۱۳۸۷ آذر ۱۵, جمعه

کنگره ای سرزنده

حسین آقای شریعتمداری احتمالا هنوز ما را ورشکستگان سیاسی می خواند. اما دیروز و امروز یازدهمین کنگره ی جبهه ی مشارکت به نحو احسن برگزار شد. گزارش هایش را خبرگزاری ها منتشر کرده اند و روزنامه ها هم فردا می نویسند؛ حسین آقا هم که حتما در آنجا خبرچین دارد و متوجه شده که کنگره ی یازدهم از کنگره های گذشته سرزنده تر بود. و البته همزمان جشن دهمین سالگرد تاسیس حزب هم بود. اگر به قول آقا رضا خاتمی، دبیرکل پیشین حزب، حزب ما در زمان بر عرصه ی قدرت بودن یا به عبارتی روی پر قو زاده شد، اما حداقل سه و نیم سال است که کاملا از ساختار قدرت دولتی بیرون آمده ایم.

واقعا انگیزه ی بچه ها برای کار کردن در این شرایط، فوق العاده است. من چنین انگیزه ای را تنها در بچه های دانشجو سراغ دارن و بس. البته منکر اشکالات نیستیم، هم آقای جلایی پور امروز به خوبی به بخش هایی از آن اشاره کردند و هم عزیز ما آقای حجاریان چند تا از آنها را مطرح کرد تا روی آنها بیشتر کار کنیم. مراسم افتتاحیه هم خیلی خوب و آبرومندانه برگزار شد. اعضا از سراسر کشور آمده بودند و همچنین اعضایی از احزاب دیگر و تعدادی از شخصیت ها، و میهمانان ویژه ای مثل آقای خاتمی و آقا یاسر خمینی. آقای میردامادی که مجددا دبیرکل شده اند، در مراسم افتتاحیه سخنرانی مهمی داشت که متن کاملش در سایت نوروز منتشر شده اما فکر نمی کنم در هیچ خبرگزاری یا روزنامه ای منتشر شود.

در مراسم اختتامیه هم آقای دبیرکل اعلام کرد که دیگر منتظر اعلام نظر آقای خاتمی نمی مانیم، ایشان رسما بعنوان نامزد حزب برگزیده شده است. هر چند قطعا ما به دنبال ائتلاف اصلاح طلبان هستیم و معتقدیم که بعد از فعالیتی مقدماتی، باید ببینیم کدام کاندیدای اصلاح طلب در بین مردم از مقبولیت بیشتر برخوردار است، اگر دیگری باشد من از کاندیدای خود می گذریم. اما احتمال قریب به یقین، خاتمی خواهد بود. البته قطعا برای شرکت در انتخابات پیش شرط داریم، باید سلامت آن تضمین شود، اگر نشود مثل مجلس هفتم خواهد بود، شوخی هم نداریم. به هر حال، کنگره ی خوبی بود و همه با انگیزه ی مضاعف به شهرهای خود برگشتند.

سال 77 وقتی مشارکت تاسیس شد به دنبال عضویت در آن بودم. آن زمان هنوز در گرگان درس می خواندم. در آن سال و سال بعدش چند باری به ساری و تهران به دفتر جبهه رفتم تا مقدمات عضویت را فراهم کنم اما منتهی به این شد که به ایسنا رفتم. در سالهایی که در ایسنا بودم، چون شائبه ای به وجود نیاید از عضویت رسمی خودداری کردم.

اما چرا اصلا باید در یک حزب عضو شد؟ مگر احمدی نژاد عضو هست؟ نه، اما وقتی فردا برود به کناری، نمی شود یقه ی هیچ کسی را گرفت و گفت چرا فلان کار را کردی و چرا بهمان کار را نکردی؟ حتی اگر کار مثبتی هم کرده باشد آن را نمی تواند در جایی ذخیره کند. اما ببینید چون خاتمی عضو یک حزب اصلاح طلب بود و ما در مشارکت هم او را محور اصلاحات می دانستیم، الان که سه سال و نیم است دوران او تمام شده می شود یقه ی ما را گرفت، مثل همین آقای شریعتمداری و دیگر اصولگرایان، که در آن هشت سال چرا فلان کار را نکردید و چرا بهمان کار را کردید؟ ما هم مجبوریم پاسخ بدهیم. از آن طرف، عملکرد مثبت او هم به صندوق ما ریخته شده و در خاطر مردم هست.

دیروز مطهره خانم می خواست برود به دفتر خانم ابتکار برای مصاحبه؛ من هم همراهش رفتم. بعد از مصاحبه که بخشی اش درباره ی انتقاد کردن جنبش دانشجویی بود، من یک سوال غیر مصاحبه پرسیدم: «چرا تا به حال عضو هیچ حزبی نشده اید؟». البته خانم ابتکار از اعضای موسس جبهه ی مشارکت بوده اما من انتظار دارم چنین شخصیت هایی با عضویت سمبولیک در احزاب، باعث شوند مردم یاد بگیرند که باید این طوری متشکل شوند.

