۱۳۸۶ مرداد ۶, شنبه

آيت الله خزعلي در باكو

دوم مرداد سالگرد ازدواجمان بود؛ رعايت آيين همسر داري سخت است؛ هميشه اميدوارم بتوانم در حد توان همسرم را راضي نگه دارم.

(2 مرداد 86، خياباني در باكو)

پنجم مرداد روز تولدم بود، 31 ساله شدم، دو سه تا از تارهاي موهايم سفيد شده، يعني سه سالي است كه سالي يكي اضافه مي‌شود. چند تار ريش‌هايم هم سفيد شده، چشمگير نيست اما نشاني است از گذر زمان.

امروز روز ميلاد حضرت امير و روز مرد است؛ همچنين روز پدر. ديروز با مطهره خانم، اول رفتيم به مراسم جشني در مسجدي حاشيه‌ي باكو؛ به دعوت «آقا مير مهدي»، مسجدي زيبا كه جمعي قابل توجه در آن جمع شده بودند. برنامه دولتي نبود و اتفاقا همين جلسه را بسيار جذاب كرده بود. مراسم به زبان آذري است و رنگ و بويي خودماني هم دارد، اصلا احساس غريبي نمي‌كني. مطهره خانم رفت طرف زنانه، اما فقط پنج شش زن آمده بودند براي كمك و پختن نذري.
تا آخر مراسم نمانديم، رفتيم به وسط شهر، حسينيه‌ي ايرانيان مقيم باكو. وقت نماز رسيديم، يكهو ديدم آقاي خزعلي آمد. پيرمرد با اين كه گاهي حرف‌هايي مي‌زند كه دوستان را ناراحت مي‌كند اما قلبش براي اسلام مي‌تپد و در راهش مصمم است. يك بار براي مصاحبه به منزلش رفته‌ام، بسيار ساده زيست است. آمده بود باكو كه دفتر موسسه‌ي غدير را افتتاح كند، موسسه‌اي كه خودش مديرش است.

آقاي خزعلي زبان آذري را نمي‌داند براي همين فارسي سخنراني كرد و سخنانش براي جمعيتي كه بيشترشان فارسي نمي‌دانستند ترجمه شد. البته همه ترجمه نشد، مثلا آنجايي كه گفت حضرت علي(ع) كودك بود، وقتي با پيامبر(ص) در كوچه مي‌رفت و مي‌ديد كه كودكاني به پيامبر توهين مي‌كنند، حضرت علي گوش آن بچه‌ها را گاز مي‌گرفت!


به هر حال پيرمرد باحالي است، خدا حفظش كند. خبرش را مطهره خانم براي ايسنا نوشت و من هم عكس‌هايش را گرفتم؛ البته به سختي، گير داده بودند كه بايد براي عكاسي مجوز بگيري، يك ساعتي دنبال مجوز بودم، ديدم جور نمي‌شود، دوربين درپيتم را درآوردم و عكس گرفتم!

در حاشيه:

1 - درباره‌ي «به سوي دموكراسي» نتوانستم بنويسم، البته فعاليت‌هاي ضد ايران و وطن‌فروشي را هيچ كسي تاييد نمي‌كند اما اولا آنها متهم هستند، در ثاني سابقا اعترافاتي تلويزيوني پخش شده كه از روي اجبار بوده، ثالثا نحوه‌ي تنظيم گزارش طوري بود كه هدف گزارش سياسي؛ و زير سوال بردن دموكراسي و مردم سالاري از هر نوع آن بود كه در ايران اصلاح طلبان به دنبال نوع بومي آن هستند.

2 - اخبار ضد و نقيضي از فشار روي دانشجويان زنداني مي‌رسد؛ آقاي وزير علوم گفته دانشجو نبودند در صورتي كه سايت نوروز ليست اسامي 14 دانشجوي ليست بازداشت شدگان را منتشر كرده، البته متاسفانه رسانه‌هاي رسمي و خبرگزاري‌ها اين مساله را به خوبي پوشش نداده‌اند.

3 - الان كه توي كار فروش هستم، مي‌بينم اگر جنست را با قيمت كمتر به فروش بگذاري چقدر خوب مي‌خرند؛ نمي‌دانم در معامله‌ي دولت‌هاي ايران و آمريكا وضعيت چطور است؟! خدا به خير بگذراند.
4 - 4 - متاسفانه كه متهمان پرونده‌ي سقوط هواپيماي خبرنگاران سي 130 تبرعه شدند، در سكوتي به ناحق؛ سكوت اجباري به رسانه‌ها! خيانت خبرنگاران به خبرنگاران؛ البته خيانتي به اجبار. فكر كنيد شما جاي خبرنگاران بوديد و به شما مي‌گفتند حق نداريد پيگير پرونده‌ي سقوط همكارانتان باشيد، بعد هم اين حكم تبرعه شدن متهمان صادر شود، آن وقت حق مي‌دهيد كه همين دو جمله‌اي را هم كه نوشتم نبايد مي‌نوشتم و بهتر بود خفه مي‌شدم. حسن قريب، اسماعيل عمراني، ...
سال 84 حاجي نادعلي‌زاده، حبيب عباسي، من و حسن قريب براي ديدار با مراجع به قم رفته بوديم، حسن هم عكاس جمع بود، هنگام ورود به حرم حضرت معصومه رفتيم، اين عكس را با دوربين خودم از آن سه تا گرفته بودم. دستم مي‌لرزد و بغض كرده‌ام، ببخشيد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

الف ) لـطـفا بــــی رحــمـانـه نــقــد کــنــیــد!
ب ) آدرس ایمیل: aliasghar55@gmail.com