شفاعت آیت الله شبیری زنجانی - یکی از مراجع تقلید اهل تشیع - برای آزادی تنها یک نفر از بازداشت شدگان سیاسی مخالف دولت آن قدر برای جریان مشکوک اقتدار طلب - که بخش افراطی اصولگرایان هستند - سنگین آمد که به انتشار اخبار و یادداشت هایی هتاکانه و وقیحانه ای در این باره روی آوردند.
این تلاش ها دو هدف مشخص را پیگیری می کند: در درجه ی اول خط و نشان کشیدن برای فقهایی که سازشان با ساز کیهان کوک نشده باشد و هدف دوم تخریب شخصیت و دروغ پردازی درباره ی اصلاح طلبان در نزد مراجع و مذهبی ها.
سناریو اینچنین نوشته شده بود که ابتدا دلیل آزادی علی شکوری راد - عضو جبهه ی مشارکت - را علنی کردند؛ گفتند که وی با وساطت یکی از علمای قم آزاد شده است. سپس از آقای شبیری نام بردند و به دنبال آن "همشهری" بودن و "آشنایی" آقای شبیری و پدر مرحوم آقای شکوری راد را تنها دلیل این شفاعت خواندند تا اینگونه القا کنند که آقای شبیری به دلیلی چنین سطحی و سبک اقدام به وساطت کرده است.
چنین القایی دو نتیجه می توانست داشته باشد: از سوی افکار عمومی به آقای شبیری اشکال وارد می شود که چرا یک مرجع تقلید عدالت را درباره ی دیگران و نیز قانون را رعایت نکرده و نتیجه ی دوم این که به اصلاح طلبان ایراد گرفته می شود که چرا زیر بار چنین تبعیضی رفته اند در حالی که جماعتی به دلایلی مشابه در زندان ها هستند.
اتفاقا در این مورد خط کیهان به نتیجه ی ناچیزی دست یافت؛ آنها با رصد برخی وبلاگ ها و نوشته های کم بیننده در فضای مجازی و بزرگ کردن آنها که تحت تاثیر این القائات قرار گرفته بودند، تا حدی توانستند در تهیه ی ابزار تحریک بخشی از افکار عمومی موفق باشند. البته در این بین انتشار چند ساعته ی یادداشتی از همین دست در سایت آقای کروبی اشتباهی بود که خط کیهان از آن به خوبی سود برد؛ از جمله خبری که با تیتر "حمله سایت کروبی به آیت الله شبیری زنجانی" در سایت جوان آنلاین تهیه و در بیش از 60 سایت وابسته به این خط عینا منتشر شد.
در سوی دیگر، این واکنش های تند و تخریبی نه تنها نتوانست باعث پشیمانی آیت الله شبیری شود که بالعکس انگیزه ای است برای درک این که چرا جماعتی اینگونه دستپاچه شده اند آن هم در پی شفاعت آیت الله شبیری برای علی شکوری راد که به سبب آشنایی خانوادگی از ایمانش به اهداف انقلاب و دلبستگی به جمهوری اسلامی مطلع است.
از این زاویه هر چه جریان مشکوک اقتدارطلب بیشتر به انتشار چنین مطالبی بپردازد به همان نسبت بیشتر می تواند جریان اصلاحات را از اتهامات یک سال و نیم علیه خود تبرئه کند؛ تصویری که خط رسانه یی کیهان با دروغ و توهین و تهمت از اصلاح طلبان ترسیم کرده بود تا بتواند یک جریان اصیل مردمی معتقد به اهداف انقلاب اسلامی را در نزد علما و مذهبی ها به صورت وارانه جلوه دهد.
ادعای خط رسانه یی کیهان درباره ی درخواست شکوری راد از آقای شبیری برای وساطت آزادی فرزند شهید بهشتی – که زمستان پارسال آزاد شده است - آنقدر مضحک بود که مخاطبان آنها نیز در فضای مجازی آن را به سخره گرفتند. شکوری راد در وبلاگ شخصی خود البته درباره ی نحوه ی آزادی اش توضیح داده که در دیدار با آقای شبیری متوجه شده درخواست آزادی از طریق ارسال پیامی به دفتر رهبری پیگیری شده و شکوری راد با دستور شخص رهبری آزاد می شود.
