شايد غربيها بحث هستهيي را براي گمراه كردن ما از دلبستگي اصلي خود مطرح و بزرگ ميكنند، چون پاشنهي آشيل ما نابساماني اقتصاد كشور است كه متاسفانه دولت آقاي احمدينژاد نسبت به آن بي توجه است يا به عبارتي ناتوان؛ كه جمهوري اسلامي را شكننده كرده. زمينههاي اعتراض بين مردم در دو سال و نيم گذشته تنها زمينههاي اقتصادي بوده است نه بحث هستهيي و بولتون هم تاكيد دارد كه براي براندازي، آمريكا و غرب بايد از «نارضايتي اقتصادي مردم ايران» استفاده كنند. حداقل اين كه تا زماني كه وضعيت اقتصادي كشور نابسامان نباشد و زمينهي اعتراض داخلي وجود نداشته باشد، زمينهي دخالت خارجي فراهم نخواهد شد. بنابر اين براي جلوگيري از اين نقطهي ضعف كه دشمنان به آن چشم دوخته و دل بستهاند، بايد راه چارهاي جدي بيانديشيم، راه حلهاي دولت نهم بيشتر فقير پرور است تا اصلاح كنندهي ساختار اقتصادي. با اين پول هنگفتي كه ناشي از بالا رفتن قيمت نفت تا 100 دلار است چه كارها كه ميشود كرد به جاي اين كه آن را بدون برنامهي قوي اقتصادي خرج كنيم.
من از دوستان اصلاحطلب ميخواهم كه در اين مدت باقي مانده تا انتخابات مجلس هشتم، سميناري را براي تدوين برنامهي اقتصادي جبههي اصلاحات را برگزار كنند، با برنامهي مشخص اقتصادي از مردم راي بگيرند و با اولويت قرار دادن اقتصاد بر ديگر حوزهها، جلوي نابساماني اقتصادي فعلي را بگيرند.
چند ماه پيش دربارهي ضرورت توجه دولت و مجلس به سند چشمانداز 20 ساله يادداشتي نوشته بودم و تذكر دادم كه بايد جلوي تخلف دولت را از سند 20 ساله و برنامهي چهارم توسعه گرفت؛ ديدم آقاي خاتمي هم در يكي از سخنرانيهاي اخيرش تاكيد كرده كه «خوشبختانه با تلاشي كه در دولت اصلاحات شد و به تأييد مقام معظم رهبري نيز رسيد چشمانداز 20 ساله پيشروي ماست و بايد در اين مسير حركت شود و همهي دولتها و دولت من نيز بايد با اين معيار نقد شوند». بنابر اين پيشنهادم اين است كه برنامهي اقتصادي ما برگرداندن برنامههاي دولت آقاي احمدينژاد به سند و برنامه باشد و كاري كنيم كه درآمد بالاي ناشي از قيمت نفت به تسهيل و تسريع در اجراي سند 20 ساله كمك كند.
مرداد ماه كه آقاي رييس جمهور به باكو آمده بود، در جمع ايرانيان تنها شعارهاي هستهيي خود را تكرار كرد، هر چند انرژي هستهيي به واقع حق مسلم ايران است اما اشتباه آقاي احمدينژاد اين است كه تنها به شعار هستهيي پرداخته و همه را هم تحريك كرده، بر خلاف آقاي خاتمي كه در سكوتي نسبي توانست دانش هستهيي را بومي كند و فقط نگهداري از آن بر عهدهي رييس جمهور فعلي است، اگر سياست كشور مانند دورهي خاتمي پيش ميرفت چه بسا در انرژي هستهيي خيلي جلوتر از الان بوديم و تحريمهاي كنوني هم اينقدر ما را محاصره نكرده بود.
به هر حال آقاي احمدينژاد در آن جلسه فقط شعار هستهيي داد، بعد از پايان سخنراني هم آقايان «متكي» وزير خارجه، «ثمره هاشمي» مشاور ارشد رييس جمهور و «دانش جعفري» وزير اقتصاد كه همراه آقاي احمدينژاد بودند نيم ساعتي مشغول صحبت با كساني شدند كه دور آنها جمع شده بودند و اكثرا مشكلات شخصي خود را مطرح ميكردند، خيليها هم ميرفتند و با رييس جمهور عكس ميگرفتند، كمي كه خلوتتر شده بود من هم رفتم جلو و قبل از اين كه دوست خوبم آقاي «دنا برماس» عكس بياندازد با آقاي رييس جمهور سلام عليكي كردم و تذكر دادم كه به نظر من اشتباه است اگر تنها از انرژي هستهيي در جمع مردم حرف بزنيم و كشور را بدون توجه به برنامهي چهارم توسعه و سند چشم انداز 20 ساله اداره كنيم. قيافهاش توي هم رفت و گفت «ما كه طبق برنامه جلو ميرويم»! اما كدام برنامه، خدا ميداند!
خاک بر سرت که احمدی نژاد و دولتش رو نقد می کنید ولی باهاش عکس افتخاری می گیری و یه طور زس میگیری که انگار با مایه مباهات بشریت عکس گرفتی.
پاسخحذفاین کار نشون می ده همه اینا فیلمه و برای کسب روزی دارید قلم می زنید.