سنت ورود به ايسنا چه بود؟ در هشت سال عمرش هيچ كسي وارد آن نشده بود الا از بخش خبرنگاري افتخاري يا به قول خودمان «يك دانشجو، يك خبرنگار». اول ثبت نام ميكرد، تستهاي اوليهي كاري ميداد، چند ماه يا بيشتر از يك سال كار ميكرد، بعد تازه ميشد خبرنگار يكي از سرويسها. دبيران خبر هم از بين خبرنگاران قديميتر انتخاب ميشدند، سردبيران، مديران كل و معاونان هم همينطور، مديرعامل هم به طبع همينطور بود.
اين داستان تا ديروز ادامه داشت، تا اين كه آقاي «طيبي» رييس جهاد دانشگاهي حكمي صادر كرد و «جمال رحيميان» به عنوان سرپرست جديد ايسنا معرفي شد! قطعا اين كار آقاي طيبي نشانهي درك ضعيف او از كار رسانهيي و به ويژه ايسنا بود كه چنين روند مطلوبي را نقض كرد. از طرفي ايشان تنها نه ماه پيش مديرعامل ايسنا را تغيير داده بود و خودش آقاي حسنزاده را جايگزين آقاي نادعليزاده كرده بود. آقاي فاتح خود در زمان مديريت آقاي منتظري در جهاد، از مديريت ايسنا كنار رفت تا بلكه فشارهاي دولت جديد از روي ايسنا برداشته شود و رسانهي ايسنا بتواند كار رسانهاي خود را به دور از حاشيهها ادامه بدهد، چقدر هم تلاش كرد تا مجموعهي جهاد قانع شود كه جانشينش از درون ايسنا باشد كه شد. هر چند به نظر افراد منصف رسانهيي، ايسنا خطي عمل نميكرد، اما با اين حال در زمان آقاي نادعلي تا حدي تغييراتي به نفع دولتيها مشاهده شد تا از خر شيطان كوتاه بيايند و رفتن من هم به همين دليل بود، اما باز فشارها اضافه شد، اينقدر كه وقتي پارسال در ايسنا به ديدار آقاي نادعليزاده رفتم جيغش به هوا بود. با آمدن آقاي طيبي به جهاد، نادعلي هم تحمل نشد، اما با تلاش دوستان آقاي طيبي حداقل در ظاهر قانع شد كه جايگزين را از درون ايسنا انتخاب كند، دوست خوبمان آقاي حسنزاده انتخاب شد و در اين نه ماه باز هم تغييرات ديگري متوجه سياستهاي ايسنا شد ولي دوباره اين بار با يك پروژهي جالب و خندهدار، با خبرسازيهايي در برخي رسانههاي حامي دولت وانمود شد كه دولتيها ميخواهند طيبي را به خاطر ايسنا بركنار كنند تا زمينهسازي لازم انجام شود و اين ايسنا باشد كه به پاي آقاي طيبي قرباني شود. معتقدم كه متاسفانه مديريت آقاي طيبي شديدا ضعيف است وگرنه يا از ابتدا آقاي حسنزاده را نبايد به مديريت ميگمارد، يا پس از نه ماه نبايد دست به تغيير دوباره ميزد. من اگر به جاي آقاي طيبي بودم و تحت تاثير فشارهاي دولت، از خود ميپرسيدم در كجاي مديريت جهاد دانشگاهي قرار دارم؟! آيا بايد در مقابل هر درخواستي براي تغييرات در زيرمجموعه، سر فرود آورد؟ نبايد از ايسنا كه دسترنج جهاد دانشگاهي است دفاع كرد؟
به هر حال اين تغيير ناميمون انجام شد (آن اميدي هم كه به آن در يادداشت قبل دل بسته بوديم وصال نداد!) و امروز جلسهاي به منظور تقدير از آقاي حسنزاده در ايسنا برگزار شد ولي احتمال قوي از ايسنا نخواهد رفت و همچنان ميماند. پيام آقاي دكتر فاتح به بچهها را هم ميگذارم و مانند او همچنان اميدوارم كه ميهمان جديد حرمت ميزبان را پاس بدارد، همچنان كه ايسنا همواره ميزبان ميهمانهاي عزيزي بوده است که در برابر صداقت و غناي آن مجموعه کم بضاعت، سر تعظيم فرود آوردهاند.
