
شايد براي خودم هم تا قبل از اين انتخابات لعنتي نهم، فكر كردن به تريبون هاي سنتي براي فعاليت سياسي، خيلي كم اهميت بود، اما ...
الان كه فكر مي كنم، مي بينم واقعا اصلاح طلب ها _ منظورم همه آنهاست _ با از دست دادن تريبون هاي سنتي يا به عبارت درست تر، غفلت از آنها، از قشرهاي وسيعي از مردم فاصله گرفتند.
به نظرم ما رو جو گرفت، فكر كرديم نوشتن تو روزنامه كافيه، تريبون هاي سنتي را ولش كن، وقتي اونها رو هم بستند، فكر كرديم اينترنت كه هست! وقتي سايت ها رو فيلتر كردند گفتيم نمي دانند كه فيلترشكن كشف شده!
اما چند نفر روزنامه مي خوانند؟ ضريب نفوذ اينترنت تو ايران چقدره؟
قبل از اين كه روزنامه هاي دوم خردادي راه بيفتند، فعالان سياسي به تجمعات خيلي بها مي دادند، اما الان تو تجمعات معمولي آنها به سختي 100 نفر جمع مي شوند!
چند روز پيش تو دانشگاه تهران چند تا برنامه از طرف فعالان دانشجويي عضو انجمن اسلامي برگزار شد كه از تعداد انگشت هاي دست هم كمتر تماشاچي داشت! فقط دلشون به اين خوشه كه برنامه چقدر برد رسانه يي داره؟!
واقعيت اين است كه اصلاح طلب ها دارند خودشون رو به تريبون هايي محدود مي كنند كه ذاتا محدود هستند.
نمي گويم كه مي توان با راديو تلويزيون فراگير _ كه در اختيار جناح راست است _ برابري كرد، اما چرا نبايد اصلاح طلب ها در عين حالي كه از رسانه ها و تريبون هاي جديد استفاده مي كنند، توي هيات ها و مساجد هم تريبون داشته باشند؟
وقتي مي گي هيات و مسجد، بعضي ها دماغشون رو بالا مي كشند كه پيف پيف! چرا نمي خواهند باور كنند كه ما مسلمانيم، ملت مسلمان است، اين ها هم پايگاه هاي مردمي سنتي است كه به اين زودي ها اين تريبون ها جاي خودشون رو به رسانه هاي جديد نمي دهند.
بعضي ها از روي حماقت فكر مي كنند كه دموكرات كسي است كه اسم مسجد، هيات و حسينيه رو نبايد بياره! آخه تا كي تعارف كنيم يا دندان روي جگر بگذاريم از ترس مخالفان؟ بايد خود و دوستانمان رو نقد كنيم.
شب هاي عزاداري يا جشن هاي مذهبي كه مي شود، اصلاح طلب ها يا توي خونه هستند يا تو حسينيه ي ارشاد، البته اين « حسينيه » براي آنها استثناست! اصولگراها اما تو هر محله اي چند تا هيات، حسينيه يا مسجد دارند!
... و اين يكي از غفلت هاي ما بود، هست و خواهد بود، خدا نكند!
الان كه فكر مي كنم، مي بينم واقعا اصلاح طلب ها _ منظورم همه آنهاست _ با از دست دادن تريبون هاي سنتي يا به عبارت درست تر، غفلت از آنها، از قشرهاي وسيعي از مردم فاصله گرفتند.
به نظرم ما رو جو گرفت، فكر كرديم نوشتن تو روزنامه كافيه، تريبون هاي سنتي را ولش كن، وقتي اونها رو هم بستند، فكر كرديم اينترنت كه هست! وقتي سايت ها رو فيلتر كردند گفتيم نمي دانند كه فيلترشكن كشف شده!
اما چند نفر روزنامه مي خوانند؟ ضريب نفوذ اينترنت تو ايران چقدره؟
قبل از اين كه روزنامه هاي دوم خردادي راه بيفتند، فعالان سياسي به تجمعات خيلي بها مي دادند، اما الان تو تجمعات معمولي آنها به سختي 100 نفر جمع مي شوند!
چند روز پيش تو دانشگاه تهران چند تا برنامه از طرف فعالان دانشجويي عضو انجمن اسلامي برگزار شد كه از تعداد انگشت هاي دست هم كمتر تماشاچي داشت! فقط دلشون به اين خوشه كه برنامه چقدر برد رسانه يي داره؟!
واقعيت اين است كه اصلاح طلب ها دارند خودشون رو به تريبون هايي محدود مي كنند كه ذاتا محدود هستند.
نمي گويم كه مي توان با راديو تلويزيون فراگير _ كه در اختيار جناح راست است _ برابري كرد، اما چرا نبايد اصلاح طلب ها در عين حالي كه از رسانه ها و تريبون هاي جديد استفاده مي كنند، توي هيات ها و مساجد هم تريبون داشته باشند؟
وقتي مي گي هيات و مسجد، بعضي ها دماغشون رو بالا مي كشند كه پيف پيف! چرا نمي خواهند باور كنند كه ما مسلمانيم، ملت مسلمان است، اين ها هم پايگاه هاي مردمي سنتي است كه به اين زودي ها اين تريبون ها جاي خودشون رو به رسانه هاي جديد نمي دهند.
بعضي ها از روي حماقت فكر مي كنند كه دموكرات كسي است كه اسم مسجد، هيات و حسينيه رو نبايد بياره! آخه تا كي تعارف كنيم يا دندان روي جگر بگذاريم از ترس مخالفان؟ بايد خود و دوستانمان رو نقد كنيم.
شب هاي عزاداري يا جشن هاي مذهبي كه مي شود، اصلاح طلب ها يا توي خونه هستند يا تو حسينيه ي ارشاد، البته اين « حسينيه » براي آنها استثناست! اصولگراها اما تو هر محله اي چند تا هيات، حسينيه يا مسجد دارند!
... و اين يكي از غفلت هاي ما بود، هست و خواهد بود، خدا نكند!
درود
پاسخحذفولي چگونه مي شود اين تريبونهاي سنتي را بازپس گرفت؟مثلا تريبونهاي نماز جمعه يا نماز جماعت و محفلهاي مسجديي؟پس اگر دقت كني اين تريبونها از اول هم در اختيار ما نبودند....نه اينكه از آنها غفلت كرده باشيم.راه حليي سراغ داريد؟
پاينده ايران