهران بودم از مغازهي سر كوچهي منزل پدري مطهره خانم در خيابان خوش، تخم مرغ را دانهيي 120 تومان خريده بودم. وقتي از آن فروشنده پرسيدم براي چي اين قيمت، خجالت كشيد و گفت والله رويم نميشود به مردم با اين قيمت بفروشم، قبل از عيد 80 تومان ميفروختيم، چند روز پيش كه برايمان بار آوردند قيمت خيلي بالا رفته و تازه گفته دفعهي ديگه كه بيايم احتمالا دانهيي 150 تومان خواهد شد.
الان تخم مرغ شده دانهيي 120 تومان، يك وقتي در زمان جنگ گوشت شده بود كيلويي 120 تومان؛ داد مردم درآمده بود. البته شنيدم كه قيمت جهاني خوراك طيور چند ماهي است كه بالا رفته، بالاخره هزينهها بالا ميرود قبول اما آنها كه ادعا ميكنند ال ميكنيم و بل ميكنيم بايد جواب بدهند كه چطور اوضاع اينقدر بلبشوست؟ آن از گوجه فرنگي و حالا اين هم از تخم مرغ!
همين آقاي «سيدنظامالدين سجادي» معاون امور دام وزارت جهادكشاورزي، 20 اسفندماه رسما گفته بود كه اندازهي ذخاير گوشت مرغ و تخم مرغ بيش از نياز مصرف كشور در اسفند ماه و به ويژه شب عيد است؛ لطفا همه به اين حرف بخنديد و اين جملهاش را هم بخوانيد كه گفته بود: «شبكهي توزيع موظف است هر كيلوگرم تخم مرغ را به قيمت ۹هزار و ۵۰۰ريال در اختيار مصرفكنندگان قرار دهد». به عبارتي ميشود تقريبا دانهيي 76 تومان، دوباره بخنديد كمي و گريه كنيد به حال مردم ضعيف.
نميدانم ميدانيد يا نه كه تعزیراتی شدن قیمت مرغ و تخم مرغ اصلا خلاف قانون است و اگر دولت بخواهد چنین کاری كند باید قبلش مصوبهي هیأت وزیران 19/8/77 را لغو کند و با قانون جدیدی اقدام به تعزیراتی کردن قیمت مرغ و تخم مرغ کند. براساس این مصوبه دولت نمیتواند برای بخشی که به آن ارز تزریق نمیکند قیمتهای تعزیراتی تعیین کند. با این حال دولت امسال قمیت تخممرغ را به صورت تعزیراتی تعیین کرد و نتيجهاش هم همين شد كه شد؛ هرج و مرج و فشار به مردم مستضعف.
يادش به خير، تا سالهاي 70 و 71 مرغ و خروس و اردك و بوقلمون تو حياط خانهي پدريام موج ميزد، هيچ وقت تخم مرغ نميخريديم براي همين كاري به قيمت مرغ و تخم مرغ نداشتيم. اين عكس بالا هم اتاقي خراب شده است كه زماني لانهي مرغها بود؛ عكس مربوط به 10 روز پيش است كه نوشهر بودم.
«ما قينجر هم رفتهايم، ديديم آنجا يومورتا مياندازيم چه ميشود؟ پخته ميشود.»
حاشيه: چند دقيقه پيش تاكسي سوار شدم، راننده گفت تركي، منظورش اين بود كه اهل تركيه هستي، گفتم نه، ايرانيم، گفت آمريكا قراره ششم آوريل به ايران حمله كنه، آره؟ گفتم نه بابا، جدي نگير، ايران كه عراق نيست، ايران كه كوچك نيست، همهي حرفهاي من را تاييد كرد، گفت كه اما آمريكا زور دارد و پول و اسلحه براي همين هم هر كاري بخواهد ميكند، گفتم ولي ما نميخواهيم هر چه آمريكا ميگويد بگوييم چشم، راننده گفت ميفهمم، ميخواهيد مستقل بمانيد مانند ما كه ميخواستيم از روسيه مستقل باشيم و شديم. آخرش هم گفت كه مردم جمهوري آذربايجان با مردم ايران دوست هستند، من هم جملهاي از «الهام علياف» رييسجمهورشان نقل كردم كه در ديدار احمدينژاد گفته بود ما يك ملتيم و دو دولت. به هر حال خواستم بگويم اينجا مردم در جريان تهديدات آمريكا عليه ايران هستند و واقعا از زورگويي امريكا همه بيزارند، فرق اين است كه بعضيها ميگويند ميتوانيم و بعضي از ترس ميگويند نبايد ريسك كنيم!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
الف ) لـطـفا بــــی رحــمـانـه نــقــد کــنــیــد!
ب ) آدرس ایمیل: aliasghar55@gmail.com