دوستان! اگر عضو حزبی نیستید، عضو شوید، فرقی نمی کند کدام یکی، ببینید به کدام از نظر فکری نزدیک تر هستید؟ مشارکت، موتلفه یا دیگران؟ اگر هم عضو هستید، حتما حق عضویت بپردازید و وظایف حزبی را هم خوب انجام دهید. خدا بیامرزد شهید بهشتی را؛ درباره ی اخلاق کار حزبی و رفتار اخلاقی در درون یک حزب درس های خیلی خوبی بر جای گذاشت که پیشنهاد می کنم حتما مطالعه کنید.

حاشیه ی مهم:
ببخشید این یادداشت طولانی شد. اما مجبورم در اینجا یادی کنم از حسن قریب و اسمائیل عمرانی، همراه های خوبم در ایسنا که در فاجعه ی سقوط هواپیمای سی 130 کشته شدند. حسن مازندرانی بود، مثل من که خانواده هایمان در شهرستان بودند، برای همین یک حس نزدیکی خاصی داشتیم و گه گاهی مازنی گپ می زدیم. خیلی پاک و ساده بود. حتی روز قبلش به شوخی درباره ی آن سفر به حسن گفته بودم حاضرم به جای خبرنگار با او بروم؛ البته چون کار داشتم نمی توانستم. اسمائیل را برای اولین بار شب قبل از آن سفر لعنتی دیدم؛ از آقای حسن زاده خواسته بودم یکی از خبرنگاران افتخاری را بفرستد به دانشکده ی فنی دانشگاه تهران که یک میزگرد را پوشش خبری بدهد. شب که داشتم به خانه می رفتم، با اسمائیل آشنا شدم که داشت خبر را پیاده می کرد. مطهره عجله داشت و اصرار می کرد زود باش! گفتم چند دقیقه صبر کن، چون اسمائیل از من سوال پرسیده بود و اینقدر شیرین بود که نشستم با او درباره ی تنظیم خبر کار کردم و کمی صحبت کردیم. من رفتم و او گفت که می نشیند تا تمام شود چون باید فردا صبح زود به سفر برود. صبح حسن و اسمائیل رفتند و جنازه هایشان برگشت. ای وای. معلوم هم نشد که چرا آن پرواز با وجودی که هواپیما اشکال فنی داشت، انجام شد؟ نمی دانم پرونده به کجا رسید؟ الحمدالله دیگر خبرگزاری ها و روزنامه ها و تلویزیون پیگیر ماجرا نیستند! آه ...

۵ نظر:

  1. عید قربان شما مبارک. یاد شهدای هواپیمای کذایی به خیر.چه کسانی در آن پرواز بودند و نیستند. اما درباره حزب...قبول کنیم ما برای حزب های متعدد تربیت نشده ایم و مفهوم حزب هنوز برای بسیاری از کسانی که به سیاست دچارند روشن نیست.

    پاسخحذف
  2. آرگون عزیز. حرفت را قبول دارم. و به همان دلایلی که نوشته ام، همین جا از تو دعوت می کنم به عضویت یکی از احزاب در بیایی

    پاسخحذف
  3. پژو پارسم خود به خود آتش گرفت ، مردم ما را نجات دادند

    پایگاه اطلاع رسانی صنعت خودرو(کارنا):شهروندی که خودروی پژو پارسش به علت نقص فنی آتش گرفته در نامه ای الکترونیکی به کارنا، خواستار پاسخ گویی مسئولان و جبران خسارتش شد.

    به گزارش کارنا،متن نامه این شهروند به سایت کارنا از این قرار است : از روزی كه دیگر رسانه ها و مسولین آتش سوزی خودروهای پژو 405 و پارس را پیگیری نمی کنندو گزارش نمی دهند شركت ایران خودرو حمایت از مالكان خودروهایی را كه خود به خود دچار حریق می شوند كنار گذاشته و به هر بهانه ای آن را رد می كند و پاسخگو نیست .

    وی افزوده است خودروی پژو پارس این جانب در حالی كه با خانواده برای مهمانی می رفتیم چند لحظه ای بعد از توقف خودبه خود دود كرد و یكدفعه دچار آتش سوزی شد.

    این شهروند در ادامه نامه اش آورده است من و خانواده ام با كمك مردم از خودرو كه درهایش قفل شده بود نجات یافتیم و كارشناسی های به عمل آمده مشخص کرد که علت حادثه نقص فنی در سیستم سوخت رسانی خودرو بوده است ،اما متاسفانه شركت ایران خودرو پاسخگو نیست و حتی از تهیه گزارش و فیلم توسط خبرنگار خبرگزاری فارس جلوگیری کردند.

