چی بگم؟ این عکس توضیح نداره. فقط این که روز آخر نمایشگاه مطبوعات، روبروی غرفه ی البرز ورزشی دیدم این آقا هی میگه «خیلی ممنون، دیگه بسه» و باز هم این جوونها دوست دارند با حاج آقا عکس بگیرند!خب من هم که دوربین برای گرفتن این طور عکس ها همیشه توی دستم هست، چیلیک!
البته بالاخره جوون ها وصال می دهند و بنده ی خدا از دست دو آتیشه های عقاب آسیا، استقلال ایران رها شد.
این بنده ی خدا هم آدم است، شاید استقلالی یا پرسپولیسی باشد!
نه؟ اما حالا اگر آقای ابطحی این طوری عکس گرفته بود روزنامه ی کیهان می نوشت که ابطحی آبروی روحانیت را برد! و چون ابطحی معاون آقای خاتمی بوده، همه ی اینها را به آقای خاتمی و اصلاحات هم می بست.
نه؟ اما حالا اگر آقای ابطحی این طوری عکس گرفته بود روزنامه ی کیهان می نوشت که ابطحی آبروی روحانیت را برد! و چون ابطحی معاون آقای خاتمی بوده، همه ی اینها را به آقای خاتمی و اصلاحات هم می بست.مگر آخوند نمی تواند باحال باشد؟ مگر شان آخوندها در غیر طبیعی بودن آنهاست؟ دست کمال تبریزی درد نکند که مارمولک را ساخت، به نظرم خدمتی به این قشر بود.
تو این چند سال چه بسیار روحانی هایی که به خاطر آزاد اندیشی، خلع لباس شدند و به زندان افتادند. آخرین مورد هم آقای هادی قابل عضو شورای مرکزی مشارکت است که دوران زندان را می گذراند. مقاومت ها در برابر آزاد اندیشی خیلی بیشتر است تا رفتارهایی مثل عکس گرفتن با این جوون های با حال.
اصلا به نظرم همین حاج آقای توی عکس به آقای ابطحی اقتدا کرده تا یک کمی آدم معمولی بشه و از آسمون به زمین نزدیک بشه. چه ایرادی داره؟ داره واقعا؟
اگه کسی این بنده ی خدا رو می شناسه، کامنت بذاره لطفا.
سلام خوبی فعال شدین. خوشحال میشم به وبلاگ منم سر بزنید.
پاسخحذف