نسل امروز قبول نميكند كه كسي را معصوم بخوانيم، سوالهايش را ميپرسد، در دلش نگه نميدارد، بهتر است نقدها را به رسميت بشناسيم. شايد برخي ميترسند اگر انتقاد از امام را به رسميت بشناسند بعد نوبت به ديگران ميرسد، مقام رهبري. خب معلوم است، همين الان سوالات زيادي وجود دارد، اتفاقا سال گذشته خود رهبري در جمعي عمومي گفت كه از رهبري هم ميشود انتقاد كرد. يعني ايشان خود هم نقدپذيري خود را مجاز ميداند، هر چند ديگراني هستند كه حتي نقد به سطوح پايينتر را تحمل نميكنند.
يك حاشيه بزنم به سخنان آقاي كديور؛ پيارسال بحث خوبي را دربارهي ائمهي معصومين و ائمهي طاهرين مطرح كرد. او با استناد به قرآن مجيد ثابت كرد كه اساسا در قرآن واژهي معصوم براي پيامبر(ص) و ائمهي ما به كار نرفته است، تنها از «طاهر» در قرآن براي پيامبر و اهل بيت استفاده شده است كه دو مفهوم متفاوت دارد. اعتقاد به وجود معصوم، يعني اساسا دو نوع بشر وجود دارد، معصومان از بدو خلقتشان نميتوانستهاند معصيت كنند. در حالي كه پيامبر مكرم اسلام و ائمهي ما از جملهي طاهرين هستند، يعني از جنس بشر هستند اما به رتبهاي از طهارت معنوي رسيدهاند كه معصيت در آنها راه پيدا نميكند، لذا هر انساني از اين لحاظ ميتواند با جهد و كوشش به طهارت معنوي برسد. هر چند همانطور كه آقاي كديور تاكيد كرده، معتقديم پيامبر ما و بعد از ايشان حضرت علي(ع) در اين مسير به بالاترين مرتبه رسيده بودند. براي اين كه شبهه ايجاد نشود و مطلب به صورت كامل منتقل شود، به سخنراني آقاي كديور به نظرم با عنوان طاهرين قرآني مراجعه كنيد. بگذريم.
جملهي كامل آقاي محمدرضا خاتمي اين بود: «وقتي مطالب امام خميني را بررسي ميكنيم، چيزهايي به سود و چيزهايي هم به ضرر ما است. متاسفانه ما امام را به يك شخصيت دست نيافتني تبديل كرديم كه حتي بحث در مورد ايدهها و افكارشان، امروز مجاز شمرده نميشود. ممكن است چند سال ديگر خيلي دير شده باشد. بحث نقادي امام بايد طرح شود تا ديدگاههاي اصلي ايشان مشخص شود. ما كه امام را معصوم نميدانيم. امكان دارد كه ايشان هم در دورهاي كمي و كاستي داشته باشند. افكار امام از قبل از انقلاب تا بعد از انقلاب خيلي تغيير كرد.»[منبع: كيهان به نقل از ماهنامهي رويش]
طلبهي جواني با خبرگزاري فارس در اين باره مصاحبه كرده، جالب است كه اين جوان بعد از خبر ديدار آقا رضا با سفير آلمان هم با فارس مصاحبه كرده بود، به هر حال اين پيشنهاد نقادي امام را پيشنهادي وقيحانه خوانده و گفته كه «ديدگاههاي امام همواره مورد نقد دشمنان اسلام قرار گرفته». خب جوان جان چه اشكالي دارد حالا به غير از دشمنان كه معلوم است از چه زاويهاي نقد ميكنند، خوديها به نقد منصفانه بپردازند؟ نقد و بررسي كه اشكال ندارد، مطمئنم خود اين طلبهي جوان هم سوالاتي دربارهي عملكرد امام دارد، لازم باشد دربارهي آن هم ميشود حدس زد. اين طلبه در دانشگاه امام صادق(ع) تدريس ميكند، رياست دانشگاه بر عهدهي كيست؟ مگر رييس همين دانشگاه بعد از بحث اسلام آمريكايي عصبي نشده بود؟ جناح اين جوان بندهي خداي كه در زمان زندگي مرحوم امام آنچنان بود ديگر چرا اين حرف را ميزند؟ مشكوك است نه؟ اجازه ميدهيد حدس بزنم؟ - خونمون؟ - خونتون؟ - اتقا تمساحها؟ - آها، چون ميخواهند با بسته نگه داشتن باب انتقاد، برداشتهاي خود را از امام به مردم غالب كنند.
اين تنها ديدگاه آقا رضا نيست، معصومه خانم ابتكار هم همين ديروز گفت اتفاقا فرصت خوبي است پس از 30 سال؛ چون ناگزيريم از اين نقد بررسي؛ و تاسف خورده كه يا از سر غرض و يا از سر دوست داشتن، عدهاي امام را در هالهاي از تقدس قرار دادند، عوارض اين تقدس هم اين است كه ايشان براي بسياري از ما به ويژه نسل آينده قابل درك نيست چرا كه او را فردي ماورائي و غيرقابل دسترس جلوه ميدهد.
خلاصه به خاطر خود امام هم باشد بايد باب نقد را باز كرد، وگرنه قدم به جلو نميتوان برداشت، بايد در همان گذشته بمانيم و به زور به همه بگوييم سوال موقوف!
Khomeini dar najaf keh bood nazarash ra bi molahezeh baian mikard, keh chizi joz erteja' va kesafat nabbood. Ba's chon mikhast hokoomat ra beh dast biavarad, dar Paris, beh komake bani-sadr, yazdi..., shoroo kard beh doroogh goftan va vadeh dadan:rohaniat dar hokoomat dekhalat nemikonad, hatta komunistha ham baiad azad bashand... NAM-E PAKI AZ KHOD BEH JA NAGOZASHT..
پاسخحذفشما چرا اسم بلاگتون گذار است؟ چون یک سایت خوبه دیگری که www.gozaar.org وجود دارد.
پاسخحذفجناب ناشناس اول! ببين مخالفان باز شدن باب نقد از همين نگرانند كه نقدهايي از روي بي انصافي مطرح شود، در حالي كه ما بايد تلاش كنيم نگرانيها را ازپ بين ببريم تا همهي ماها و شماهايي كه سوال يا نقد دارند آن را مطرح كنند. مثلا در همين باره كه گفتهاي، بهتر است تناقضاتي كه به نظرتان ميرسد را مطرح كنيد و منتظر پاسخ باشيد، يا پاسخي هست يا نيست، بعد نتيجهگيري كنيد.
پاسخحذفجواب به نفر ناشناسي كه دربارهي نام وبلاگ پرسيدهاند. دوست عزيز نام اين وبلاگ حداقل چهار پنج سال قدمت دارد، اما سايت مورد اشارهي شما سابقهاش به يكي دو سال هم نميرسد. از اين بابت من متاسفم، نه براي آنها، براي خودم، چون هيچ نزديكي فكري با آنها ندارم.
پاسخحذف