عید همه مبارک. انشالله سال دیگر به حج مشرف شوید. دیشب یکی از دوستان تماس گرفت و گفت برای نماز عید به حسینیه ارشاد برویم. صبح با هم صبحانه خوردیم و برای ساعت نه خودمان را به حسینیه رساندیم. در خیابان های اطراف پلیس زیاد بود، کلاه کج و با باتوم. البته انگار دیگر باید به بودن آنها برای همیشه عادت کنیم، هر روز به یک بهانه؛ روزی مبارزه با اشرار، روز دیگر تحت عنوان برخورد با بدحجابی (همان امنیت اجتماعی)، امروز هم حل مشکل ترافیک (انظباط اجتماعی)! البته من تا آنجایی که می بینم، نه وضعیت حجاب تغییر کرده و نه ترافیک. بماند که شاهد ترافیک توی قضیه ی سردار زارعی بودیم! بگذریم.
بالاخره، رسیدیم جلوی حسینیه، هیچ کسی نبود. کریم گفت شاید برگزار نمی شود، گفتم نه، شاید ما دیر رسیدیم و همه داخل هستند. رفتیم جلوتر، سر کوچه ی کناری که مسجد قبا در آن است. آقای مهندس توسلی و یک نفر دیگر ایستاده بودند، آن طرف تر هم آقای بسته نگار، خانم طالقانی و سه چهار نفر دیگر. 30 متر بالاتر ماشین را پارک کردیم و رفتیم بپرسیم داستان چیست؟ بعد از سلام علیک و تبریک عید، آقای توسلی گفت که دیروز به حسینیه گفته اند که نباید مراسم برگزار شود.
برگزار کننده، انجمن اسلامی مهندسین بود و قرار بود که آقای نماز را آقای ثقفی بخواند. اما ساعت هشت، در دانشگاه تهران آقای هاشمی رفسنجانی نماز عید را خوانده بود.
به هر حال، چند نفر دیگر هم آمدند و همگی از لغو برگزاری نماز ناراحت بودند؛ حالا در این بین، ماموران با لباس نیروی انتظامی هم که تعدادشان کاملا مشهود بود، به همین چند نفری که ایستاده بودند و با هم حرف می زدند تذکر می دادند که در این محل توقف نکنند. بالاخره باید بتوان در جاهای دیگر هم نماز خواند یا نه؟ یعنی در کشور اسلامی ما تنها باید در یک نقطه که یک ستاد دولتی آن را مشخص می کند نماز اقامه شود؟ این عدالت اسلامی به دور است. بلکه تعدای از مردمی که به خاطر عملکرد بعضی از آقایان از دین زده شده اند، به ویژه جوانان، جذب افکاری متفاوت بشوند و در دل دیگران نیافتند. اگر در این سالها با روشنفکران دینی این گونه برخورد نمی شد، قطعا گروه های مارکسیستی این طور در دانشگاه ها شکل نمی گرفت.
از آقای هاشمی که رییس مجلس خبرگان است انتظار می رود کمی به این مساله بپردازد و کمک کند تا زمینه ای فراهم شود که فضا برای روشنفکران دینی باز باشد. باید قبول کرد که همه دلشان نمی خواند برداشت فلانی را از اسلام بشنوند، قبل از انقلاب که این زمینه ها فراهم تر بود؛ آیا این خجالت ندارد؟ چرا وقتی برگزاری مراسم اسلامی در حسینیه ی ارشاد خواهان دارد، جلویش را بگیریم؟ فکر می کنید آنهایی که می خواستند به حسینیه ی ارشاد بروند، همگی به دانشگاه تهران رفته اند؟
یکی به آقای هاشمی پیغام بدهد که اگر اصلاح طلبان در انتخابات خبرگان به شما رای دادند، انتظاراتی هم به عنوان موکل از شما دارند: کمی از دولتی شدن برگزاری مراسم های مذهبی بکاهیم و آنها را مردمی کنیم تا نفوذشان بیشتر شود.
« تبلیغ خلیج العربی در باکو »
*سلام؛
پاسخحذفسایتتان را دیدیم. إنشاءالله هر روز بهتر از دیروز باشید و بتوانید در راه خدمت به مکتب اهلبیت قدم بردارید.
در ضمن اگر دلتان خواست و وقت داشتید یک سری هم به وبلاک "استاذنا" بزنید و از نظراتتان ما را بهرهمند سازید. اگر دیدید که "استاذنا" حرفی برای گفتن دارد و میتواند در خدمت به مکتب مفید باشد آن را لینک بدهید. متشکرم.
فعلاً شما میتوانید در "استاذنا" مطالب ذیل را مشاهده بفرمایید:
1- "جواب به شبهات مطرح شده توسط دکتر یوسف القرضاوی" در شش جلسه توسط حضرت آیت الله حاج شیخ جواد مروی (حفظه الله تعالی)(حتماً بخوانید.)
2- "اسکاتولوژی یا غایت شناسی در ادیان". که به بحث فرهنگ موعودگرایی در ادیان الهی و غیر الهی میپردازد.
3- نکتههایی از محضر حضرت استاد
4- بازگشتگان از وهابیت (1- حسن بن فرحان المالکی؛ 2- شیخ عبدالله القصیمی)
5- اثبات وجوب وجود امام معصوم در هر زمان از قرآن کریم
6- مهدویت در قرآن و در صحیحین
7- ...
8- آدرس ما: www.ostazona.blogfa.com