خواب خوش جناح راست
(پس نوشت: امروز ساعت یک و نیم بعد از ظهر که از خیابان 16 آذر رد شدم، ماشالله پر بود از مامورهای با لباس فرم و در عوض، لباس شخصی ندیدم. خبر ایسنا از تجمع امروز هر چند کوتاه اما نسبت به دیگران که آن را منتشر نکردند، قابل قبول تر است. البته انتظار خیلی بیشتر است، نقش ایسنا بسیار فراتر از پوشش این مراسم ها باید باشد. به هر حال فارس امروز خبری فرستاد که به قول مطهره خانم، اگر آقای روانبخش خبر می نوشت از آنها بهتر بود.)
نصب گيت امنيتي در ورودي هاي دانشگاه تهران و خوابگاه ها، نصب دوربين هاي مدار بسته در محيطهاي دانشجويي و اعلام آمادگي تهيه ي يونيفورم براي دانشجويان، از همان سوم تير 84 قابل پيش بيني بود؛ اما سه سال طول كشيد تا با انتصاب يك نيروي اصولگرا با سابقه ي اطلاعاتي – امنيتي، آن برنامه ها وارد مرحله ي جديد شود و جنبه ي عيني به خود بگيرد.
هفته قبل از سوم تير 84 در خاطر همه هست كه احمدي نژاد در سيماي لاريجاني با تبليغات اغواكننده براي جذب راي جوانان گفته بود: «بچه هاي من و تو دوست دارند موشون رو هرجوري دوست دارند بزنند. به من و تو چه ربطي داره؟ من و تو بايد به مسائل اصلي كشور برسيم. يعني دولت بايد بيايد اقتصاد را سامان بدهد، فضاي كشور را آرامش ببخشد، امنيت رواني درست كند، پشتيباني كند از مردم! مردم سلائق گوناگون دارند، با سنت هاي مختلف، اقوام مختلف، تيپ هاي مختلف!».
امروز اما نه سيما و نه لاريجاني به وظيفه ي اخلاقي خود توجهي ندارند تا از دولت بپرسند آن شعارها كه به واسطه ي آنها به مردم منتقل شد چقدر عملي شده است؟! آن از وضعيت اقتصاد كه با وجود نفت 150 دلاري از هر زمان ديگري نابسامان تر مديريت شده و اين هم نصب دوربين و گيت هاي امنيتي در دانشگاه و برنامه ي تهيه ي يونيفورم براي تيپ هاي مختلف جوانان دانشجو.
اتفاقا دولت نهم علي رغم اين كه نتوانسته به اقتصاد به عنوان مساله ي اصلي كشور سامان دهد، مشغول دغدغه هاي اصلي خود است و مي خواهد خواب هاي خود را عملي مي كند؛ همان خواب هايي كه اصلاح طلبان از پيش نسبت به آن هشدار داده بودند و فرياد مي زدند.
اگر هشدار درباره ي نگاه هاي طالباني داده مي شد، منظور همين بود. اگر دولت آقاي احمدي نژاد طرح بگير و ببند ها به نام ارتقاي امنيت اجتماعي را با زيركي در حيطه ي اختيارات نيروي انتظامي مي دانست و از پذيرش مسووليت آن شانه خالي مي كرد؛ اما درباره ي طرح يونيفورم دانشجويان و نصب گيت و دوربين، ديگر راه دررو وجود ندارد و مجري آن منصوبان دولت نهم هستند.
