چطور ميشود با آمريكا (شيطان سابق) حرف زد و پيغام فرستاد برايش، اشكالي هم ندارد و نداشته، اما خب قبلا موقعيت نبود الان علني هم ميشود، حساسيتها هم از بين رفته، مثلا آقاي متكي (وزير خارجهي ما) به آقاي طالباني (رييس جمهور عراق) گفته كه «به رفيقت، زلماي خليلزاد (نمايندهي آمريكا در عراق) بگو كه ...». طالباني پيغام را رسانده و جوابش را هم گرفته.
حرفم اصلا اين نيست ها، ميگويم چطور ميشود با شيطان هم حرف شد تا قانع شود يا قانع شويم اما توي اين موقعيت حساس كشور نميشود با مقامات عالي كشور (برو بالا، خيلي بالا) نشست و گپ زد و پيشنهاد داد و چانه زد و انتقاد كرد و هم شنيد؛ تا به نتيجهاي برسيم كه فردا هيچ كداممان نگوئيم «چرا اون وقت اون كار رو نكردم و فلان موضوع را نگفتم»! خجالت كه ندارد، رهبر هم مثل بقيهي ما يك آدم است كه يك فكر دارد، قطعا نيازمند مشورت هم هست، اما در اين سالها فقط يكي از گرايشهاي سياسي به ايشان نزديك شده، باقي منتظر بوديم بيايند خدمتمان بپرسند چه كنيم قربان! به گذشته كار نداريم، آينده را دريابيم. به خدا اصلا برداشت پاچهخواري و اين حرفها نميشود اگر بشود اشتباه است. خب برعكسش هم هست، آقاي لاريجاني به اين كشور و آن كشور ميرود ولو بتواند رايزني كرده باشد براي شكستن بن بستها، خب بهتر است از تمام نيروهاي سياسي داخلي استفاده كند. روي من فعلا با اين طرف قضيه يعني با خودمان است.
اصلا ميخواهم فردايي برايم نباشد كه ايران را صدمه ديده ببينم و بعد فرياد بزنم (احمقانه) كه «من كه ميدانستم (نق زده بودم) كه راه شما به تركستان است، ديدم گوش نميدهيد هيچ نگفتم تا همه ببينند آخر اين راه چطور ميشود، ديديد كه حق با من بود، ... اگر من بودم فلان كار را ميكردم هيچ مشكلي پيش نميآمد».
از اين بگذريم؛ فرض كنيم آمريكا ديوانگي كرد و خواست به خاك ايران تجاوز كند و حمله را شروع كرد، دارم فكر ميكنم بهترين واكنش چه ميتوند باشد؟ آيا بايد براي جلوگيري از خسارات، راه حلي مثل كوتاه آمده از مواضعمان را انتخاب كنيم؟ در آن صورت علي رغم عقب نشيني ما آيا آمريكا هم از ديوانگياش دست برميدارد يا به شدت حملاتش خواهد افزود؟ اگر او هم آتش بس بدهد فقط ما كم آوردهايم و او به نيتش رسيده است. اين كوتاه آمدن آيا فقط به تعليق غنيسازي محدود ميشود يا بيشتر؟ يا اصلا پيشنهادهاي ديگري كه البته قطعا براي همهي آنها برنامهريزي شده است.
يا اين كه با واكنشي سريع و بي درنگ به دفاع بر خيزيم؟ براي واكنش نظامي چند راه پيش روي ايران است، مثلا فقط در درون خاك و آب خودمان دنبال نيروهاي آمريكايي و همراهانشان باشيم، مثلا نيروي هوايي و ناوهاي آنها در خليج فارس را نشان كنيم. يا اين كه در عراق و افغانستان هم نيروهاي آمريكايي را هدف بگيريم تا به آنها فشار بياوريم. حتي ميتوان پاي اسرائيل را وسط كشيد و هم با موشك آن را زد و هم از طريق حزبالله لبنان و جهاد اسلامي و حماس در فلسطين از هر طريقي اسرائيل را تحت فشار گذاشت.
از اين هم بگذريم؛ جنگ فقط زورآزمايي دو طرف يعني دولتهاي آمريكا و ايران است، مردم بدبخت چه گناهي دارند، حتي اگر يكي از دولتها هم مقصر نباشد، چون فرقي ندارد نتيجه ويراني و بدبختي است و ديگر هيچ.
براي پايين آوردن هزينهي اين زورآزمايي، پيشنهاد (!) ميشود كه رييسجمهورهاي دو كشور يك مسابقهي كشتي! رفت و برگشتي با حضور نمياندهي فدراسيون جهاني كشتي تو تهران و واشنگتن و يكي هم توي يه كشور بي طرف مثلا عراق برگزار كنند و نتيجه هر چي شد همه اون رو قبول داشته باشند!
فقط احتمالا دو طرف شرطهايي قبل از شروع مسابقات ميگذارند مثلا احمدينژاد يه حموم درست و حسابي برود و كسيه بكشندش! بوش هم بايد يك حمام برود و وضعيتش شرعي شود!
كشتي هم كه مذاكره نيست كه بگويند تعليق توش مهمه؛ بنابر اين پيش شرطش تعليق تحريم يا تعيلق غني سازي نخواهد بود.
مزاياي اين كار اينه كه اون دو تا كه با هم درگير شدن ايرانيها و آمريكاييها به جفت اونها ميخندند و شاد ميشوند، يه ورزشي هم هست كه توش هيچ كدومشون كشته نميشوند، آخرش اينه كه گوششان ميشكند.
خارج از شوخي بايد فعالتر عمل كنيم، دست روي دست گذاشتن به بهانهي اين كه «از ما نظر نميخواهند» كافي نيست، بايد اصرار كنيم، دعوت نكردند خودمان سرزده برويم، غر غر فايده ندارد، وقت تنگ است.
به هر حال هر موفقيتي از اين اوضاع اگر حاصل شود افتخارش مال كسي است كه فعال بوده، اما بلايي كه در آينده سرمان بيايد يكي اين كه سر همهي ما آمده دوم اين كه مقصرش همگي هستيم!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
الف ) لـطـفا بــــی رحــمـانـه نــقــد کــنــیــد!
ب ) آدرس ایمیل: aliasghar55@gmail.com