پيام آقاي فاتح به بچهها:
«ايسنا نقطه عطف و آغاز دوران جديد رسانهاي، داراي «نقش تاسيسي و الگويي»، معرف نسلي جديد و منحصر به فرد از خبرنگاران و نقطه اميد براي يافتن «تئوري رسانهاي بومي» است. ايسنا با تعريف متفاوت از خبر و خبرگزاري و با پوشش عرصهها و ايدههاي مورد غفلت، به اتکاء نيروهاي به ظاهر غير حرفهاي اما خلاق و با نشاط، معمار عبور از راههاي نپيموده و گشودن عرصههاي ناشناخته در حوزه خبر و خبررساني شناخته ميشود.
انحصار شکني، اعتماد آفريني، تعهد به چند صدايي، پيشتازي، فراتر از هويت و گفتمان دولتي، نگاه انساني، شجاعت، همگوني و تواضع با مخاطب، نکته سنجي، مناعت طبع سازماني، بهسازي ادبيات رسانهاي، ادب و اخلاق خبرنگاري، پاک دستي و امتناع از رانت، شفافيت و يکرويي، اعتدال بخشي، استقلال تحريري، سرعت و دقت، دفاع از منافع ملي، حرکت در مرزهاي ديني و ميهني، اهتمام به آزادي و آگاهي و حقوق انساني، ايفاي مسئوليت در نقش يک نهاد مدني و ارائه چهرهاي مدرن از هويت دانشجويي از جمله ديگر ويژگيهايي است که اصحاب فن براي اين خبرگزاري برشمردهاند و افتخارآميز آنکه اين همه در دل و سايه ارزشهاي بنيادي انقلاب و نظام جمهوري اسلامي حاصل شده است.
دامنه دستاوردها و تاثيرگذاري ايسنا تا آن اندازه وسيع و عميق است که گزافه نيست اگر گفته شود ايسنا آبروي رسانهاي ايران و فرزندان اين خانواده سربلند، از برترين نسل رسانهاي بودهاند. تا مدتها اين دوران کوتاه هشت ساله چون الماس بر تارک رسانههاي ايران خواهد درخشيد و رازهاي نهفته در دل اين سالها، تحصيلکردگان و دانشپژوهان علم ارتباطات، جامعه شناسي و سياست را به تکاپو وا خواهد داشت. اين همه به روشني يادآور ميشود که ايسنا با همه فراز و فرودهايش، سرمايهاي ملي بوده و از اين رو صيانت از آن مسئوليتي همگاني است.
به لطف خدا و به دست تواناي شما دانشجويان پرمايه و بيادعا، ايسنا از چنان معماري سنجيده و مستحکم و بناي رفيعي برخوردار است که آسيب به آن، چندان آسان نمينمايد، گرچه نميتوانم اندوه و نگراني عميق خود را از دشواري راه پيش رو و آن چه بر ايسناي عزيز ميگذرد پنهان کنم و اين همه تغييرات پيوسته سازماني، مانع تراشيهاي فرساينده و تحميلي در کنار طلبکاريهاي ناموجه سياسي را بي تاثير معرفي کنم. همه بايد بدانيم که ايسنا به عنوان سرمايه ملي در معرض داوري همگان قرار داشته و اخذ هر تصميمي در قبال آن بايد منطبق با ارزشهاي يک سرمايه ملي، خواست همگاني و احترام به مخاطبان و فرزندان آن صورت پذيرد. سرگذشت و سرنوشت ايسنا و آنچه در آينده بر اين رسانه و فرزندان آن ميگذرد، براي اهل خرد و دلسوزان کشور، آموزههاي فراوان خواهد داشت. سرنوشت ايسنا ميتواند رموز ماندگاري يا نيستي سرمايههاي گذشته را واگو و پاسخي روشن به اين پرسش مهم باشد که «ما با سرمايههايمان چه کرده و چه ميکنيم؟».
اينک که حسن زاده عزيز بايد مسئوليت خود را رها کند، براي من دو دريغ بزرگ باقي ميماند؛ يکي آنکه او پايان يکي از مبارکترين سنتهاي ايسناست، سنتي که فرزند افتخاري ايسنا را به مسئوليت مدير عاملي نشاند و يکايک خبرنگاران، دبيران و سردبيران سرفراز امروز، محصول همين سنتند. سنت مهم و مبارکي که وفاداري به آن، از اصليترين رموز ماندگاري ايسنا بوده است و ديگر آن که او نماد صداقت ايسنا و فرزند واقعي اين مکتب بود.