در ماه پیش آقاي احمدي نژاد به فرمانده ي ناجا نامه اي نوشته كه «بر اساس اخبار منتشره قرار است ناجا با نصب دوربين در برخي مناطق، نسبت به كنترل افراد اقدام نمايد. صرفنظر از عدم سابقه ي هر نوع تصويب نامه در شوراي امنيت يا هر مرجع تصميم گير ديگر در كشور در اين باره، اين اقدام بر خلاف مصالح، در جهت پليسي كردن فضاي آرام و امن كشور و رودررو قرار دادن پليس با اكثريت مردم و زدودن امنيت خاطر و اعتماد از جامعه است». چطور دولت نصب دوربين در بيرون دانشگاه را باعث پليسي شدن فضاي آرام جامعه مي داند، اما رفتارش با دانشگاهيان اينچنين خنده دار و دوگانه است؟
شايد ايده آل دولت براي دانشگاه، پادگاني باشد كه صبح ها مارش صبحگاهي در آن نواخته شود و دانشجويان با لباس فرم از گيت ها رد شوند و در محيط پادگان به صورت غير مختلط، زير دوربين هاي مدار بسته رژه بروند و البته با اين تفاوت كه ستاره دارها را به پادگان راه ندهند.
آقاي رهبر در پاسخ به انتقادات دانشجويان درباره ي نصب گيتها، گفته است: «بنده چهار سال معاون اقتصادي وزير اطلاعات بودم ... اين حوزه دوره پرافتخاري برايم بوده است و از بيان اين سابقه هيچ ابايي ندارم. اما نصب اين گيتها با سابقه امنيتي من هيچ ارتباطي ندارد و در واقع اين گيتها هيچ خاصيت امنيتي نميتواند داشته باشد. در واقع گيتها در جهت ارتقاي دانشگاه است.»
اما دانشجو زير بار اين گونه توجيه ها نمي روند؛ دبير شوراي صنفي كوي: «اين گيت ها با واكنش منفي و حساسيت دانشجويان مواجه شده و مي شود. با ايجاد گيت ها در درب ورودي كوي، دانشجويان بايد هنگام ورود و خروج كارت بزنند كه دانشجويان با اين طرح مخالف هستند. در اين راستا اگر دانشجويي هنگام ورود كارت نداشته باشد براي ورود به كوي با مشكل مواجه خواهد شد و اين امر ممكن است دانشجويان را با تنش مواجه كند.»
نصب دوربين مدار بسته هم در دانشگاه ها همچنان ادامه دارد؛ در ورودي و خروجي ساختمان ها، محوطه و در آخرين مورد گزارش شده در درون آسانسور خوابگاه پسرانه ي شهيد دستغيب دانشگاه علوم پزشكي شيراز كه اعتراض شديد چهار هزار دانشجوي اين خوابگاه را برانگيخت.
«ارتقاي دانشگاه» در حالي «بهانه» مي شود كه دانشگاه تهران در جديدترين رده بندي دانشگاههاي دنيا، در بين ششصد دانشگاه مورد بررسي، چهارصد و هشتاد و پنجم است و معلوم نيست آيا گيت و دوربين و يونيفرم به ارتقاي دانشگاه كمك كرده يا شايد بازنشسته كردن اساتيد باسابقه؟! شايد هم به زعم وزارت علوم دولت نهم، بومي سازي كنكور امسال كه رتبه هاي چند رقمي هم به دانشگاه تهران راه يافتند باعث ارتقاي دانشگاه مي شود؟
اوج تقليل علم و دانشگاه در سه سال گذشته، سخن غلط رييس دولت نهم بود كه در مراسم معارفه ي جناب دكتر! كردان گفته بود «براي خدمتگذاري نيازي به اين كاغذپارهها نيست». چند روز بعد خود آقاي دكتر! اعتراف كرد دكترايش قلابي است.
آيا كوچك شمردن مدرك تحصيلي از سوي رييس جمهور در اذهان عمومي و مقايسه ي آن با كاغذ پاره كه نيازي به آن براي انتصاب يك نفر در پست كليدي وزارت كشور نيست، تاثير مخربي بر دانشجو و دانشگاه نمي گذارد؟
با برملا شدن قلابي بودن مدرك دكترا، فوق ليسانس و حتي ليسانس آقاي دكتر! كردان و بي توجهي رييس جمهور به آن، «شايسته سالاري در نگاه اصولگرايان» براي عوام هم تعريف شد. دكتر قلابي كه با چند ميليون تومان سالها در دانشگاه به دانشجويان بداقبال دانشگاه آزاد علم آموزي مي كرده است و اگر جنگ قدرت در بين قدرت طلبان موسوم به اصولگرا نمي بود، شايد همچنان او دكتر مي ماند و در دانشگاه به تدريس ادامه مي داد! آب هم از آب تكان نمي خورد.
