1 - شنبه تعطيل بودم و مسنجرم روشن بود؛ ساعت حدود چهار بعد از ظهر ميثم زمان آبادي پيغام فرستاد «آيت الله فاضل لنكراني درگذشت»। به سايت ايسنا سر زدم خبر را نديدم، به فارس رفتم، خبر تيتر اول بود، خبر طوري تنظيم شده بود كه انگار ايشان «ظهر امروز» در يكي از بيمارستانهاي لندن درگذشته است. دوست داشتم جزئيات بيشتري بدانم، شايد نيم ساعت بعد خبر را در ايسنا هم ديدم، ننوشته بود كجا، اما در خبري تكميلي نوشت كه «ساعتي پيش» در منزل خود در قم فوت كرد. فارس هم خبرش را از روي سايت «تغيير داد» و نوشت «ساعت 15 در قم». اما مهر هم در ابتدا زمان اتفاق را «صبح امروز» اعلام كرده بود. از همه عجيبتر، دو خبر ايلنا بود كه در اولي نوشته شده بود «در لندن»، اما ايلنا آن خبر را برداشت و خبري ديگر به جاي آن گذاشت كه در آن نوشته شده بود «در تهران»! بعد آن خبر را هم از روي سايت برداشت.ايرانيوز ميثم خان هم كه نه زمانش را نوشت و نه مكانش را؛ البته بعدا روي سايتش دو تا خبر ديدم كه معلوم بود اول يك گافي داده بود و بعدش درستش كرده اما بگذريم. آقا ميثم چند بار پيغام ميفرستاد كه كدام سايتها و خبرگزاريها زودتر توانستهاند خبر را منتشر كنند. فارس اول و ايرانيوز دوم بود!
2 - يكي از راحتترين كارهايي كه بعد از شنيدن خبر فوت آيت الله العظمي فاضل لنكراني ميشد كرد، تماس با دفتر ايشان بود، كاري كه به نظرم براي خبرنگاران اين خبرگزاريها از آب خوردن هم راحتتر است اما نتيجهي چنين اشتباهي چيست؟ فقط بي اعتماد كردن مخاطبان به بقيهي خبرهايي كه در اين خبرگزاريها درج ميشود। واقعا تا ساعتها معلوم نبود كه ايشان چه ساعتي و در كجا فوت كرده. اصلا خود اين مساله در ساعات اوليه از خود خبر بيشتر جلب توجه كرده بود، و چه تحليلهايي كه از اين تشويش خبري نشد. دوستان خبررسان با هدف آسيبشناسي بايد اينچنين موردهايي را بررسي كنند نه اين كه از كنارش به راحتي بگذرند.
3 - يكي از جنايات خبري به نظرم برداشتن خبري از روي سايت خبرگزاري است। به هر دليلي كه خبري روي سايت ميرود براي اصلاح يا تكذيب آن نبايد در خبري كه منتشر ميشود دست برد يا آن را از روي سايت برداشت؛ كاري كه در اين اتفاق خبري چندين خبرگزاري دست به آن زدند. تصور كنيد يك نفر خبر را ميخواند، دوباره كه به آن آدرس اينترنتي مراجعه ميكند خبر برداشته شده يا تغيير يافته است! اين هم مايهي بي اعتماد شدن مخاطب است. تنها كاري كه جايز است، فرستادن توضيح در موارد مورد نياز است، چه اصلاحيه و چه تكذيبيه و توضيح.
4 - پدر آيت الله لنكراني در لنكران كه شهري در جمهوري آذربايجان است به دنيا آمده بود، ايشان هم از آيات عظام تقليد بود। مرحوم آيت الله لنكراني در جمهوري آذربايجان مقلدان بسياري دارد، يكي هم به همين دليل است كه ايشان هم به جمهوري آذربايجان به عنوان سرزمين پدري توجه ويژهاي داشت. در ميان شيعيان جمهوري آذربايجان، بيشتر سه تن از مراجع به ترتيب آقايان لنكراني، خامنهاي و سيستاني مورد توجه هستند. صبح امروز يكشنبه در بازار «واسموي» شهر باكو در مغازهاي كه اقلام اسلامي از لباس گرفته تا كتاب ميفروخت با جواني صحبت كردم بيست و يكي دو ساله، كه مقلد آقاي خامنهاي بود اما ارادت خاصي به آقاي لنكراني داشت. ميگفت كه چند ماه پيش رفته بود قم و آقاي لنكراني را از نزديك ديده، از زمان و مكان به خاك سپاري ميپرسيد. برايم جالب بود كه به سرعت خبردار شده است. زياد پرس و جو نكردهام اما انگار در اينجا مراجع نمايندهي خاصي ندارند به جز همان نمايندهي آقاي خامنهاي كه از تعداد ديگري از مراجع هم نمايندگي دارد و در رايزني فرهنگي است. به هر حال كتابهاي آقاي لنكراني در اينجا به زبانهاي آذري و روسي موجود است. ديشب هم آقاي ايلغار ابراهيم اوغلو مسوول مركز دفاع از آزاديهاي ديني و وجداني پيام تسليتي به مناسبت فوت آقاي لنكراني صادر كرد.
5 - لينك خبر فوت را در سايت بالاترين ديدم، نظراتي كه براي آن گذاشته شده بود را پيگيري كردم، برخي اصلا بي اخلاقي را به حد اعلا رساندهاند و به هر كسي كه توهين ميكنند، فقط نوشتم با بي اخلاقي در اينترنت نبايد بهانه داد به كساني كه در اينترنت را گل بگيرند چون در آن صورت حق دارند، حتي خود من هم با فيلتر كردن سايتهايي كه در آنها اخلاق ناديده گرفته ميشود مخالفم। ايا توهين به افراد «آزادي بيان» است يا «بي اخلاقي»؟ واقعا بايد فكري كنيم براي جلوگيري از بي اخلاقيها در اينترنت. من هم با فيلترهاي سياسي مخالفم اما فيلترهاي اخلاقي مطلقا لازم است.
ضايعهي درگذشت دو مرجع عاليقدر تقليد، آيات عظام حاج آقا حسن طباطبايي قمي و حاج شيخ محمد فاضل لنکراني را تسليت ميگويم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
الف ) لـطـفا بــــی رحــمـانـه نــقــد کــنــیــد!
ب ) آدرس ایمیل: aliasghar55@gmail.com