تو ايران زياد پيش مياد كه آدمها از خودشون بپرسند آيا از غلظت انقلابي بودنم از سال 57 تا به حال كم شده؟ يا اصلا آيا من الان انقلابي هستم يا ضد انقلابم؟!
واژه ي ضد انقلاب در ادبيات كشورهايي كه انقلابي در آنها رخ داده تا سال هاي سال كاربرد دارد، ضد انقلاب ها كساني هستند مخاف آن كه مي خواهند از راه هاي خشن يا مسالمت آميز، آن را بر بياندازند.
اما به نظر من پس از انقلاب چون تمام اهداف و آرمان هاي انقلاب در برخي از افراد متبلور است لذا ضديت با اشخاص مي تواند ملاك انقلابي يا ضديت با انقلاب ارزيابي شود.
پس از گذشت چند سال كه آن شور انقلابي فروكش كرد، به تدريج اهداف انقلاب را بايد ملاك قرار داد چون شايد آن افراد انقلابي ديگر توان و يا شايستگي به يدك كشيدن اين واژه ها را نداشته باشند.
در انقلاب اسلامي 57 ارزش هاي انقلاب مردم چه بود؟ هدف دار بود يا نبود؟ آيا هدف برانداختن حكومت خودكامه ي پهلوي نبود كه در آن انتخابات فرمايشي برگزار مي شد، شهروندان خودي و غير خودي داشتند، فساد اداري و اقتصادي بيداد مي كرد، آزادي هاي عمومي در همه ي عرصه ها محدود بود، مخالفان و منتقدان سياسي به دادگاه و حبس كشيده مي شدند؟ ...
در ابتداي انقلاب ارزش هايي كه مردم به خاطرش انقلاب كرده بودند تا حد زيادي با ارزش هاي كساني كه مسووليت ها را گرفتند يكي بود، نشانه اش برگزاري انتخابات آزاد، برچيده شدن خودي و غير خودي، آزادي در همه ي عرصه ها به ويژه سياسي و ... و همه ي اين ها در زير پرچم همان نظام انقلابي جمهوري اسلامي.
اما طولي نكشيد كه سير فاصله گرفتن از آن ارزش ها آغاز شد در حالي كه ظاهر نظام همان بود و هست. يا آن كارها در آن زمان مردم فريبي بوده در حالي اين قانون اساسي اجازه ي آن كارها را نمي داده است، يا قانون اساسي آن ظرفيت را دارد و ما اكنون نمي توانيم از آن استفاده كنيم.
در هر حال مسوولان حكومت اكنون ارزش هاي حكومت را طوري متفاوت با آن زمان تفسير مي كنند كه گويي مردم انقلاب كرده بودند تا در انتخابات محدود باشند و در ابتداي انقلاب اشتباه صورت گرفته بود! يا آزادي هاي سياسي ابتداي انقلاب ولنگاري بوده و مردم بايد از اين كه در آن زمان آزاد بوده اند طلب مغفرت كنند چون خلاف قانون يا مصالح نظام بوده است!
و اما به عقيده ي من مردمي كه اكنون بين خود و مسوولان فاصله مي بينند، «ضد انقلاب» يا به دنبال براندازي آنچه برايش خودمان يا پدرانمان زحمت ها كشيده اند نيستند كه چنين كاري غير عقلاني است، بلكه مردم همان انقلابيون واقعي هستند و كساني كه ارزش هاي انقلاب را به انحراف كشانده اند ضد انقلابند.
«براندازي نرم» يا «مخملين»، بهتر از اين، كه «ضد انقلاب» هاي جديد در طول ساليان سال توانستند ارزش هاي انقلاب را به نفع خود تغيير دهند در حالي كه تنها ياد و خاطره اي از آن ارزش ها در يادها باقي است؟
بله بيشتر آقايان مسوول! تغيير كرده اند و انتخابات آزاد مانند رياست جمهوري اول را خواست دشمنان مي دانند نه مردم، آزادي هاي سياسي اجتماعي مانند سال هاي اول انقلاب را ولنگاري مي نامند و به اتهام آن برخورد مي كنند! و قس علي هذا ...
اين را نوشتم چون احساس كردم خيلي ها كه خود را از مسولان دور مي بينند تصور مي كنند از اهداف و آرمان هاي خود در سال 57 دور و يا به قولي استهاله شده اند و از ارزش هايي كه برايش زحمت كشيده اند بريده اند، در صورتي كه به عقيده ي من آن آرمان ها، اهداف و ارزش ها بسيار درست بود، فقط بايد بتوانند آن ارزش ها را كه در ابتداي انقلاب لمس كرده بودند به عنوان الگو از حاكمان بخواهند و دلشان قرص باشد كه مخالفان آن ارزش ها «ضد انقلاب» هستند كه تنها نام آن را با تغيير ارزش هايش به يدك مي كشند.
nazare man ine;alne mamlekate ma farghe chandani ba taghot nadare mnzoram shive va amalkarde masoline,bi hejabi be zor chobo chomagh =hejab be shiveye ina be zore chobo chomagh ehanat tohmat...!jalebe kasayi ke dam az edalat ,aramesh ,ehteram mizanan hala daran badtar az onay ke obash midonan raftar miknan be tarz fajihy khodkhah va az khod razi hastan khod ra pak tar az hame midonan yadeshon rafte hamin eslami ke azash dam mizanan in karo harom midone!!!!ey kash bejaye gonahkar oobasho mofsed donestane baghie kami be khodeshon shak konan in raftare onha eyne taghotihast .
پاسخحذفina dardodel va haghighat bod hala narid begid zed dino mamlekat bod?!na eteraz darkhste arameshe
پاسخحذف