اين هم از سخنان اخير دكتر رهبر در بين تعدادي از دانشجويان: «دانشجويان نظرات خود را درباره ي لباس فرم دانشجويي از طريق ايميل اعلام كنند و اگر تعداد قابل توجهي از دانشجويان اين راهنمايي را داشته باشيد كه مي توانيم در دانشگاه تهران لباس فرم داشته باشيم، قاعدتا مسوولان نيز تصميم گيري مي كنند. اين دغدغه ي شما را تحسين مي كنم كه به محيط پيراموني خود حساس هستيد. بايد به يكديگر در فضاي دانشگاه تذكر دهيم كه شأن دانشجويي را رعايت كنيم. خيلي از دانشجويان در ملاقات هاي حضوري اين پيشنهاد را داده اند كه دانشجويان دانشگاه تهران لباس فرم داشته باشند، لباس فرم به اين معني كه شكل و شمايلي مشخص باشد كه همه آن قاعده را رعايت كنند.»
رهبر، بعد از آن سخنان، براي مثلا تکذیب و البته تكميل ايده ي خود مدعي شد كه «در همه ي دانشگاههاي جهان، مقرراتي براي رعايت حداقل ظاهر و پوشش مناسب براي ورود دانشجويان به دانشگاه وضع ميشود. البته در حال حاضر طرح لباس متحدالشكل در حد يك ايده است و زمان زيادي تا اجرا شدن آن داريم.»
اين آقا واقعا يا از هيچ دانشگاهي خبر ندارد يا خود را به آن راه مي زند. در كدام دانشگاه لباس متحد الشكل بر تن دانشجويان كرده اند كه ما دومي باشيم؟ شايد هم به خاطر سال نوآوري، خواشته از خود نوآوري كند!
اگر دولت آقاي احمدي نژاد به قول آقاي رهبر «دغدغه ي دانشگاهيان را تحسين مي كرد»، قطعا كشور به وضع فعلي نمي رسيد. واكنش سرد و بي توجهي دولت نهم به نامه ي سرگشاده ي 109 نفر از اعضاي برجسته ي هيات علمي دانشگاههاي كشور درباره ي سرنوشت دانشگاه و توسعه ي علمي كشور اعلام نگراني كرده بودند، بهترين گواهي است كه نشان دهنده ي اولويت دادن به دغدغه هاي سياسي بر كار كارشناسي است.
دغدغه اي به شدت سياسي كه با نزديك شدن به انتخابات رياست جمهوري دهم و عملكرد به شدت واجد انتقاد دولت احمدي نژاد و واهمه ي جناح راست از فعال و حساس شدن دانشگاهي كه خود باعث انفعال آن بودند، روز به روز قوت مي گيرد. علي رغم اين كه رييس دانشگاه تهران در همين سخنراني خود مي گويد «دانشجويان دانشگاه تهران از نظر من سوژه امنيتي نيستند»، دم خروس در ادامه ي آن به خوبي مشهود است: «كساني كه تاكيد دارند كاربرد اين گيتها امنيتي است ميخواهند بعدها اگر خواستند از فضاي دانشگاه سوءاستفاده كنند برايشان امكانپذير باشد و اگر روزي خواستند با پوشش دانشجويي يك تحرك ضددانشجويي تدارك ببينند، برايشان امكانپذير باشد. اگر قرار باشد غيردانشجويي براي جنجال و برهم زدن نظم در دانشگاه حضور يابد قطعا اولين كسي هستم كه نه با گيت بلكه با تمام ابزار مقابلش خواهد ايستاد.»