این در حالی است که جوان آنلاین - که متاسفانه منتسب به سپاه هم هست - در یادداشتی وقیحانه و هتاکانه، پادرمیانی آقای شبیری را "پارتی بازی"، "سفارش" و "تبعیض" و "فشار" برای آزادی فردی "برانداز" خواند و این پرسش تحریک آمیز افکار عمومی را مطرح کرد که تکلیف آنهایی که "هیچ «آشنا» یی در دستگاه قضائی ندارند" چه می شود؟ و البته تهدید کرد که " افراد و گروههایی که به قوه قضائیه فشار میآورند، بدانند که از این پس نامشان محفوظ نخواهد ماند و خود باید پاسخگوی مردم باشند".
![]() |
| دیدار با رهبری - آبان 1389 |
چنین تهدیدی البته در آقای شبیری تاثیری نخواهد داشت و اگر چنین اقدامی نمی شد شاید مردم از ایشان سوال می کردند، اما اولا مانند روز روشن است که اگر عدالت یا بی عدالتی در آزادی شکوری راد صورت گرفته دستور آن را رهبری شخصا صادر کرده اند؛ تصور نمی کنم که رهبری بدون استدلال چنین دستوری صادر کرده باشند. از سوی دیگر خط رسانه یی کیهان نمی گوید که چطور آن همه فشار بر قضات شریف دستگاه قضایی برای اعمال بی عدالتی و نادیده گرفتن حق متهمان را عین عدالت می خوانند اما شفاعت بی گناهان را تبعیض می نامند و برای تکرار نشدن آن زنگ خطر به صدا در می آورند؟ آیا برای عدم رسیدگی قانونی به شکایت از سردار مشفق و یا عدم محکومیت قاضی مرتضوی و دیگرانی از این دست هیچ فشاری بر دستگاه قضایی نیست؟!
![]() |
| دیدار با مرحوم منتظری - تابستان 1388 |
و اما استقلال مرجعیت می بایست موضوعی غیر قابل باشد؛ تلاش جمهوری اسلامی نیز همواره چنین بوده است و غیر از برخی اتفاقات که می توانست بهتر مدیریت شود اما نگاه کلان حفظ این استقلال به عنوان یک سرمایه ی گرانبها بود. در سفر اخیر رهبری به قم شاهد بودیم که بخش قابل توجهی از مراجع و علمای قم با ایشان دیدار داشتند؛ اما غیر از بخش رادیکال اقتدار طلب هیچ کس به دیگر علما و مراجع که دیداری نداشتند در این مورد اشکال وارد نمی کند. خط نشان کشیدن برای علما و مراجع تنها خط بخش اقتدار طلبی است که از ابتدای روی کار آمدن آقای احمدی نژاد به دنبال تفکیک آنها به خودی و غیر خودی بوده است.
از اصولگرایان سنتی، معتدل و معقول انتظار می رود که در مقابل این جریان اقلیت اقتدار طلب منتسب به این جناح سکوت خود را بشکنند؛ و بدانند که بر خلاف اصولگرایان واقعی که اسلام و روحانیت شیعه را از هم تفکیک ناپذیر می دانند، جریان اقلیت اقتدار طلب به دنبال اسلام منهای روحانیت است و بس.
بحمدالله مراجع عظام تقلید نشان داده اند که در وقایع پس از انتخابات اسیر تبلیغات دروغین جریان اقتدار طلب نشده اند و همچنان یکی از ستون های قابل اتکای مردم از جمله اصلاح طلبان هستند؛ هر چند جا دارد تا برای کم رنگ تر کردن این تبلیغات منفی بیش از پیش برای تقویت ارتباط با نهاد مرجعیت تلاش کنیم. در این مسیر تلاش اصلاح طلبان باید بیش از پیش به خنثی کردن تبلیغات دروغین خط رسانه یی کیهان و تاکید بر چارچوب های اعتقادی و اهداف ملی و اسلامی اصلاحات معطوف شود.


علي جان مزيد اطلاع آقاي منتظري رحمت الله عليه وصيت كرده بودند كه نماز ميت بر پيكر ايشان را آقا موسي حفظه الله بخوانند. معمول بين علما و مراجع اين است كه در چنين وصيتي اعلم مراجع بعد از خود را وصي ميكنند.
پاسخحذف