
مرحوم فخرالدين حجازي را وقتي ديده بودم كه ديگر پير شده بود اما در پس همان صداي نحيفش شجاعت بيان و گيرايي زبان مشهود بود و هم اين كه اديب بوده است. اولين بار آقاي نادعليزاده در سال 80 به من ماموريت داد تا پيدايش كنم و مصاحبهاي با او بگيريم. آن موقع آقاي نادعليزاده سردبير سرويس سياسي ايسنا بود و من خبرنگارش. در ساختماني در خيابان 16 آذر، بالاي كتابفروشي بعثت، دفتر انتشارات بعثت؛ محلي بود كه پيرمرد روي صندلياش مينشست و امور موسسه را زيرنظر داشت. آقاي نادعليزاده وقتي از او تعريف ميكرد ياد خاطراتش ميافتاد كه در دوران نوجواني چقدر به او علاقه داشته. فكرش را بكنيد، در انتخابات اولين دورهي مجلس، حجازي نفر اول تهران شد، آن هم در رقابت با چه بزرگاني. و تقدير سالها او را گوشهنشين كرد تا شايد اولين حرفهايي كه پس از سالها از او منتشر شد مربوط به همان مصاحبه بود، اتفاقا در همان مصاحبه اشارهاي هم به اتهامي كه به ميزدند كرد، تملق گويي؛ البته گفت كه آن طور كه ميگفتند نبوده. دو سه باري به غير از تلفن، رفتم و با او و اطرافيانش صحبت كرديم تا راضي شد بيايد ايسنا. دو سال بعد دوباره آمد، اين بار به دعوت دوستان ديگرم.
اين عكس مربوط به همان سال 80 است در اتاق سرويس سياسي: نفر سمت راست ايستاده، همراه آقاي حجازي است. اميد شريف موسوي، دوست عزيزم كه الان رفته توي دنياي سينما، هميني است كه سمت راست نشسته. من هم كه آن موقع محاسني داشتم، در تصوير دارم سايت را به حجازي نشان ميدهم. سركار خانم محسني كه نميدانم الان كجاست، همان ديگري است! و نفر سمت چپ را هم به ياد نميآورم.
خبر فوتش را كه شنيدم صدايش در گوشم پيچيد كه «متاسفانه الآن مساجد ما خاموش است. وقتي گروهي جوان به جايي ميآيند كه آبشخوري مذهبي پيدا كنند ولي سيراب نميشوند، اين شكست براي مكتب و فلسفه است. تلاش امام (ره) براي آن بود كه فلسفه اسلام ناب، اصل توحيد و مفهوم يگانه پرستي به طبقهي جوان آموخته شود ولي الآن اين كار كمتر ميشود يا نميشود و يا ضد آن ارائه ميشود.در صورتي كه تا در مبناي اين طرز تفكر، انقلابي ايجاد نشود و همه، اسلام را آن سان كه هست، درنيابند، ما به پيروزي نخواهيم رسيد.»، خدا بيامرزدش
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
الف ) لـطـفا بــــی رحــمـانـه نــقــد کــنــیــد!
ب ) آدرس ایمیل: aliasghar55@gmail.com