همان ادبياتي كه روزنامه ي كيهان نيز نسبت به دانشجويان هميشه داشته و در همين باره نيز مي نويسد: «به نظر مي رسد اعمال كنترل بر ورودي هاي دانشگاه ها، عامل خطري براي حيات جريانات غوغازيستي است كه دوام خويش را در التهاب آفريني و اوباش گري مي بينند.»
دانشگاه در ايران هميشه نقاد بوده است، اما يكي مثل آقاي خاتمي در دوران رياست جمهوري از نقادي لذت مي برد، يكي هم مثل آقاي احمدي نژاد كه در دوره اش دانشگاه را با پادگان اشتباه مي گيرد و انگار همه ي سربازانش بايد يونيفرم پوشيده خبردار بايستند.
اينها همانهايي هستند كه در 13 آبان 58 هم با آن انقلاب جنبش دانشجويي همراه نبودند، يا مخالف آن حركت بودند يا كناري ايستادند و الان هم همچنان از نقادي و اساسا سياسي بودن دانشجو بيم دارند. چه برسد كه چند ماه بيشتر به انتخابات رياست جمهوري نمانده است و نيازمند سكوت دانشگاه هستند تا بلكه با چراغ خاموش بتوانند انتخابات را به سمت و سويي كه مي خواهند ببرند.
نصب دوربين و گيت تنها با هدف ارعاب و حداقل باعث نگراني دانشجوست، اما به يقين آنها از اين شيوه جواب دلخواه خود را نمي گيرند وگرنه كره ي شمالي و چين كمونيست سريعتر دست به كار مي شدند. حتي طالبان هم چنين روش هايي را اعمال نكرد، هرچند براي ريش حداقلي تعيين كرده بود، كاري كه بعيد نيست جزو برنامه هاي آتي رييس دانشگاه تهران باشد.
به هر حال، نه تنها رييس دانشگاه تهران كه سهل است، خود آقاي احمدي نژاد هم جرات پوشاندن لباس فرم بر تن دانشجويان را ندارد؛ پس از دوره ي كوتاهي دوربين ها و گيت ها هم جمع خواهد شد، همچنانكه قبل از آن نيز نبوده است و نمونه ی خشم و اعتراض آنها را امروز - 17 آذر ماه - در دانشگاه تهران شاهد بودیم که گیت ها را برچیدند.
هفته قبل از سوم تير 84 در خاطر همه هست كه احمدي نژاد در سيماي لاريجاني با تبليغات اغواكننده براي جذب راي جوانان گفته بود: «بچه هاي من و تو دوست دارند موشون رو هرجوري دوست دارند بزنند. به من و تو چه ربطي داره؟ من و تو بايد به مسائل اصلي كشور برسيم. يعني دولت بايد بيايد اقتصاد را سامان بدهد، فضاي كشور را آرامش ببخشد، امنيت رواني درست كند، پشتيباني كند از مردم! مردم سلائق گوناگون دارند، با سنت هاي مختلف، اقوام مختلف، تيپ هاي مختلف!».
امروز اما نه سيما و نه لاريجاني به وظيفه ي اخلاقي خود توجهي ندارند تا از دولت بپرسند آن شعارها كه به واسطه ي آنها به مردم منتقل شد چقدر عملي شده است؟! آن از وضعيت اقتصاد كه با وجود نفت 150 دلاري از هر زمان ديگري نابسامان تر مديريت شده و اين هم نصب دوربين و گيت هاي امنيتي در دانشگاه و برنامه ي تهيه ي يونيفورم براي تيپ هاي مختلف جوانان دانشجو.
