۱۳۸۶ خرداد ۵, شنبه

پخش زنده‌ي مشاعره يا معامله با شيطان

«مذاكره با آمريكا» موسوم به شيطان بزرگ براي دولت احمدي‌نژاد و مجموعه‌ي محافظه‌كاران مي‌توانست نقطه‌ي مثبت كارنامه‌اي چهار ساله باشد چون صرف انجام اولين مذاكره بعد از 28 سال، مي‌تواند زمينه‌هاي اقتصادي خوبي براي ايران بگشايد، هر چند زمينه‌ي مذاكره فقط در دوره‌ي او فراهم است. اما ...


اما با شعارهاي ضد امپرياليستي آقاي رييس‌جمهور، مذاكره‌اي كه تابو بود، سخت‌تر از قبل شد. تا دو سال پيش حتي در روزنامه‌ها نمي‌شد درباره‌ي مذاكره نوشت، آن موسسه‌ي نظرسنجي درباره‌ي احتمال ارتباط را هم بستند، عباس عبدي و چند نفر ديگر به خاطرش زندان رفتند، حالا همه‌ي آنها كه خود دولتي شده‌اند همين فردا (28 ماه مي) در پاي يك ميز به مذاكره مي‌نشينند، اما از قبل از رفتن هم پايشان مي‌لرزد كه آيا طرفدارانشان قبول كرده‌اند كه اين «مذاكره» نيست، فقط «جلسه‌ي توجيهي» است!


به شخصه حتي به اين كه گفتند آمريكايي‌ها خودشان درخواست رسمي داده‌اند شك دارم، مي‌گويم شايد يكي از توافق‌هاي پشت پرده و شرط ايران اين بوده كه آنها اول درخواست رسمي بدهند تا اينها بتوانند آن را بهانه كنند تا بلكه افكار عمومي و طرفدارانشان بپذيرند، و شايد به طرف آمريكايي براي اين توافق امتيازي داده شده است؛ بعيد نمي‌دانم!


لذا به نظرم از طرفي طرفدارن اينچنين دولت احمدي‌نژاد سر اين قضيه به شدت از دستشان عصباني باشند كه «مگر خودمان نمي‌گفتيم مذاكره خيانت به امام خميني است» و از طرفي اصلاح‌طلبان هم مي‌گويند «خب، بالاخره به عقل آمدند»! پس سياه سفيد كردن شرايط براي آقاي احمدي‌نژاد ختم به خير نشد و احتمال دارد باعث كاهش مقبوليتش در بين بخشي از طرفدارانش شود.


فكر مي‌كردم اصلاح‌طلبان در اين موقعيت نبايد مانع كار دولت شوند، براي همين بهتر است به روي احمدي‌نژاد و مجموعه‌ي محافظه‌كاران نياوريم كه نماد استكبارستيزي خود را خود شكستند، اما وقتي مي‌بينم با پررويي تمام دارند در افكار عمومي تبليغ مي‌كنند كه چرا در زمان خاتمي اين مذاكره انجام نشده، به نظرم آمد بهتر است حالا ما هم فرصت را از دست ندهيم، به مردم بگوييم كه چرا آنها نگذاشتند در زمان اصلاحات مذاكرات آغاز شود.


واقعيت اين است كه محافظه كاران مي‌دانستند اكثريت مردم از عدم برقراري ارتباط با آمريكا و تبعات طبيعي هر قطع ارتباطي بعد از اين همه سال خسته شده‌اند و اين را نظرسنجي‌ها هم نشان مي‌داد، زمينه هم فراهم بود كه در كمال اقتدار با آنها درباره‌ي اختلافاتمان مذاكره كنيم، نه در اين شرايط كه چند قطعنامه عليه ما در شوراي امنيت تصويب كرده‌اند، ناو‌هاي جنگي آمريكا در خليج فارس است و تهديدمان مي‌كند، پنج ديپلماتمان را در عراق دستگير كرده‌اند، و ...


نه برادران و خواهران، آنها از مذاكره‌ي دولت اصلاحات با آمريكا براي ايران نگران نبودند، آنها تصور مي‌كردند كه افتخاري است دست دادن با آمريكايي‌ها، مي‌گفتند كه چرا افتخارش به نام اصلاح‌طلبان ثبت شود كه توانستند زمينه‌ي رفع اختلافات كهنه را فراهم كنند، بگذار اگر افتخاري است، براي خودمان باشد! اما دل غافل كه مجبورند دروغ بگويند به مردم، بگويند اين مذاكره نيست، پس چيست؟ اگر مذاكره نيست حتما معامله است! مشاعره كه نيست، هست؟!


بله، محافظه‌كاران بايد هزينه‌ي آن سياه و سفيد كردن‌ها را بپردازند، خوشحال مي‌شويم بعضي از آنها مانند احمد توكلي بگويد اگر مصلحت باشد با شيطان هم مي‌شود مذاكره كرد، حتي اگر امام جمعه‌ي تهران معتقد باشد آن شيطان «بزرگ» اكنون «اكبر» شده است!
اما بدانند كه اين كمال بي عرضه بودن دولت ما را نشان مي‌دهد يا در موضع ضعف بودنمان را كه پنج ديپلماتمان در عراق چهار ماه است در اسارت آمريكايي‌ها هستند و قبل از مذاكره به عنوان پيش شرط آزاد نشدند.


من از همين جا درخواست مي‌كنم اين جلسه‌ي «تفهيم وظايف به آمريكايي‌ها» مستقيم از تلويزيون پخش شود يا اصلا وظايفشان در قالب نامه برايشان پست شود، اي ميل هم مي‌شود كرد! وگرنه شما به معامله با شيطان متهم هستيد!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

الف ) لـطـفا بــــی رحــمـانـه نــقــد کــنــیــد!
ب ) آدرس ایمیل: aliasghar55@gmail.com