داستان وطنم ايران فرق دارد با افغانستان و عراق اشغال شده و كرهي جنوبي كاسب؛ ملتي با هويت و تمدن كهن كه سه هزار سال است در مرزي به نام ايران دور هم هستيم، ملتي بزرگ كه تجاوز نميكند، به حقوق همه احترام ميگذارد، حالا هم صد سال است از خوابي چند صد ساله بيدار شده و ميخواهد تمام عقب ماندگيهاي گذشته را جبران كند، استقلال و آزادي برايش بسيار مهم است، زير بار زور نميرود، نظم نوين جهاني را نميپذيرد، با قدرت ميخواهد جلوي زورگويي رهبر خودخواندهي جهان بايستد، اگر ملتي لياقت شكستن هيمنهي آمريكا را داشته باشد تنها ملت من است.
قبول نميكنم كه اين كار به نام جمهوري اسلامي يا آقاي احمدينژاد نوشته ميشود، اين صداي ملت ايران است، ملت مسلمان ايران كه از دل تاريخ شنيده ميشود؛ براي همين دليلي نميبينم براي مخالفت با آن، ما هيچ كداممان تنها تاثيرگذاران بر اين كار نيستيم، ما در انتهاي يك روند منجر به اين ايستادگي هستيم.
ابتداي امسال كه به هندوستان سفر كرده بودم مردمي را ميديدم كه چشم اميد به مقاومت ايران در مقابل آمريكا داشتند، در اين شش ماهي هم كه در باكو هستم هيچ كس را نديدم انتقاد كند چرا ايران چنين راهي ميرود، ايران امروز چشم اميد ايران ديروز و پريروز و حتي تمام ملتهاي مظلوم جهان است كه حق آزاد بيان و استقلال عمل ندارند مگر رهبر خودخواندهي جهان اجازه فرمايند!
صداي شكستن اقتدار آمريكا را ميشنوم، قلب خيليها با ماست.
«تعليق فعاليت اتمی ايران به شرط اقدام مشابه غرب»، اين جملهاي نيست كه ملتي جز ايران اگر در چنين موقعيتي قرار ميگرفت لياقت بيانش را داشت؛ امروز بر خود ميبالم كه شاهد جلوهي هويت و تمدن كهن وطن عزيزم ايران هستم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
الف ) لـطـفا بــــی رحــمـانـه نــقــد کــنــیــد!
ب ) آدرس ایمیل: aliasghar55@gmail.com