اتفاقا دولت نهم علي رغم اين كه نتوانسته به اقتصاد به عنوان مساله ي اصلي كشور سامان دهد، مشغول دغدغه هاي اصلي خود است و مي خواهد خواب هاي خود را عملي مي كند؛ همان خواب هايي كه اصلاح طلبان از پيش نسبت به آن هشدار داده بودند و فرياد مي زدند.
اگر هشدار درباره ي نگاه هاي طالباني داده مي شد، منظور همين بود. اگر دولت آقاي احمدي نژاد طرح بگير و ببند ها به نام ارتقاي امنيت اجتماعي را با زيركي در حيطه ي اختيارات نيروي انتظامي مي دانست و از پذيرش مسووليت آن شانه خالي مي كرد؛ اما درباره ي طرح يونيفورم دانشجويان و نصب گيت و دوربين، ديگر راه دررو وجود ندارد و مجري آن منصوبان دولت نهم هستند.
در ماه پیش آقاي احمدي نژاد به فرمانده ي ناجا نامه اي نوشته كه «بر اساس اخبار منتشره قرار است ناجا با نصب دوربين در برخي مناطق، نسبت به كنترل افراد اقدام نمايد. صرفنظر از عدم سابقه ي هر نوع تصويب نامه در شوراي امنيت يا هر مرجع تصميم گير ديگر در كشور در اين باره، اين اقدام بر خلاف مصالح، در جهت پليسي كردن فضاي آرام و امن كشور و رودررو قرار دادن پليس با اكثريت مردم و زدودن امنيت خاطر و اعتماد از جامعه است». چطور دولت نصب دوربين در بيرون دانشگاه را باعث پليسي شدن فضاي آرام جامعه مي داند، اما رفتارش با دانشگاهيان اينچنين خنده دار و دوگانه است؟
شايد ايده آل دولت براي دانشگاه، پادگاني باشد كه صبح ها مارش صبحگاهي در آن نواخته شود و دانشجويان با لباس فرم از گيت ها رد شوند و در محيط پادگان به صورت غير مختلط، زير دوربين هاي مدار بسته رژه بروند و البته با اين تفاوت كه ستاره دارها را به پادگان راه ندهند.
آقاي رهبر در پاسخ به انتقادات دانشجويان درباره ي نصب گيتها، گفته است: «بنده چهار سال معاون اقتصادي وزير اطلاعات بودم ... اين حوزه دوره پرافتخاري برايم بوده است و از بيان اين سابقه هيچ ابايي ندارم. اما نصب اين گيتها با سابقه امنيتي من هيچ ارتباطي ندارد و در واقع اين گيتها هيچ خاصيت امنيتي نميتواند داشته باشد. در واقع گيتها در جهت ارتقاي دانشگاه است.»
اما دانشجو زير بار اين گونه توجيه ها نمي روند؛ دبير شوراي صنفي كوي: «اين گيت ها با واكنش منفي و حساسيت دانشجويان مواجه شده و مي شود. با ايجاد گيت ها در درب ورودي كوي، دانشجويان بايد هنگام ورود و خروج كارت بزنند كه دانشجويان با اين طرح مخالف هستند. در اين راستا اگر دانشجويي هنگام ورود كارت نداشته باشد براي ورود به كوي با مشكل مواجه خواهد شد و اين امر ممكن است دانشجويان را با تنش مواجه كند.»
نصب دوربين مدار بسته هم در دانشگاه ها همچنان ادامه دارد؛ در ورودي و خروجي ساختمان ها، محوطه و در آخرين مورد گزارش شده در درون آسانسور خوابگاه پسرانه ي شهيد دستغيب دانشگاه علوم پزشكي شيراز كه اعتراض شديد چهار هزار دانشجوي اين خوابگاه را برانگيخت.
