منطق هم همین بود که یا خاتمی یا میرحسین بیایند تا کشور را از این وضعیت نجات بدهند. امروز آقای خاتمی بسیار حساب شده و دقیق اعلام کرد که:خدا را شکر که این دو بزرگوار قبول کردند که در این شرایط بد کشور، فداکاری کنند. واقعا جرات می خواهد که کسی بیاید و چهار سال بعد مردم راضی باشند. همانطور که آقای خاتمی پرسیده، معلوم نیست با درآمدهاي نفتي شگفت انگيز سه سال گذشته که سابقه نداشته، چه تحولي در کشور رخ داده است؟من به همه اصلاحطلبان و نيز کساني که ممکن است جزء اصلاح طلبان نيز نباشند ولي دلشان مي خواهد در وضع کنوني تحولي ايجاد شود، ضمن احترام به همه کساني که کانديداتوري خود را اعلام کردند يا اعلام خواهند کرد، ميگويم به ياري خداوند يک نفر از ميان من و آقاي مهندس موسوي نامزد خواهد شد.
از دوستانم خواهشی دارم، این روزها روزنامه ی گمراه کیهان و خبرپراکنی فارس، به شدت دنبال این هستند که در اصلاح طلبان تفرقه بیاندازند، نمونه اش نوشته ی سه شنبه ی کیهان است که از سر تا پایش ترس از کاندیداتوری خاتمی و موسوی می بارد؛ باید هوشیار باشیم و تا این که یکی از این دو نفر اعلام نکرده اند، به گونه ای موضع گیری نکنیم که بهانه به دست کیهانیان بیافتد.
مهندس موسوی در هفته ی اول مرداد ماه 84، بیانیه ای در تقدیر از هشت سال تلاش دولت آقای خاتمی منتشر کرده بود. به نظرم جالب آمد تا آن را اینجا تکرار کنم که ببینیم نگاه میرحسین به دوران اصلاحات چیست:
«هشت سال دوران ریاست جمهوری فرزند فاضل، با تقوا و متعهد حضرت امام خمینی(ره) برادر عزیزمان جناب حجتالاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی به پایان خود نزدیك میشود و لبخندهای شیرین در این روزها خبر از آن میدهد كه زخمهای بیشماری كه در طی این مدت به آن جان عزیز وارد شد به همین زودی و پیش از به اتمام رسیدن دوران خدمتش التیام یافته است. رنجی كه برای خداوند پذیرفته شود، میوههای شیرین خواهد داد و هر قدر كه ایمان به فضل الهی بیشتر باشد، این میوهها زودتر به بار میرسند.
قدردانی از دستاوردهای بزرگی كه دولت خاتمی در طی این هشت سال داشته است، وظیفهای صرفا اخلاقی نیست تا از خدمات بیشائبهی برادری مخلص و بیادعا سپاسگزاری شده باشد، بلكه همچنین برای آن است تا آیندگان قدر آنچه با خون دل بسیار فراهم آمده است، بدانند و آن را به راحتی از دست ندهند.
این فرصت كوتاهتر از آن است كه با استفاده از آن بتوان حق وظیفه را ادا كرد. لذا اینجانب به امید آنكه دیگران به مشروح این توفیقات ولو به صورت فهرستوار اشاره خواهند كرد، با بهرهگیری از این مجال، تنها به آنچه به نظرم شاید مهمترین و ارزشمندترین دستاورد دولت خاتمی است، اشاره میكنم و آن فضای انسانی است كه او حفظ و توسعهی آن در جامعه را نصبالعین و مهمترین هدف خود قرار داده بود. او به واسطهی این اهتمام در تمامی افتخارات ملت ما در طی این مدت شریك است. تنها به عنوان یك نمونه، ما امروز با موفقیتهای ارزشمند مدیران مدبر و دانشمندان جسور و خلاق خود در زمینهی دانش هستهیی مواجه هستیم و این دستاوردی آنچنان عظیم است كه اگر قدر و اهمیت آن در رشد اعتماد به نفس ملی و توسعهی علمی و اقتصادی كشور به درستی شناخته شود، ارزش تاریخی آن كمتر از ملی شدن صنعت نفت نیست. آیا قابل تصور بود كه دانشمندان جوان ما بدون احساس عضویت در جامعهای كه شأن انسانها را بزرگ میشمارد به سمت موفقیتهای عظیم خود گام بردارند؟ این قاعدهای است كه دربارهی هر افتخار دیگری چه در چارچوب دولت و چه در صحنه كل جامعه صدق میكند و در طول هشت سال گذشته، این افتخارات چه بسیار بوده است.