    از شما تقاضا دارم جهت جبران ضرر و زیان این جانب و حفاظت از جان مردم و یا جایگزینی از سوی شركت ایران خودرو اقدام فرمایید تا حقی ضایع نگردد.

    با تشكر

    ( م . ر . زارعی .. شماره پرونده آتش سوزی در شركت ایران خودرو : 87130730 // شماره تماس : 09173301167 // دادگاه عمومی و انقلاب شیراز مجتمع ملاصدرا شعبه 15 شماره پرونده: 515 / 87/ 15 . )

    سایت کارنا حدود دو ماه پیش نامه الکترونیکی این شهروند را به منظور رسیدگی به روابط عمومی شرکت ایران خودرو ارسال کرد که تاکنون هیچ جوابیه ای برای تنویر افکار عمومی داده نشده است.
    http://www.carna.ir/detail.asp?id=7321

    پاسخحذف
  4. * ماجرا آتشسوزی پژو پارس داراب فارس چنین بود(حادثه ای که شاید برای هر کسی اتفاق افتاده باشد)

    كارمنديم که به دليل شرايط ويژه خانوادگي مجبور به تردد بين دو شهرم ،و به همين دليل خودروي پژو را براي سفرهايم انتخاب کردم.

    اما اين خودرو زياد به من وفا نکرد و يك عصر که با خانواده جهت دیدن اقوام به بیرون رفته بودیم موتور خودرو خودبخود دچار حريق شد.در حالی که دربها قفل شده بود بوسیله مردمیکه جمع شده بودند خود و خانواده ام که پنج نفر بودیم و از دود داشتیم خفه می شدیم نجات یافتیم.

    مأموران آتش نشاني از راه رسیدند و آتش را خاموش کردند و نظر كارشناس خود را كه حريق از داخل موتور بوده (نقص فنی در سیستم سوخت رسانی)تأييد کردند ونیروی انتظامی هم گزارش خود را نوشت...

    به نمايندگي ايران خودرو مراجعه کردم. آنها خودرو را به پاركينگ نمايندگي هدايت کردند تا به مسايلش رسيدگي نمایند.

    كارشناس ايران خودرو از خودروي سوخته چند ثانیه ای آنهم در چند قدمی خودرو بازديدخود را با عجله کرد بعد فهمیدم که دلیل عجله اش بازدید از خودروی سمندی بود که در جایی دیگر دچار حریق شده. در ابتدا بارها نويد ارسال لوازم يدكي را دادند...

    اما ماجرا در همين جا ختم شد و ديگر هيچ تماسي برقرار نشد آنقدر دوندگي کردم تا حقم پایمال نشود. از شهرستان به مرکز استان حواله می شدم و درمرکز استان آنقدر پاسكاري شدم كه عاقبت از خير خدمات پس از سوختن خودرو گذشتم.

    و دست آخر هم تهديد شدم كه اگر خودرو را از پاركينگ خارج نکنم، روزي 10 هزار تومان جريمه مي شوم و من ماندم و نزديك به پنج ميليون هزينه اي كه بايد براي تعمير خودرو بپردازم. من كه دیگر جواب درستي از ايران خودرو نگرفته، راهي روزنامه شدم تا درد دلم را حداقل با هممیهنانم در ميان بگذارم.

    پاسخحذف
  5. آتش سوزی پژو پارس درداراب فارس
    بنا بر اظهارات مالک خودرو :در تاریخ 5/6/87ساعت 5 بعد از ظهر بود که برای مهمانی به خانه یکی از آشنایان که از سفر کربلای معلا آمده بود حرکت کردیم بعد از 15 دقیقه که گل و شیرینی خریدیم به محل آنها رسیدیم چند ثانیه ای از توقف ما کنار درب آنها نگذشته بود که از میان درز کاپوت خودرو شروع به دود کردن و یکدفعه دچار حریق شد چنان وحشتی کرده بودیم که نمی دانستیم چه کاری انجام دهیم در همان موقع دربها هم خودبخود قفل شده بود و هر چه با مشت به شیشه ها می زدیم مشتمان توان خرد کردن آن را نداشت خوشبختانه مردمی که جمع شده بودند از جان خود گذشتند و به کمک آمدند و در خانه یکی از همسایگان که همان روز کار بنایی داشت کلنگی آوردند و با زور در را باز کردند و خود و خانواده ام که پنج نفر بودیم و از دود داشتیم خفه می شدیم نجات دادند و حال که مدتی هم که گذشته ام اثرات روحی آن فراموشمان نشده .گذشته از خانواده عاشق خودرام بودم بطوری که در اوایل انگار یکی از اعضای خانواده ام را از دست داده ام ......

    پاسخحذف

الف ) لـطـفا بــــی رحــمـانـه نــقــد کــنــیــد!
ب ) آدرس ایمیل: aliasghar55@gmail.com