«ارتقاي دانشگاه» در حالي «بهانه» مي شود كه دانشگاه تهران در جديدترين رده بندي دانشگاههاي دنيا، در بين ششصد دانشگاه مورد بررسي، چهارصد و هشتاد و پنجم است و معلوم نيست آيا گيت و دوربين و يونيفرم به ارتقاي دانشگاه كمك كرده يا شايد بازنشسته كردن اساتيد باسابقه؟! شايد هم به زعم وزارت علوم دولت نهم، بومي سازي كنكور امسال كه رتبه هاي چند رقمي هم به دانشگاه تهران راه يافتند باعث ارتقاي دانشگاه مي شود؟
اوج تقليل علم و دانشگاه در سه سال گذشته، سخن غلط رييس دولت نهم بود كه در مراسم معارفه ي جناب دكتر! كردان گفته بود «براي خدمتگذاري نيازي به اين كاغذپارهها نيست». چند روز بعد خود آقاي دكتر! اعتراف كرد دكترايش قلابي است.
آيا كوچك شمردن مدرك تحصيلي از سوي رييس جمهور در اذهان عمومي و مقايسه ي آن با كاغذ پاره كه نيازي به آن براي انتصاب يك نفر در پست كليدي وزارت كشور نيست، تاثير مخربي بر دانشجو و دانشگاه نمي گذارد؟
با برملا شدن قلابي بودن مدرك دكترا، فوق ليسانس و حتي ليسانس آقاي دكتر! كردان و بي توجهي رييس جمهور به آن، «شايسته سالاري در نگاه اصولگرايان» براي عوام هم تعريف شد. دكتر قلابي كه با چند ميليون تومان سالها در دانشگاه به دانشجويان بداقبال دانشگاه آزاد علم آموزي مي كرده است و اگر جنگ قدرت در بين قدرت طلبان موسوم به اصولگرا نمي بود، شايد همچنان او دكتر مي ماند و در دانشگاه به تدريس ادامه مي داد! آب هم از آب تكان نمي خورد.
اين هم از سخنان اخير دكتر رهبر در بين تعدادي از دانشجويان: «دانشجويان نظرات خود را درباره ي لباس فرم دانشجويي از طريق ايميل اعلام كنند و اگر تعداد قابل توجهي از دانشجويان اين راهنمايي را داشته باشيد كه مي توانيم در دانشگاه تهران لباس فرم داشته باشيم، قاعدتا مسوولان نيز تصميم گيري مي كنند. اين دغدغه ي شما را تحسين مي كنم كه به محيط پيراموني خود حساس هستيد. بايد به يكديگر در فضاي دانشگاه تذكر دهيم كه شأن دانشجويي را رعايت كنيم. خيلي از دانشجويان در ملاقات هاي حضوري اين پيشنهاد را داده اند كه دانشجويان دانشگاه تهران لباس فرم داشته باشند، لباس فرم به اين معني كه شكل و شمايلي مشخص باشد كه همه آن قاعده را رعايت كنند.»
رهبر، بعد از آن سخنان، براي مثلا تکذیب و البته تكميل ايده ي خود مدعي شد كه «در همه ي دانشگاههاي جهان، مقرراتي براي رعايت حداقل ظاهر و پوشش مناسب براي ورود دانشجويان به دانشگاه وضع ميشود. البته در حال حاضر طرح لباس متحدالشكل در حد يك ايده است و زمان زيادي تا اجرا شدن آن داريم.»
اين آقا واقعا يا از هيچ دانشگاهي خبر ندارد يا خود را به آن راه مي زند. در كدام دانشگاه لباس متحد الشكل بر تن دانشجويان كرده اند كه ما دومي باشيم؟ شايد هم به خاطر سال نوآوري، خواشته از خود نوآوري كند!
اگر دولت آقاي احمدي نژاد به قول آقاي رهبر «دغدغه ي دانشگاهيان را تحسين مي كرد»، قطعا كشور به وضع فعلي نمي رسيد. واكنش سرد و بي توجهي دولت نهم به نامه ي سرگشاده ي 109 نفر از اعضاي برجسته ي هيات علمي دانشگاههاي كشور درباره ي سرنوشت دانشگاه و توسعه ي علمي كشور اعلام نگراني كرده بودند، بهترين گواهي است كه نشان دهنده ي اولويت دادن به دغدغه هاي سياسي بر كار كارشناسي است.