و چيزي که به من آرامش و دلداري ميدهد، خداي مهرباني است که همواره لطف و رحمتش شامل و کامل بوده است و شما جوانان مومن و پاکنهاد که همواره قدرشناس مجموعهاي بودهايد که خود به خون دل تاسيس و نهالش را آبياري کردهايد و انشاءالله در دل جهاد پر افتخار دانشگاهي، همچنان منشأ خير و برکت خواهيد بود.
بگذار کساني گذشته و حال و مجاهدت شبانهروزي هشت ساله شما را ناديده بگيرند و بگذار به خاطر سوداي يکي دو روزه، آنان که فرق نقد و مجيز را نميدانند و اطلاع به مردم ر ا گناه ميدانند، وفاداري ما به ارزشهاي امام، رهبري، شهيدان و مردم شريفمان ر ا به قلم نامبارکشان تحريف و تخريب کنند تا توجيهي براي اين و آن بتراشند. بگذار آنان که حتي عطسهاي براي اين مجموعه نزدهاند و اين رسانه محصول انديشه و عمل آنان نيست براي آن سوداگري کنند، شما نام و يادتان نيک بوده و نيک خواهد ماند و تاريخ به صداقت، بزرگي، بزرگواري و ماندگاريتان شهادت خواهد داد؛ همان گونه که نام نيک شهيدانمان قريب و عمراني و عزيزانمان منتظري، نادعلي و حسن زاده از يادهايمان نخواهد رفت.
ايسنا همواره ميزبان ميهمانهاي عزيزي بوده است که در برابر صداقت و غناي آن مجموعه کم بضاعت، سر تعظيم فرود آوردهاند. اينک نيز به سنت ديني و مليمان، ميهمان خود را محترم داريد؛ ايشان نيز حرمت ميزبان، پاس خواهند داشت، انشاءالله.
خداوندا تو ميداني که اين جوانان انگيزهاي جز خدمت به دين و ميهن در تاسيس اين رسانه نداشتهاند و تو از همتها و خون دلهايي که مصروف آن کردهاند، با خبري. تو ميداني که هيچگاه حتي در سختترين لحظهها و تنگناها اهل شکوه و شکايت نبوده و جز شکيبايي پيشه نکردهاند و تو نيک ميداني که اين قلبها و قلمها براي چه ميتپند. اينک به تلاش صادقانه و معصوميت آگاهانه اينان که ميخواستند نمونهاي از ايفاي مسئوليت و اثبات توانمندي، حريت و شرف جوانانه باشند، از تو هيچ نميخواهيم جز آنکه خداوندا! حافظ اين سرمايه و عزت فرزندانش باش».
اين داستان تا ديروز ادامه داشت، تا اين كه آقاي «طيبي» رييس جهاد دانشگاهي حكمي صادر كرد و «جمال رحيميان» به عنوان سرپرست جديد ايسنا معرفي شد! قطعا اين كار آقاي طيبي نشانهي درك ضعيف او از كار رسانهيي و به ويژه ايسنا بود كه چنين روند مطلوبي را نقض كرد. از طرفي ايشان تنها نه ماه پيش مديرعامل ايسنا را تغيير داده بود و خودش آقاي حسنزاده را جايگزين آقاي نادعليزاده كرده بود. آقاي فاتح خود در زمان مديريت آقاي منتظري در جهاد، از مديريت ايسنا كنار رفت تا بلكه فشارهاي دولت جديد از روي ايسنا برداشته شود و رسانهي ايسنا بتواند كار رسانهاي خود را به دور از حاشيهها ادامه بدهد، چقدر هم تلاش كرد تا مجموعهي جهاد قانع شود كه جانشينش از درون ايسنا باشد كه شد. هر چند به نظر افراد منصف رسانهيي، ايسنا خطي عمل نميكرد، اما با اين حال در زمان آقاي نادعلي تا حدي تغييراتي به نفع دولتيها مشاهده شد تا از خر شيطان كوتاه بيايند و رفتن من هم به همين دليل بود، اما باز فشارها اضافه شد، اينقدر كه وقتي پارسال در ايسنا به ديدار آقاي نادعليزاده رفتم جيغش به هوا بود. با آمدن آقاي طيبي به جهاد، نادعلي هم تحمل نشد، اما با تلاش دوستان آقاي طيبي حداقل در ظاهر قانع شد كه جايگزين را از درون ايسنا