۱۳۸۴ اسفند ۱۳, شنبه

پاسخ شكرخواه به دزدي خبر

دكتر شكرخواه گرامي درباره‌ي يادداشت «شغل دزدي خبري براي روزنامه‌ها» پاسخي داده‌اند اينچنين:
استناد در خبر يا همان ذكر منبع يكي از كليدي ترين اصول روزنامه نگاري است. عدم ذكر منبع هيچ نامي جز سرقت ادبي ندارد.
اين چند سطر را در پاسخ به يك روزنامه نگار نوشتم كه از عدم ذكر منبع به مطالب خبرگزاري ها در روزنامه هاي كشور گله كرده اند. اين نوع كارها را روزنامه نگاران حرفه اي نمي كنند؛ چرا كه اساسا حاضر نيستند كار ديگران را به پاي خود بنويسند. اعلام منبع در خبر به خبر قابليت اعتماد مي بخشد و آنرا مستند مي كند و در واقع استفاده از دسترنج ديگران به نفع خود يك خلاف آشكار است و در هيچ حرفه اي قابل پذيرش نيست.
متاسفانه فرصت نداشتم اين پاراگراف را كه نگاه روزنامه نيويورك تايمز را به مقوله ضرورت ذكر منبع نشان مي دهد؛ ترجمه كنم. اتفاقا نيويورك تايمز در اينجا آسوشيتدپرس به عنوان يك خبرگزاري همكار را مثال مي زند و اينكه نيويورك تايمز حق ندارد از آن بدون ذكر منبع استفاده كند:
Other People's Reporting. When we use facts gathered by any other organization, we attribute them. This policy applies to material from newspapers, magazines, books and broadcasts, as well as news agencies like The Associated Press (for example, "the Senator told The Associated Press"). In other words, even though The AP is a co-op and we are members, we do not treat its reporting as our own. When writing from a pool report, if we have not witnessed the events, we attribute them to the pool reporter. In a roundup, we may use a phrase like "reports from news agencies and New York Times bureaus."
Our preference, when time and distance permit, is to do our own reporting and verify another organization's story; in that case, we need not attribute the facts. But even then, as a matter of courtesy and candor, we credit an exclusive to the organization that first broke the news.
Attribution to another publication, though, cannot serve as license to print rumors that would not meet the test of The Times?s own reporting standards. Rumors must satisfy The Times?s standard of newsworthiness, taste and plausibility before publication, even when attributed. And when the need arises to attribute, that is a good cue to consult with the department head about whether publication is warranted at all.
In those cases when it makes a difference whether we directly witnessed a scene, we should distinguish in print between personal interviews and telephone or E-mail interviews, as well as written statements.

سه تا از دوستان هم پيام گذاشته‌اند به اين شرح:
اكبر منتجبي: در باره شرق بايد بگويم كه واقعا عمدي در كار نيست. چه خود من چه دوستان بايد منبع خبر را كار كنيم. جواد روح هم از سرش باز كرده. درسته حوزه اون دانشجويي نيست اما وقتي اخبار خبرگزاري ها را مي گيرهو تنظيم ميكنه اخبار دانشجويي را هم تنظيم مي كند. اما چشم من باز به دوستان مي گويم.
(از اكبر آقا به خاطر نوشته‌ي متينشان ممنونم)

رضا سليمان نوري: برادر شفيعيان ،خسته نباشي
از اين که مرا در مطلب خود مورد لطف قرار داده اي بسيار خوشحال شدم وبرخودم باليدم که دوستان ايسنا هنوز هم ديگران را قبول داشته وبه حساب مي آورند .اما ذکر چند نکته را در پاسخ به عرايضتان درباره عملکرد خود ضروري مي دانم.
۱- اختلاف پيش آمده بين مجموعه حزب و روزنامه همبستگي با ايسنا بدليل قانون شکني شما به هنگام انتشار اخبار و نه سهل انگاري ما به هنگام استفاده از اخبار آن خبرگزاري بود.
۲- برخلاف نوشته شما اينجانب از هنگام قبول مسئوليت سياسي روز نامه همبستگي بدليل روابط کاري وفکري که با دوستان عزيزم آقايان فاتح و نادعلي داشته ام مگردر موارد بسيار محدود که آنهم ناشي از سهل انگاري بخش فني روزنامه بوده است هميشه بر ذکر منبع خبر اهتمام ويزه داشته ام .
۳- سرانجام اينکه پس از کدورت پيش آمده بين مديران اين دو مجموعه اينجانب نه تنها بنا بردستور صريح مدير مسئول روز نامه استفاده از اخبار ايسنا را برخود حرام کردم بلکه به شدت تلاش کردم تا اين امر را در بين ساير گروههاي روزنامه هم عينيت بخشم تا مبادا چنين سوئ برداشتهايي پيش آيد و گواه اين سخن من هم لاشه هاي اخبار موجود در روزنامه است .
در پايان از خداوند ابتدا براي خود و سپس براي ديگر دوستان ثبات قدم در پيروي از حق و حقيقت را خواستارم .
(به آقا رضا پاسخي جز ارجاع به روزنامه و مشاهده‌ي اخبار بي منبع ندارم، نمونه‌ي اخيرش، پيام چهار عضو سابق تحكيم)

علي مومن‌لو: سلام داش علي عالي بود. خوشم اومد بالاخره بايد يكي پيدا مي‌شد و از عدم رعايت اخبار كپي رايت ايسنا انتقاد مي كرد. اين روزها مواظب خودت باش تا ترور نشوي...
(علي جان ما كه هم درديم، درد دل بود، صدايم به هيچ جا نمي‌رسد اما اميدوارم روزي اخلاق را در روزنامه‌ها رعايت كنيم.)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

الف ) لـطـفا بــــی رحــمـانـه نــقــد کــنــیــد!
ب ) آدرس ایمیل: aliasghar55@gmail.com