دغدغه اي به شدت سياسي كه با نزديك شدن به انتخابات رياست جمهوري دهم و عملكرد به شدت واجد انتقاد دولت احمدي نژاد و واهمه ي جناح راست از فعال و حساس شدن دانشگاهي كه خود باعث انفعال آن بودند، روز به روز قوت مي گيرد. علي رغم اين كه رييس دانشگاه تهران در همين سخنراني خود مي گويد «دانشجويان دانشگاه تهران از نظر من سوژه امنيتي نيستند»، دم خروس در ادامه ي آن به خوبي مشهود است: «كساني كه تاكيد دارند كاربرد اين گيتها امنيتي است ميخواهند بعدها اگر خواستند از فضاي دانشگاه سوءاستفاده كنند برايشان امكانپذير باشد و اگر روزي خواستند با پوشش دانشجويي يك تحرك ضددانشجويي تدارك ببينند، برايشان امكانپذير باشد. اگر قرار باشد غيردانشجويي براي جنجال و برهم زدن نظم در دانشگاه حضور يابد قطعا اولين كسي هستم كه نه با گيت بلكه با تمام ابزار مقابلش خواهد ايستاد.»
همان ادبياتي كه روزنامه ي كيهان نيز نسبت به دانشجويان هميشه داشته و در همين باره نيز مي نويسد: «به نظر مي رسد اعمال كنترل بر ورودي هاي دانشگاه ها، عامل خطري براي حيات جريانات غوغازيستي است كه دوام خويش را در التهاب آفريني و اوباش گري مي بينند.»
دانشگاه در ايران هميشه نقاد بوده است، اما يكي مثل آقاي خاتمي در دوران رياست جمهوري از نقادي لذت مي برد، يكي هم مثل آقاي احمدي نژاد كه در دوره اش دانشگاه را با پادگان اشتباه مي گيرد و انگار همه ي سربازانش بايد يونيفرم پوشيده خبردار بايستند.
اينها همانهايي هستند كه در 13 آبان 58 هم با آن انقلاب جنبش دانشجويي همراه نبودند، يا مخالف آن حركت بودند يا كناري ايستادند و الان هم همچنان از نقادي و اساسا سياسي بودن دانشجو بيم دارند. چه برسد كه چند ماه بيشتر به انتخابات رياست جمهوري نمانده است و نيازمند سكوت دانشگاه هستند تا بلكه با چراغ خاموش بتوانند انتخابات را به سمت و سويي كه مي خواهند ببرند.
نصب دوربين و گيت تنها با هدف ارعاب و حداقل باعث نگراني دانشجوست، اما به يقين آنها از اين شيوه جواب دلخواه خود را نمي گيرند وگرنه كره ي شمالي و چين كمونيست سريعتر دست به كار مي شدند. حتي طالبان هم چنين روش هايي را اعمال نكرد، هرچند براي ريش حداقلي تعيين كرده بود، كاري كه بعيد نيست جزو برنامه هاي آتي رييس دانشگاه تهران باشد.
به هر حال، نه تنها رييس دانشگاه تهران كه سهل است، خود آقاي احمدي نژاد هم جرات پوشاندن لباس فرم بر تن دانشجويان را ندارد؛ پس از دوره ي كوتاهي دوربين ها و گيت ها هم جمع خواهد شد، همچنانكه قبل از آن نيز نبوده است و نمونه ی خشم و اعتراض آنها را امروز - 17 آذر ماه - در دانشگاه تهران شاهد بودیم که گیت ها را برچیدند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
الف ) لـطـفا بــــی رحــمـانـه نــقــد کــنــیــد!
ب ) آدرس ایمیل: aliasghar55@gmail.com