انتخاب كند، دوست خوبمان آقاي حسنزاده انتخاب شد و در اين نه ماه باز هم تغييرات ديگري متوجه سياستهاي ايسنا شد ولي دوباره اين بار با يك پروژهي جالب و خندهدار، با خبرسازيهايي در برخي رسانههاي حامي دولت وانمود شد كه دولتيها ميخواهند طيبي را به خاطر ايسنا بركنار كنند تا زمينهسازي لازم انجام شود و اين ايسنا باشد كه به پاي آقاي طيبي قرباني شود. معتقدم كه متاسفانه مديريت آقاي طيبي شديدا ضعيف است وگرنه يا از ابتدا آقاي حسنزاده را نبايد به مديريت ميگمارد، يا پس از نه ماه نبايد دست به تغيير دوباره ميزد. من اگر به جاي آقاي طيبي بودم و تحت تاثير فشارهاي دولت، از خود ميپرسيدم در كجاي مديريت جهاد دانشگاهي قرار دارم؟! آيا بايد در مقابل هر درخواستي براي تغييرات در زيرمجموعه، سر فرود آورد؟ نبايد از ايسنا كه دسترنج جهاد دانشگاهي است دفاع كرد؟
به هر حال اين تغيير ناميمون انجام شد (آن اميدي هم كه به آن در يادداشت قبل دل بسته بوديم وصال نداد!) و امروز جلسهاي به منظور تقدير از آقاي حسنزاده در ايسنا برگزار شد ولي احتمال قوي از ايسنا نخواهد رفت و همچنان ميماند. پيام آقاي دكتر فاتح به بچهها را هم ميگذارم و مانند او همچنان اميدوارم كه ميهمان جديد حرمت ميزبان را پاس بدارد، همچنان كه ايسنا همواره ميزبان ميهمانهاي عزيزي بوده است که در برابر صداقت و غناي آن مجموعه کم بضاعت، سر تعظيم فرود آوردهاند.
پيام آقاي فاتح به بچهها:
«ايسنا نقطه عطف و آغاز دوران جديد رسانهاي، داراي «نقش تاسيسي و الگويي»، معرف نسلي جديد و منحصر به فرد از خبرنگاران و نقطه اميد براي يافتن «تئوري رسانهاي بومي» است. ايسنا با تعريف متفاوت از خبر و خبرگزاري و با پوشش عرصهها و ايدههاي مورد غفلت، به اتکاء نيروهاي به ظاهر غير حرفهاي اما خلاق و با نشاط، معمار عبور از راههاي نپيموده و گشودن عرصههاي ناشناخته در حوزه خبر و خبررساني شناخته ميشود.
انحصار شکني، اعتماد آفريني، تعهد به چند صدايي، پيشتازي، فراتر از هويت و گفتمان دولتي، نگاه انساني، شجاعت، همگوني و تواضع با مخاطب، نکته سنجي، مناعت طبع سازماني، بهسازي ادبيات رسانهاي، ادب و اخلاق خبرنگاري، پاک دستي و امتناع از رانت، شفافيت و يکرويي، اعتدال بخشي، استقلال تحريري، سرعت و دقت، دفاع از منافع ملي، حرکت در مرزهاي ديني و ميهني، اهتمام به آزادي و آگاهي و حقوق انساني، ايفاي مسئوليت در نقش يک نهاد مدني و ارائه چهرهاي مدرن از هويت دانشجويي از جمله ديگر ويژگيهايي است که اصحاب فن براي اين خبرگزاري برشمردهاند و افتخارآميز آنکه اين همه در دل و سايه ارزشهاي بنيادي انقلاب و نظام جمهوري اسلامي حاصل شده است.
دامنه دستاوردها و تاثيرگذاري ايسنا تا آن اندازه وسيع و عميق است که گزافه نيست اگر گفته شود ايسنا آبروي رسانهاي ايران و فرزندان اين خانواده سربلند، از برترين نسل رسانهاي بودهاند. تا مدتها اين دوران کوتاه هشت ساله چون الماس بر تارک رسانههاي ايران خواهد درخشيد و رازهاي نهفته در دل اين سالها، تحصيلکردگان و دانشپژوهان علم ارتباطات، جامعه شناسي و سياست را به تکاپو وا خواهد داشت. اين همه به روشني يادآور ميشود که ايسنا با همه فراز و فرودهايش، سرمايهاي ملي بوده و از اين رو صيانت از آن مسئوليتي همگاني است.
