چند سالی بود که معده ام درد مي کرد، بهش نمي رسيدم، هر کس مي گفت برو دکتر، نمي رفتم، تا اين که بالاخره وقتي دو هفته ي پيش رفتم دکتر، اوضاع وخيم بود و اميد بهبود اندک.
اول آندروسکپي کرد(يه شکنگ مخصوصه که نوکش دوربين داره، از راه دهان مي کنه تو حلق تا معده و آنجا را مي بينه تا تشخيص بده که وضعيت چطوره) و 50 هزار تومان گرفت، گفت زخم فعال و کهنه اي داري، بعد براي دو هفته 35 هزار تومن دارو نوشت.
بايد فردا هم دوباره پيشش بروم تا باز هم مداوا را ادامه بدهم، خدا مي داند چقدر ديگر زمان مي برد و هزينه، تازه معلوم نيست که خوب بشه.
حقم است، معده ي بيچاره چند سال به خاطر بي توجهي من هزينه داد، حالا من بايد هزينه کنم، اما به مراتب بيشتر و با درد و رنج.
حالا قضيه ي اکبر گنجي است، به نظرم او هم مثل معده ي من به زخم کهنه ي فعال تبديل شده است. او پنج سال در زندان اوين، هزينه ي بيان اعتقاداتش را داد.
و حالا نوبت کساني است که اين هزينه را به گنجي و گنجي ها تحميل کردند، بايد اين بار خفت تحقير شدن را با آزادي گنجي آن هم زير فشار افکار عمومي بپردازند.
تفاوت اين است که اين بار غير از اصحاب قدرت، کشور نيز به دليل سکوت در اين چند سال، متضرر خواهد شد، زيرا آزادي گنجي مفاهيم ديگري هم پيدا کرده است، پيروزي ظاهري عناصري بدون هيچ گونه علاقه به ايران که گنجي را در فشار افکار عمومي همراهي مي کنند، از جمله جورج بوش و تعدادي از فعالان سياسي غير متعهد به کيان ايران.
بايد فردا هم دوباره پيشش بروم تا باز هم مداوا را ادامه بدهم، خدا مي داند چقدر ديگر زمان مي برد و هزينه، تازه معلوم نيست که خوب بشه.
حقم است، معده ي بيچاره چند سال به خاطر بي توجهي من هزينه داد، حالا من بايد هزينه کنم، اما به مراتب بيشتر و با درد و رنج.
حالا قضيه ي اکبر گنجي است، به نظرم او هم مثل معده ي من به زخم کهنه ي فعال تبديل شده است. او پنج سال در زندان اوين، هزينه ي بيان اعتقاداتش را داد.
و حالا نوبت کساني است که اين هزينه را به گنجي و گنجي ها تحميل کردند، بايد اين بار خفت تحقير شدن را با آزادي گنجي آن هم زير فشار افکار عمومي بپردازند.
تفاوت اين است که اين بار غير از اصحاب قدرت، کشور نيز به دليل سکوت در اين چند سال، متضرر خواهد شد، زيرا آزادي گنجي مفاهيم ديگري هم پيدا کرده است، پيروزي ظاهري عناصري بدون هيچ گونه علاقه به ايران که گنجي را در فشار افکار عمومي همراهي مي کنند، از جمله جورج بوش و تعدادي از فعالان سياسي غير متعهد به کيان ايران.
فرهنگ سياسي اكبر گـنـجي
از نگاهي ديگر، معتقدم دیگر اكبر گنجي يك فرهنگ سياسي است نه تنها يك فعال سياسي.
يادش به خير، حدود يك ماه پيش بود كه وقتي آقاي معين به ديدارش رفت، من هم آنجا بودم، چه صراحتي دارد این گنجی و چه نفوذي. كاري به اعتقادات سیاسی اش ندارم، شايد نظرات هر كدام از ما با هم تفاوتهايي هر چند جزيي داشته باشه.
او اكنون دارد با همهي ما حرف ميزند، با كارهايش دارد ميفهماند كه در اين هشت سال چه فرصتهايي را از دست داديم كه ميتوانستيم با ايستادگي از آنها استفاده كنيم.
به نظر من او نور اميد را در دل همهي فعالان سياسي منتقد روشن نگه داشت با مقاومتش. كم نيست پنج سال حبس و باز بخندي، حركت سياسي كند آن هم در اين حد.
گنجي به تنهايي توجه همهي جهان را به خود، البته نه به شخص خود، بلكه به مظلوميتهايي كه فعالان سياسي منتقد در اين سالها با آن روبهرو بودند جلب كرد، و اكنون منتظر اين است كه جناح محافظه كاري كه هشت سال پدر اصلاح طلبان را درآورده، به زانو درآيد.
وقتي گنجي آزاد شد
مشي و نحوه ي عمل سياسي گنجي پس از آزادي با توجه مانيفست هاي جمهوري خواهي اش، چه خواهد بود؟
حکومت تحمل خواهد کرد که گنجي آزادانه به انتشار افکارش دست بزند که به مراتب راديکال تر از پيز از زنداني شدنش است؟
واکنش اصلاح طلبان، محافظه کاران و جنبش دانشجويي نسبت به حضور گنجي در فضاي سياسي چه خواهد بود؟
حکومت تحمل خواهد کرد که گنجي آزادانه به انتشار افکارش دست بزند که به مراتب راديکال تر از پيز از زنداني شدنش است؟
واکنش اصلاح طلبان، محافظه کاران و جنبش دانشجويي نسبت به حضور گنجي در فضاي سياسي چه خواهد بود؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
الف ) لـطـفا بــــی رحــمـانـه نــقــد کــنــیــد!
ب ) آدرس ایمیل: aliasghar55@gmail.com