نظر و سیاست اصلاح طلبان درباره ی حوادث غزه، مقاومت و حماس چیست؟ برای پاسخ به این پرسش، با توجه به بحث هایی که در یادداشت قبلی با تعدادی از دوستان داشتم و نیز نظراتی که از دوستان در جاهای مختلف دیدم و شنیدم، صلاح می دانم نظر تعدادی از کسانی را که هر کدام مورد احترام بخش هایی از طیف گسترده ی اصلاح طلبان هستند در زیر بیاورم. امیدوارم دوستان به این نظرات کاملا توجه داشته باشند.
اول از همه در بخشی از پیام آيتالله صانعي خواندم:
اين جانب ضمن ابراز تأسف و تأثر عميق خويش نسبت به اين جنايات وحشيانه از تمام
آزاديخواهان جهان و همه مدافعان راستين حقوق بشر و انسانيت ميخواهم كه تمام
توان خويش را در جهت متوقف كردن اين اقدامات وحشيانه و جنايات اين رژيم سفاك به كار
بندند چرا كه امروز سكوت آزاديخواهان و مدافعان حقوقبشر در مقابل اين جنايات
گناهي است نابخشودني و از همه گروههاي فلسطيني ميخواهم ضمن حفظ وحدت، تمام همت
خويش را در جهت تحقق آرمان مقدس ملت مظلوم فلسطين آن هم با توكل و استمداد از حضرت
حق جل و علا و تكيه بر حمايت و پشتيباني ملتهاي مسلمان و آزاديخواه و نه
دولتهاي سرسپرده و قدرتهايي كه فلسطين را جولانگاه مطامع سياسي و اقتصادي و حفظ
قدرت پوشالي خويش نمودهاند، به كار بندند.
در پیام آیتالله منتظری هم آمده است:
بدیهى است اگر اسرائیل اقدام به حصر غزه نمىكرد و آن را به صورت یك زندان بزرگ
درنمىآورد مجاهدان و مبارزان فلسطینى عكسالعملى از خود نشان نمىدادند و آتشبس
فیمابین نقض نمىشد، ولى مردم بىپناه غزه باید بهاى گستاخى اسرائیل و زمینهسازى
به دست گرفتن قدرت توسط دولت فعلى اسرائیل در انتخابات آینده را بپردازند.
مقلدین اینجانب مجازند یكسوم سهم مبارك امام علیهالسلام را از طریق مطمئن و
مورد اعتماد در جهت كمك به مسلمانان مظلوم غزه صرف نمایند.
درباره ی اهل سنت هم، آقای يوسف قرضاوي، مفتي اهل سنت جهان، درخطبه هاي نماز جمعه ی دوحه گفت:
مردم فلسطين با توجه به توانمنديهاي هستهيي و نظامي اسراييل كه توسط آمريكا به
دست آورده است قادر به رويارويي با آن نيستند و به تنهايي نمي توانند با اسراييل
روبهرو شوند لذا امت مسلمان بايد چه با سلاح، چه نيرو، چه كمك هاي مالي وحتي از
طريق تحريم در كنار فلسطينيان بايستند. امت مسلمان همچنان زنده و پابرجا هستند
وآمادهاند تا حتي مال و جانشان را براي كمك به برادرانشان هديه كنند.ای رهبران حماس! قلب ملت مسلمان در صبر و بردباريهايتان با شماست، شما كه
نمونهي قهرماناني هستيد كه با وجود تحريم، گرسنگي و تنگناهاي مختلف از اصول و
ارزشهايتان دست نميكشيد.هرگز نااميد مباشيد كه نااميدي نشانهي كفر است و مطمئن
باشيد تا زماني كه به حقوقتان پايبند هستيد، سرافكنده نخواهيد بود.
و اما این هم بخشی از نظرات آقای خاتمی عزیز در این زمینه:
پس از ماهها محاصره غزه که میخواستند ملت فلسطين را دچار مرگ تدريجی کنند،
آنان مقاومت کردند آنهم در تنها نقطهای از فلسطين اشغالی که دارای حکومت مشروع
دموکراتيک است و با آرای مردم روی کار آمده است.مقاومت مردم مظلوم فلسطين در دفاع از آرمانشان قابل ستایش است. اکنون هم
میبينيم که با وجود مصائب بسيار، اين زنان و مردان غزه هستند که بر مقاومت جانانه
تاکيد میکنند.ملت ايران همچون گذشته نشان دهد در کنار مظلوم و مقابل ظالم ايستاده است.
