از سر درد اين يادداشت را مينويسم، مراجع عظام تقليد براي ما شيعيان از جايگاه والايي برخوردارند اما نگرانم كه فاصلهاي بين مردم و آنها بيافتد، همچنان كه الان آن را احساس ميكنم؛ بايد فكري كرد.
در چند سال اخير درباره ي اين موضوع تقصير تمامي نيروهاي اصلاحي خيلي زياد است اول از همه چون مدعي اصلاح طلبي هستند، چرا از آنها بريدهايم، چرا ارتباط با اين مراجع تاثيرگذار ديني بر جامعه كم است، مگر قرار است آنها تكليف سياسي مشخص كنند كه سختمان ميآيد با آنها ارتباط داشته باشيم؟ يا خداي ناكرده تصور ميكنيم در ديدگاه اصلاحي ديگر اساسا مردم نبايد به مراجع تقليد نياز داشته باشند؟! اصلا آيا بايد آنها را داراي ديدگاه سياسي خاصي بدانيم؟ همين نگاه كه آنها را به يك سو ميراند، برخي به اصطلاح روشنفكران مسلمان ـ عرفي يا ديني ـ بين آنها فرق قائل ميشوند و به نوعي سعي ميكنند فقط با برخي از آنها ارتباط داشته باشند، اين مسخرهترين كاري است كه ميشود كرد.
(آنها سرمايههاي اين مردم هستند، چه معنا دارد كه يكي را كنار ميگذاريم و به جاي آيت الله العظمي در رسانهها او را آيت الله ميخوانيم مثل آقاي منتظري، آن هم تنها در چند رسانه به صورت محدود؛ به ديدگاه سياسياش كار ندارم، هر چند ديدگاه سياسي او هم به من و هر كس ديگر اصلا ربطي ندراد، بگذريم، در اين باره حرف تكراري زياد است اما كو گوش شنوا).
البته شنيدهام كه گاهي برخي از آقايان حاضر نميشوند با اعضاي فلان گروه سياسي ديدار كنند، آنها هم همين را بهانه ميكنند براي اصرار نكردن؛ اما معتقدم بايد به هر نحو ممكن با آنها ديدار كرد تا فاصلهها زياد نشود، چقدر خوب است مردم عادي به ويژه جوانان بروند و با آقايان ديدار كنند، مطمئنم تاثيرش در شناخت دو طرف بسيار خوب خواهد بود، مگر آن پسر جوان كه گيس مي گذارد، آهنگ ديپس ديپس در ماشينش مي شنود، مسلمان نيست و يا آن دختر خانمي كه پاچههاي شلوار و آستين مانتويش كوتاه است، بخشهاي زيادي از موهايش را بيرون مياندازد و لباس چسبان ميپوشد مسلمان نيست؟!
بايد زمينههايي فراهم كنيم كه علماي ديني حوزوي بيشتر با جامعه و متقابلا جامعه با آنها ارتباطي بيشتر داشته باشند وگرنه نتيجه همين ميشود كه الان رخ داده، حتي با تفكر آقاي احمدينژاد و طرفدارانش رفتن زنان به ورزشگاهها مشكل ندارد اما چنان فتواهايي صادر ميشود، قضاوت نميكنم ولي معتقدم با ارتباط بيشتر قطعا نظر آقايان در جامعه تاثير بيشتر خواهد داشت چون با شناخت بيشتري از جامعه خواهد بود. امروز در داخل يك تاكسي نشسته بودم، راننده كه جواني حدود 30 ساله با ظاهري مذهبي بود، به شدت از چنين نظراتي انتقاد داشت، در اين چند روز با چند زن و مرد ديگر هم در اين باره صحبت كردهام، تقريبا هيچ كدام توجيه نشدهاند، هر چند اندكي از آنها آن نظرات را لازم الاتباع ميدانستند و بقيه اگر ورزشگاهها را باز كنند بدون توجه به نظر آقايان حضور پيدا ميكنند، اين نگران كننده است، هشدار بايد داد.
فقط يك مثال ميزنم، آقاي سيستاني كه در بين ايرانيان هم مقلدان بسياري دارد در پاسخ به اين استفتا كه « آيا بانوان ميتوانند به انواع مختلف ورزش بپردازند و آيا آنان ميتوانند اندام لخت كشتي گيران را مستقيم و يا در صفحهي تلوزيون بدون لذت جنسي تماشا كنند؟» و ايشان پاسخ دادهاندكه « هر چيزي كه به انسان ضرر بزند حرام است و بنابر احتياط واجب، زن، اندام مرد نامحرم را بدون لذت حتي در صفحهي تلوزيون هم ننگرد مگر دست و پا آنچه كه معمولاً، پوشانده نميشود.».
حالا پرسش من اين است كه چند درصد زنان مقلد ايشان به اين نظر احترام ميگذارند و در تلويزيون هم كشتيگيران يا فوتباليستها را نگاه نميكنند؟!
بايد نگران باشيم كه آيا اخبار و اطلاعات درستي از جامعه به آقايان داده ميشود يا بولتنهايي را ميبينند كه در آن واقعيات جامعه درست منعكس نميشود كه در اين صورت شايد من و تو هم اگر بوديم از جامعه فاصله ميگرفتيم و همين نگران كننده است. تقاضاي من اين است كه برويم با آقايان ارتباط بيشتري داشته باشيم. اگر مدعي هستيم كه فقه ما پوياست پس بايد اين را در عمل نشان دهيم، پويايي هم به شرايط جامعه بستگي دارد تا علماي دين با توجه به آن حكم دهند و جامعه هم آن را با راحتي درك كند. اما آيا الان اين چنین است و و ميتوانيم مطمئن باشيم كه جايگزيناني در اين دنياي پر جاذبه براي جامعهي در حال حركت پيدا نشود؟!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
الف ) لـطـفا بــــی رحــمـانـه نــقــد کــنــیــد!
ب ) آدرس ایمیل: aliasghar55@gmail.com