به لطف خدا و به دست تواناي شما دانشجويان پرمايه و بيادعا، ايسنا از چنان معماري سنجيده و مستحکم و بناي رفيعي برخوردار است که آسيب به آن، چندان آسان نمينمايد، گرچه نميتوانم اندوه و نگراني عميق خود را از دشواري راه پيش رو و آن چه بر ايسناي عزيز ميگذرد پنهان کنم و اين همه تغييرات پيوسته سازماني، مانع تراشيهاي فرساينده و تحميلي در کنار طلبکاريهاي ناموجه سياسي را بي تاثير معرفي کنم. همه بايد بدانيم که ايسنا به عنوان سرمايه ملي در معرض داوري همگان قرار داشته و اخذ هر تصميمي در قبال آن بايد منطبق با ارزشهاي يک سرمايه ملي، خواست همگاني و احترام به مخاطبان و فرزندان آن صورت پذيرد. سرگذشت و سرنوشت ايسنا و آنچه در آينده بر اين رسانه و فرزندان آن ميگذرد، براي اهل خرد و دلسوزان کشور، آموزههاي فراوان خواهد داشت. سرنوشت ايسنا ميتواند رموز ماندگاري يا نيستي سرمايههاي گذشته را واگو و پاسخي روشن به اين پرسش مهم باشد که «ما با سرمايههايمان چه کرده و چه ميکنيم؟».
اينک که حسن زاده عزيز بايد مسئوليت خود را رها کند، براي من دو دريغ بزرگ باقي ميماند؛ يکي آنکه او پايان يکي از مبارکترين سنتهاي ايسناست، سنتي که فرزند افتخاري ايسنا را به مسئوليت مدير عاملي نشاند و يکايک خبرنگاران، دبيران و سردبيران سرفراز امروز، محصول همين سنتند. سنت مهم و مبارکي که وفاداري به آن، از اصليترين رموز ماندگاري ايسنا بوده است و ديگر آن که او نماد صداقت ايسنا و فرزند واقعي اين مکتب بود.
و چيزي که به من آرامش و دلداري ميدهد، خداي مهرباني است که همواره لطف و رحمتش شامل و کامل بوده است و شما جوانان مومن و پاکنهاد که همواره قدرشناس مجموعهاي بودهايد که خود به خون دل تاسيس و نهالش را آبياري کردهايد و انشاءالله در دل جهاد پر افتخار دانشگاهي، همچنان منشأ خير و برکت خواهيد بود.
بگذار کساني گذشته و حال و مجاهدت شبانهروزي هشت ساله شما را ناديده بگيرند و بگذار به خاطر سوداي يکي دو روزه، آنان که فرق نقد و مجيز را نميدانند و اطلاع به مردم ر ا گناه ميدانند، وفاداري ما به ارزشهاي امام، رهبري، شهيدان و مردم شريفمان ر ا به قلم نامبارکشان تحريف و تخريب کنند تا توجيهي براي اين و آن بتراشند. بگذار آنان که حتي عطسهاي براي اين مجموعه نزدهاند و اين رسانه محصول انديشه و عمل آنان نيست براي آن سوداگري کنند، شما نام و يادتان نيک بوده و نيک خواهد ماند و تاريخ به صداقت، بزرگي، بزرگواري و ماندگاريتان شهادت خواهد داد؛ همان گونه که نام نيک شهيدانمان قريب و عمراني و عزيزانمان منتظري، نادعلي و حسن زاده از يادهايمان نخواهد رفت.
ايسنا همواره ميزبان ميهمانهاي عزيزي بوده است که در برابر صداقت و غناي آن مجموعه کم بضاعت، سر تعظيم فرود آوردهاند. اينک نيز به سنت ديني و مليمان، ميهمان خود را محترم داريد؛ ايشان نيز حرمت ميزبان، پاس خواهند داشت، انشاءالله.
خداوندا تو ميداني که اين جوانان انگيزهاي جز خدمت به دين و ميهن در تاسيس اين رسانه نداشتهاند و تو از همتها و خون دلهايي که مصروف آن کردهاند، با خبري. تو ميداني که هيچگاه حتي در سختترين لحظهها و تنگناها اهل شکوه و شکايت نبوده و جز شکيبايي پيشه نکردهاند و تو نيک ميداني که اين قلبها و قلمها براي چه ميتپند. اينک به تلاش صادقانه و معصوميت آگاهانه اينان که ميخواستند نمونهاي از ايفاي مسئوليت و اثبات توانمندي، حريت و شرف جوانانه باشند، از تو هيچ نميخواهيم جز آنکه خداوندا! حافظ اين سرمايه و عزت فرزندانش باش».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
الف ) لـطـفا بــــی رحــمـانـه نــقــد کــنــیــد!
ب ) آدرس ایمیل: aliasghar55@gmail.com