در قدردانی از شخصیتی چون خاتمی فرصت و فصحتی نهفته است كه امیدوارم شناخته شود و از دست نرود. بهویژه روحانیت عزیز كه چنین عضو عالیمقامی از او به چنین توفیقاتی دست یافته است، جا دارد كه این فرصت را فرو نگذارد؛ زیرا هركه خاتمی را میشناسد و دوست دارد، به عنوان عالمی عامل و دانشمندی روحانی میشناسد كه آرمانهایش را از شناخت عالمانه و عمیق دین خود وام گرفته است.»
میرحسین موسوی
راستی ایسنا خبر امروز آقای خاتمی را سانسور کرده است. همان خبر را ایلنا هم منتشر کرده، آنها را مقایسه کردم و خیلی غصه خوردم، واقعا چرا دوستان این اشتباه را مرتکب می شوند، نمی دانم. انشالله با آمدن آقای خاتمی یا مهندس موسوی، این سانسورهای بچگانه هم خاتمه پیدا می کند. رسانه چقدر باید زحمت بکشد تا اعتماد مردم را کسب کند، بعد چقدر راحت قدر اعتماد دانسته نمی شود؛ غصه خوردن دارد، ندارد؟
این دو جمله ی آقای خاتمی در ایسنا حذف و سانسور شدید شده بودند:
یادداشت ابوذر آذران را با عنوان «کابوس احمدی نژاد؛ میرحسین می آید» خواندم، توصیه می کنم بخوانید.«در دوران امام هيچگاه نظارت استصوابي نداشتيم و بعد از امام اين كار رويه شد. نظارت استصوابي يعني اجرا و نه نظارت و بالاتر از آن با بعضي رفتار ها يعني قيموميت. معتقدم اگر نظارت استصوابي نيز وجود دارد بايد با چارچوب مردم سالاري سازگار باشد. يعني نمي توانيم كاري كنيم كه راي و خواست مردم يك طرف ولي سليقه عده اي تعيين كننده همه چيز باشد.
معتقدم اگر برنامه چهارم با اين درآمد نفتي كه در سالهاي اخير داشتيم درست احرا شده بود، مطمئن بودم اهداف چشم انداز نه در 20 سال كه در 10 سال تحقق پيدا مي كرد و امروز معتقدم نه تنها 4 سال جلو نرفتيم بلكه از 4 سال پيش هم عقب تر افتاده ايم . و اين وضع نگران كننده است.»
پی نوشت:
- مجمع نمايندگان استان كرمانشاه در بيانيهاي اعلام كردند به دليل بي توجهي مسولان رياست جمهوري به مشكلات مردم استان در سفر هيئت دولت به اين استان، رئيس جمهور را همراهي نخواهند كرد! بالاخره صدای یکی در می آید. آن از نمایندگان مازندران که در جلسه ی دولت در مازندران راهشان نداده بودند و این هم از اکراد.
- بالاخره آقایان اصولگرا نتوانستند بر مصاحبه با داریوش در یکی از روزنامه هایشان بگذرند و بعد از 10 روز واکنش نشان دادند، چه کردند؟ یک تذکر تقدیم فرمودند، اما اگر یک روزنامه ی اصلاح طلب این کار را کرده بود، کفن نمی پوشیدند؟ «روزنامه همشهري به علت چاپ مصاحبه با خواننده لسآنجلسي از سوي اداره كل مطبوعات تذكر گرفت.»
- نماينده جنبش جهاد اسلامي فلسطين، در یک سخنرانی در شیراز گفته است: «نخستين شرط گفتگو با رژيم صهيونيستي، توقف حمله نظامي، لغو تحريمهاي اقتصادي، باز شدن گذرگاهها و خروج نيروههاي اشغالگر از نوار غزه است.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
الف ) لـطـفا بــــی رحــمـانـه نــقــد کــنــیــد!
ب ) آدرس ایمیل: aliasghar55@gmail.com