آقای هاشمی رفسنجانی هم در نماز جمعه گفت:
امت اسلامي بايد حمايت سياسي، فرهنگي، تبليغاتي، مالي و تسليحاتي خود را از مردم
غزه و فلسطين داشته باشند تا اينكه اين مردم مقاومت كنند و كساني كه از حق دفاع
ميكنند بتوانند سر جاي خود بايستند و از حق دفاع كنند. الحمدالله ايران ما در اين
ميدان پيشتاز است و بسياري از مسلمانان و ملتها با ما همراه هستند.
اساسا شاید کسانی باشند که برایشان این پرسش پیش بیاید : "نظرتان درباره اين ضرب المثل معروف در ارتباط با سیاست خارجي چيست: «چراغي كه به خانه رواست به مسجد حرام است؟»"
دکتر محمد صدر، معاون وزارت خارجه در دولت آقای خاتمی به این سوال به خوبی پاسخ داده است که آن را بسیار می پسندم؛ قطعا سیاست اصلاح طلبان اگر روی کار بیایند همین خواهد بود:
البته چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است. نمی دانم مقصود سؤال
کننده محترم چیست. اگر منظورشان کمک به فلسطین است، در دولت اصلاحات هم این سیاست ر
داشتیم و کمک جدی به فلسطین می کردیم. موضوع فلسطین غیر از اینکه یک موضوع انسانی و
اسلامی است، در چارچوب منافع ملی ایران تعریف می شود و باید از آنها حمایت کنیم.
منتهی این حمایت باید عاقلانه باشد، نه مثل قضیه هولوکاست که حتی خود فلسطینی ها هم
از این بحث حمایت نکردند. این چراغی است که هم به مسجد رواست و هم به خانه.
سلام جناب شفیعیان
پاسخحذفاولاٌ باید عرض کنم طبق اصل پلورالیسم که من به آن معتقدم، این که برداشت شما با من بر سر مفهوم اصلاحات فرق می کند نه تنها هیچ اشکالی ندارد، بلکه پسندیده هم هست. برادشت شما برای من محترم ولی نامعتبر. ولی با تمام این اوصاف عرض کنم که من نیز در مورد غزه مطلبی نگاشته ام که دید من را راجع به آن قضیه مشخص می کند و اما در مورد پاسخی که به من داده بودید.
من فقط دو سوال از شما دارم؛ شما بفرمایید وظایف ذاتی یک رسانه چیست؟ یعنی مردم از رسانه چه انتظاری دارند؟
دوم بفرمایید یک رسانه در قبال گردش آزاد اطلاعات چقدر تعهد دارد؟
برادر من، درست است که رهرو باید آهسته و پیوسته رود ولی نه آنقدر که از ترس مرگ، خودکشی کند.من نمی گویم بی ملاحظه هر چه می خواهیم بنویسیم و هرکار می خواهیم انجام دهیم ولی این هم نمی شود که آنها به ما تحمیل کنند که از که بنویسیم و از که نه. محمد قوچانی هم چه در شرق و چه در همهین و چه در شهروند-مخصوصاٌ در شرق- همه ملاحظات را رعایت می کرد. هیچ وقت آن مقاله محمد قوچانی را که گفته بود ما نه تنها ملاحظات قانون اساسی بلکه ملاحظات نانوشته را هم رعایت می کنیم، یا آن مقاله دیگرش که نوشته بود آمده ایم تا بمانیم، اما آخر چه شد؟ به قول برتولت برشت:"اگر ندانی هیچ گناهی مرتکب نشده ای ولی اگر بدانی و نگویی بزرگترین جنایت را کرده ای"
اصلاحات، شاخصه ها و شاخص هایی دارد؛ آقای خاتمی که خود یکی از شاخص های آن است، شاخصه های آن را در چهار جلسه مطرح کرده است.
پاسخحذفمطلب شما درباره ی غزه را خواندم و بسیار متاسف شدم که یک جوانی که خود را اصلاح طلب می نامد چنین تحلیل اشتباه و واکنشی ای درباره ی مسائل دارد، صرفا برای این که کسانی دیگر طور دیگری درباره ی مسائل غزه می گویند.
درباره ی رسانه، وظایفش و مصلحت در انتشار اخبار، در کامنتی که برایتان گذاشته بودم توضیح داده ام.
ما از غزه حمایت میکنیم وبه ان افتخار میکنیم.
پاسخحذف